مترو که سیستمی کارآمد اما زمانبر است از دیرباز در شهرهای بزرگ یکی از اصلیترین شیوههای حمل و نقل عمومی بوده است. از سویی به روزرسانی سامانههای اتوبوسرانی در شهرها روشی دیگر برای انضباط ترافیکی در شهرها بوده است. از سوی دیگر مهندسان ترافیک شیوههای جدید استفاده از معابر عمومی را مورد توجه قرار دادهاند.
یکی از این شیوهها سامانههای اتوبوسهای تندرو (BRT) است. اما شیوههای جدید دیگری نیز برای استفاده بهینه از معابر عمومی مورد توجه مهندسان بوده است. HOV یکی از شیوههای نوین بهرهمندی از معابر عمومی است.
دکتر مهرداد تقیزاده، مشاور عالی شهردار تهران در مطلبی به تشریح جزئیات این شیوه حمل و نقلی در شهرها پرداخته است. متن زیر نوشتهای از این کارشناس ارشد حمل و نقل ترافیک است.
غول ترافیک هر روز بهرغم انجام اقدامات گسترده و ساخت بزرگراهها و معابر گوناگون و ساخت پل روگذر و زیرگذر، بزرگتر از روز قبل میشود و در شهرهای بزرگ کشور ما هر سال وضع ترافیک بدتر از گذشته شده است.شاید باور کردن آن مشکل باشد، اما این حقیقت دارد که «این غول ترافیک» بهراحتی میتواند شکست بخورد. حل مشکل ترافیک بسیار راحتتر از آن چیزی است که فکر میکنیم. با انجام دو اقدام ضربتی و کوتاهمدت و کمهزینه«گسترش جهشی خطوط ویژه اتوبوس» و «اجرای خطوط HOV»، ظرف کمتر از 6 ماه مشکل ترافیک بسیاری از شهرهای ما حل میشود.
برای انجام این دو کار، نه پول زیادی لازم داریم و نه زمان طولانی. در مورد فایده ایجاد خطوط ویژه و اثرات معجزهآسای آن قبلا زیاد صحبت شده و مقدار زیادی هم این موضوع، بدیهی است و اما HOV چه اثری میتواند داشته باشد.HOV یعنی اختصاص یکی از باندها به حرکت خودروهای با سرنشین بالاتر. تصور کنید ما در برخی معابر HOV3 را پیادهسازی کنیم؛ یعنی خودروی با حداقل 3سرنشین بتواند از آن خط عبور کند، چه اتفاقی میافتد؟
1 - در حالیکه خودروهای تک و 2سرنشین در ترافیک شدیدتری نسبت به سابق میمانند (زیرا یک باند عبوری کم شده)، خودروهای با حداقل 3 سرنشین با سرعت بالاتر و کاملا بدون معطلی در ترافیک از باند HOV عبور میکنند و به مقصد میرسند.
2 -این ترافیک بالاتر خودروهای با تعداد سرنشین کمتر، باعث میشود تا رانندگان خودروهای تکسرنشین تمایل بیشتری به استفاده از حملونقل عمومی پیدا کنند و یا به اقدامات زیر روی آورند.
3 - تمایل پیدا میکنند به هم پیمایی (car pooling) با دوستان و آشنایان و همکاران. افراد هم مسیر به سرعت همدیگر را پیدا میکنند و فایده عبور از خط پر سرعت HOV، آنها را به این سمت سوق میدهد و در نتیجه تعدادی از خودروها حذف میشوند و مسافران آنها با یکدیگر به محل کار میروند. اگر هم فرد، آشنای هممسیری نداشته باشد، اقدام بعدی را انجام میدهند.
4 - تمایل پیدا میکنند به سوار کردن مسافرینی که منتظر تاکسی هستند و با آنها در تمام یا بخشی از مسیر همسفر میشوند.چنین حرکتی از نظر این رانندگان برای عبور از مسیر HOV ارزش دارد این اقدام خیرخواهانه هم انجام شود، هم مشکل سواره حل میشود و هم مشکل فرد منتظر تاکسی.
5 - بسیاری اوقات، اقدام بند 4 منجر به یافتن دوستان ثابت هم مسیر میشود و افراد نسبت به هم شناخت پیدا میکنند و آن مشکل امنیتی که معمولا سریعا ذهن ما ایرانیها را بهخود مشغول میکند، مرتفع میشود.
6 - تاکسیهایی که بهدنبال مسافر دربستی هستند، تمایل به سوارکردن تعداد مسافر بیشتر بهجای مسافر تکنفره پیدا میکنند تا بتوانند از این مسیر استفاده کنند. پس مشکل مسافرین تاکسیها هم تا حدی حل میشود و درآمد تاکسی نیز کاهش پیدا نمیکند، زیرا با استفاده از مسیر HOV، به سرعت حرکت کرده و تعداد بیشتری مسافر را در طول روز جابهجا میکند.
7 - مسافرین تک نفرهای که عادت کردهاند به تاکسیها پیشنهاد «سفر دربستی» بدهند، کمتر به این کار مبادرت خواهند کرد زیرا اگر تاکسی مسافر دیگری سوار کند، برای آنها هم بهتر است زیرا از خط HOV عبور میکند؛ تازه اگر هم پیشنهاد دهند، این موضوع با اقبال تاکسیها مواجه نخواهد شد.
8 - مسیر HOV یک باند خالی و خلوت برای خودروهای امدادی است که از ضروریات اجتنابناپذیر یک شهر پرجمعیت است.
9 - هر زمانی که لازم باشد با تبدیل HOV3 به HOV2 یا HOV4 میتوانیم جابهجایی مسافر در این خطوط را کم یا زیاد کرده و سیاستهای ترافیکی را طبق نظر خودمان بدون صرف هزینه اضافی اعمال کنیم.
10 - بهتدریج وب سایتهای car pooling راه میافتد و افراد هم مسیر یکدیگر را پیدا میکنند و با توجه به اطلاعات موجود در زمینه آدرس، تلفن، محل کار و... میتوان با قرار دادن اطلاعات در اختیار پلیس، امنیت آن را بیش از پیش تضمین کرد و از طرفی سرعت شکلگیری همپیمایی بهشدت افزایش پیدا میکند.
حال این سؤال مطرح میشود که اگر اولویتدهی بهخودروهای با سرنشین بالا این اندازه مفید است، پس چرا تا بهحال کاری در این زمینه در کشور ما انجام نشده است. پاسخ: اجرای HOV فقط با همکاری پلیس امکانپذیر است. این پروژه را اینجانب در سال 1384 با شهردار تهران مطرح کردم و بهشدت مورد استقبال ایشان قرار گرفت. اما طی جلساتی که داشتیم، پلیس اعلام کرد که بهعلت کمبود نیرو نمیتواند این طرح را اجرا کند.
نهایتا در هرم مدیریت ترافیک جزو راهحلها ثبت شد. پس عجیب نیست که مشکل ترافیک خیلی سریع میتواند حل شود، اما مسلما بقیه راهکارهای حل مشکل ترافیک را هم باید دنبال کنیم (مانند مدیریت تقاضا، توسعه مترو، استفاده از سیستمهای هوشمند حملونقل، خطوط برگشتپذیر و...) تا بقیه ترافیک هم مهار شود.