او فقط از حجم بالای خودرو در معابر شهر تعجب میکند و برایش جای سؤال است که چرا با وجود معابر محدود در شهر تهران، سطح وسیعی از آن به اشغال خودروهای شخصی درآمده است. والتر هوک که استاد برنامهریزی شهری دانشگاه کلمبیا بوده و چند سالی نیز در این رشته تدریس کرده، بیشتر مشکلات ترافیکی تهران را ناشی از شهرسازی و خودروهای پارک شده در معابر میداند و معتقد است که این امر در سطحی گسترده به ترافیک دامن میزند. او در حال حاضر مدیر اجرایی مرکز حملونقل و توسعه استراتژی ITDP است و برای شبکه تندروی ژوهانسبورگ، مکزیکوسیتی، جاکارتا و چند شهر هندوستان مدل طراحی کرده است. صحبتهای این مدیر ارشد حملونقل در مورد مشاهدات و ارزیابیهایش از ترافیک تهران را بخوانید.
- تهران را در مقایسه با کلانشهرهایی که برایشان مدل ترافیکی تهیه کردهاید یا سفرهایی به آنها داشتهاید چگونه شهری دیدید؟
شهری بسیار متراکم از نظر کاربری و استقرار جمعیت. من نخستین باری است که به تهران سفر میکنم و از نزدیک وضعیت شبکه ارتباطی آن را میبینم، هر چند اطلاعاتی در مورد آن داشتم و وضعیت شهرسازی و شبکه ارتباطی آن را میدانستم اما در بازدیدهایی که از سیستمهای مختلف حملونقل آن و شبکه حملونقل داشتم و همراه آن وضعیت شهرسازی را بررسی میکردم تهران را شهری بسیار متراکم از نظر کاربری و استقرار جمعیت دیدم که متناسب با این کاربری، شبکه معابر وسیع ندارد.
- در واقع معابر محدود با حجم بالای ساخت و ساز و تردد؟
بله، یک ساختار کاملا نامتناسب در شهرسازی و شبکه ارتباطی که از مهمترین دلایل ترافیک در تهران به حساب میآید و بهگونهای کار را برای برنامهریزان ترافیک سخت میکند چون توسعه شبکه حملونقل در چنین ساختار متراکمی مستلزم دقت و هزینه بیشتر است. ما در آمریکا سرزمینهایی گسترده با تراکم کم داریم و این مسئله طراحی یک مدل کارآمد ترافیکی را برای ما آسان میکند و یک حسن از نظر شهرسازی به حساب میآید که امکان برنامهریزی راحتتر را در اختیار ما قرار میدهد. هرچند در آمریکایشمالی شهرهایی داریم که بهرغم چنین مزیتی از نظر شهرسازی حملونقلشان توسعه نیافته و تهران نسبتبه آنها وضعیت خوبی از نظر توسعه شبکه حملونقل دارد ولی با این حال اگر قرار باشد توسعه حملونقل در آنها صورت بگیرد با توجه به وسعت سرزمین و تراکم کم، این کار نسبت به تهران راحتتر خواهد بود.
- با این وضعیت مدیریت شهری چه کار میتواند بکند؟ از یک طرف با محدودیت معابر مواجه است و از طرف دیگر با توجه به تراکم بالای جمعیت، ناگزیر از توسعه شبکه حملونقل است.
در چنین شرایطی توسعه شبکه حملونقل نمیتواند راه حل اساسی باشد. باید از شبکهای که در اختیار دارد بهصورت کاراتر استفاده کند؛ به این صورت که از وسعت کم برای جابهجایی بیشتر استفاده کند و در این ارتباط لازم است سیستمهای مختلف حملونقل بررسی کرده و سیستمی را برگزیند که این امکان را میدهد. البته پیشنهاد نمیکنم مدیریت شهری در این زمینه تک بعدی عمل کند بلکه باید از سیستمهایی که ظرفیت بالایی برای جابهجایی دارند استفاده بیشتری به عمل آورد؛ بهگونهای که در همین وسعتکم درصد بالایی از جابهجاییها صورت بگیرد؛ کاری که مدیران در کلانشهرهایی که وضعیتی مشابه تهران دارند انجام میدهند و تقریبا توانستهاند بر مشکل وسعت سرزمینی پیروز شوند. در تهران علاوه بر این مسئله مدیران باید به این موضوع هم دقت کنند که درصدی از معابرشان نیز توسط خودروهای پارک شده اشغال میشود و باید فکری هم به حال این خودروها کنند.
- اتفاقا تأمین پارکینگ یکی از اولویتهای مدیریت شهری است و برنامهریزیهایی هم در این زمینه صورت گرفته، فکر میکنید این موضوع چقدر در استفاده کاراتر از معابر مؤثر باشد؟
خیلی، شما از یک طرف معابر محدود دارید و از طرف دیگر در همین معابر محدود یک یا دولاین را به پارک خودرو اختصاص دادهاید و فضای آزادی که باید مردم و خودروها در آن تردد کنند توسط ماشینهای پارک شده اشغال شده و همین مسئله معابر را برای تردد محدودتر کرده است. برای من تعجبآور بود که چطور خودروها میتوانند در مسیرهایی که برای تردد است پارک کنند. من خیابانهایی را دیدم که در دولاین راست و چپ آنها خودرو پارک کرده بودند و عملا خودروهای در حال حرکت میتوانستند از یکلاین آن استفاده کنند که اگر این خودروها در پارکینگ پارک میکردند دولاین دیگر میتوانست تردد خودروهای در حال حرکت را پوشش دهد و شهر ترافیک روانتری داشته باشد اما متأسفانه اینطور نیست و بیشتر خیابانهایی که دیدم چنین وضعیتی داشتند و بهنوعی توسط خودروها بلعیده شده بودند. معتقدم این مسئله در کنار محدودیت معابر مشکل را دوچندان کرده و عملا سطح قابل توجهی از معابر، بهصورت خودخواهانه در اختیار مالکان خودروها قرار گرفته است. بهنظر من یکی از جدیترین مشکلات تهران هم در بحث حملونقل و ترافیک همین مسئله است.
- بهرغم شبکه حملونقل که خودرو محور است و دسترسی عابرپیاده را سخت میکند، از نظر فرهنگی وضعیت را چگونه میبینید؛ آیا در تهران نسبت به دیگر کلانشهرها از خودروی شخصی زیاد استفاده میشود یا نه؟
استفاده از خودروی شخصی در تهران بیش از آن چیزی است که انتظار میرود. من فکر نمیکردم استفاده از خودروی شخصی در این شهر اینقدر زیاد باشد و تعجب هم میکنم چرا با توجه به سرانه درآمد سالانه، اینهمه ماشین در شهر وجود دارد. اما فکر میکنم دلیل این مسئله این باشد که کارخانههای ایرانی، با هر کیفیت و قیمتی خودرو در اختیار مردم قرارمیدهند و مردم از گروههای درآمدی مختلف میتوانند خودرو تهیه کنند و وقتی هم مالک خودرو شدند فکر میکنند که حتما باید برای همه سفرهای شهری خود از آن استفاده کنند. در حالیکه در کشورهای دیگر بهرغم اینکه اغلب شهروندان خودرو دارند ولی برای سفرهای درونشهری خود کمتر از آن استفاده میکنند و اولویت آنها بیشتر حملونقل عمومی است و شما کمتر کسی را میبینید که صبح تا شب برای تمام سفرهایش از خودروی شخصی استفاده کند؛ چیزی که شنیدم در تهران زیاد اتفاق میافتد. البته قیمت بنزین در ایران هم میتواند یکی از علل استفاده بیشتر از خودروی شخصی باشد. به علت پایین بودن آن مردم سعی میکنند بیشتر از وسیله شخصی خود استفاده کنند تا وسایل حملونقل عمومی.
- اگر مدیر ترافیک تهران بودید چه کار میکردید؟
تا آنجا که میتوانستم برای استفاده از خودروی شخصی محدودیت ایجاد میکردم . در همه مدلهایی که در شهرهایی شبیه تهران پیاده کردهام همین کار را کردهام. بیشتر مشکلات تهران از همین خودروهای شخصی است چون هم با ترددشان و هم با پارکشان سطح وسیعی از شهر را اشغال کردهاند و ساماندهی آن میتواند بخش بزرگی از مشکل ترافیک را حل کند. علاوه بر این دسترسی ایمنتر و راحتتر عابر پیاده به شبکه حملونقل را فراهم میآوردم و در این زمینه اولویت خاصی به مسیرهای دوچرخه میدادم. چون یکی از خلأهایی که در سیستمهای حملونقل تهران دیدم همین موضوع بود. در حالیکه در تمام کلانشهرها دوچرخهسواری خیلی جدی گرفته شده و اثرات خوبی از نظر کاهش آلودگی هوا و کاهش ترافیک داشته است.
- خیلی از کسانی که به تهران سفر کردهاند معتقد هستند که رانندگی تهرانیها بد است و کمتر به حقوق دیگران اهمیت میدهند. نظر شما چیست؟
رفتار ترافیکی یک مشکل فرهنگی است و در همه شهرها با شدت و ضعفهایی دیده میشود، در تهران هم این وضعیت خیلی حاد نیست. من در شهرهای هندوستان که مدل ارائه دادهام رفتارهایی به مراتب عجیبتر از تهران دیدهام یا در جاکارتا که آنجا هم طرح داشتهام شاهد رانندگی بد شهروندان بودهام و برای همین خیلی رانندگی تهرانیها برایم تعجبآور نبود. چیزی که خیلی برایم جالب بود و حتی در موردش از دوستان همراهم سؤال کردم این بود که در مترو خانمها و آقایان میتوانستند در واگن با هم باشند اما در اتوبوس جدا بودند و خانمها عقب مینشستند و در برخی اتوبوسها سطح سرویس برای خانمها کمتر از آقایان بود.
- پس شما میتوانید برعکس آنها که از رانندگی در تهران میترسیدند، رانندگی کنید؟
(میخندد) شاید.