تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۲

حسن سبحانی: دست‌یازیدن به اقدامات اقتصادی مهم، مستلزم داشتن اطمینان نسبی از درجه استحکام و قدرت توضیح‌دهندگی و منطق استمرار و معیار سنجش و بالاخره اقناع نظری دست‌اندرکاران و یا متأثرین از آن اقدامات است.

 این مهم، عملی نمی‌شود مگر اینکه مشروح اقدامات، در قالب ادبیاتی واضح و بدون ایهام و دارای هدف و استدلال، مقدمتا تدوین و مشمول رسیدگی‌های مقدماتی قرار بگیرد و سپس جهت نقد و بررسی منتشر شود و بعد از اعمال دیدگاه‌های اصلاحی، چنانچه هنوز هم اجرای اقدام یا اقداماتی از موضوعیت کافی برخوردار باشند در مراجع ذی‌ربط تصویب و نهایتا آماده اجرا و عملیاتی شود. بدیهی است هر اقدام دیگری غیر از این جریان رسیدگی که مطرح شد، می‌تواند هزینه‌ها و پیامدهای منفی اقدامات را بیشتر کرده، منافع ملی را در خطر افزون‌تری قرار دهد.

در سال‌های اخیر، در عرصه اقتصاد ایران، اقداماتی مورد عمل واقع‌شده و منویاتی در وعده اجرا واقع شده‌اند که انصافا در خصوص آنها حداقل اطلاعات هم برای جامعه وجود ندارد. از کندوکاو در اظهارات برخی از مسئولانی که انتظار می‌رود آنها از کم و کیف اقدامات موعود مطلع باشند مشخص می‌شود که این عدم‌آگاهی بعضا در رده‌های تصمیم‌گیر هم، مطرح است تاچه رسد به دانشگاهیان، متخصصان و توده‌های ملت، که هر چند صاحبان اصلی کشور هستند اما ظاهرا امکانات مطالبه‌گرانه‌‌ای، برای داشتن تفصیلی تصمیماتی که درخصوص حیات اقتصادی آنان گرفته می‌شود در اختیار ندارند.
به‌عنوان مثال، قیمت حامل‌های انرژی در ابعاد بسیار معتنابهی افزایش می‌یابد و رسما به جامعه اعلام می‌شود که صرفا از زمان تصمیم‌گیری به‌طور ناگهانی مطلع خواهید شد ولی از چگونگی‌ها و چرایی‌های تصمیم‌گیری مطلبی منتشر نمی‌شود چراکه از محتوای جعبه سیاه اقدامات، نباید مطلع بود. نتیجه آن می‌شود که اقدامات مهم و تأثیرگذاری بر تولید و ارکان قوام جامعه، اتخاذ می‌شود و بر دوش کاروان‌ پرازدحام تبلیغاتی رسانه ملی راه می‌سپارد و دریغ از یک جمله تحلیل در چگونگی‌ها و چرایی‌ها و پیامدهای نوع تصمیمات.

اما آنچه مسئله را از اهمیت بیشتری برخوردار می‌سازد، طرح مسائلی مبنی بر اصلاح مراحل بعدی قیمت حامل‌های انرژی و آن هم در چراغ خاموش اعلام زمانی آن است. بدیهی است وقتی ملت در جریان چگونگی‌ها و ادله تصمیم‌گیری قرار نداشته باشد منطقا نمی‌تواند به نقد و بررسی اقدامات در دست تصمیم‌گیری پرداخته و از این طریق به دولت کمک کند. به این موارد می‌توان مجموعه مطالبی را که از طریق مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های مسئولان کشور مطرح می‌‌شوند و از تصمیم دولت به دست یازیدن به اقدامات، در عرصه‌های دیگری از اقتصاد نظیر بانکداری، پول‌ملی، گمرک و مالیات و ... خبر می‌دهند را هم اضافه کرد.

آنچه در این ارتباط و در یک تعامل مشفقانه با دولت گفتنی است آن است که هیچ اقدامی چنانچه سنجیده و مستظهر به اراده‌های عالمانه نباشد قابل استمرار نیست حتی اگر بر امواج تبلیغات یکسویه، برای اندک زمانی تحسین کسانی را برانگیزد یا در سکوت معطوف به بی‌تفاوتی و بی‌مهری به انتقادات، سر از سرخوردگی و حتی افسردگی برآورد. لذا به‌نفع دولت، مجلس و توده‌های مردم است که آنچه می‌خواهند موضوع تصمیم‌گیری نمایند مکتوب و منتشر کنند و درخصوص آن، دیدگاه‌ها، بررسی‌ها و تجارب دیگران و سایر کشورها را لحاظ کنند و تصمیم خود را در معرض تأثیر و تأثر سیستمی با سایر مقولات اقتصادی - اجتماعی و سیاسی قرار دهند و شفافیت را بر ماهیت تصمیم بنشانند و چنانچه به اجرا رساندند، به‌جای تملق پیچیده در تعاریف عمدتا بی‌اساس، در جست‌وجوی نقدهای مربوط به موضوع باشند.

راه سپردن در این مسیر، رونق، امید، پرهیز از خطاهای محتمل، افزایش بهره‌وری و تخصیص بهینه منابع را به‌همراه دارد. شفافیت در اطلاع‌رسانی به مردم از چگونگی‌های تصمیمات، نبایستی در جعبه سیاه اقتصاد جا خوش کند هر چند قابل قبول است که در مواردی و در شیوه‌های اجرا، برخی ظرافت‌ها ایجاب کنند که در آغاز اجرای تصمیم سنجیده، اطلاع‌رسانی پیش از موعد نشود.