آنها همواره تلاش کردهاند که به افغانها بقبولانند نه دولتشان و نه نیروهای خارجی نمیتوانند امنیت و سعادت گمشده آنها را بازگردانند. به گفته کارشناسان، تشکیلات طالبان در ماههای اخیر سعی کرده نرمش بیشتری از خود نشان دهد و برخلاف گذشته دربرابر مسئله آموزش و پروژههای بازسازی کمتر سختگیری کند. بهنظر میرسد این تغییر رویکرد طالبان، تاکتیکی جدید باشد برای نفوذ به قلبهای افغانها؛ تاکتیکی که در جهان امروز به آن قدرت نرم میگویند. آنها به جای اسلحه و بمبهای کنارجادهای و آتش زدن مدارس، به فکر آشتی با مردم افغانستان افتادهاند. از آنجا که طالبان بخشی از قبایل و اقوام افغان هستند و نیرویی تحمیل شده از خارج از افغانستان نیستند، این تاکتیک ممکن است در کوتاهمدت به کمکشان بیاید.
بهتازگی در رسانههای افغانستان، سخنان یکی از رهبران طالبان منتشر شد که از تغییر نگرش شبه نظامیان در مورد آموزش در این کشور خبر میداد. به گفته او طالبان دیگر با آموزش مخالف نیستند و از مدارسی که در مناطق تحت کنترل آنها قرار دارند، محافظت خواهند کرد.
این خبر نه تنها مورد استقبال وزارت آموزش افغانستان قرار گرفت، بلکه حامد کرزی- رئیسجمهور این کشور- نیز در جمع دانشگاهیان با خوشحالی گفت: اگر ثابت شود ملا عمر واقعا دستور داده طالبان مانع تحصیل کودکان نشود، از او سپاسگزار خواهم بود.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز در گفتوگوی تلفنی با مؤسسه گزارش صلح و جنگ ضمن تأکید بر اینکه جنبش آنها با آموزش مخالفتی ندارد و مشتاق است حمایت مردم را جلب کند، گفت: طالبان فرزندان مردم هستند و از میان آنها برخاستهاند. طالبان همیشه تلاش کرده به مردم نزدیک شود و آنها را حامی خود کند.
مردمی که در مناطق تحت کنترل طالبان زندگی میکنند نیز این موضوع را تأیید میکنند که طی سال گذشته، شورشیان در قوانین سختگیرانه و محدود خود تغییراتی بهوجود آورده و از خود نرمش نشان دادهاند.
برخی از کارشناسان شرایط جدید را نشانه آن میدانند که طالبان قصد دارند در امور سیاسی کشور نقش پررنگتری داشته باشند.
در فاصله سالهای1996 تا 2001 که طالبان قدرت را در دست داشتند و بر افغانستان حکومت میکردند، تنها پسران حق داشتند در مدرسه درس بخوانند یا به دانشگاه بروند و دختران و زنان از تمامی امکانات آموزشی و حق یادگیری محروم بودند؛ البته در چنین شرایطی طالبان ادعا میکردند که با تحصیل زنان مخالف نیستند و فقط با کلاسهای مختلط مشکل دارند.
پس از اینکه طالبان قدرت را از دست دادند، گروههای شورشی بارها به مدارس حمله کردند، آنها را به آتش کشیدند و مردم را وادار کردند که مدارس را تعطیل کنند، اما در ماههای اخیر اجازه دادهاند مدارسی که تعطیل شده بودند بار دیگر باز شوند و آموزش از سر گرفته شود.
رحیمالله که اهل «اندر» یکی از نواحی استان غزنی در جنوب افغانستان است از آن دسته مردمی است که ناچار شد برای ادامه تحصیل فرزندانش محل زندگیاش را ترک کند. پس از آنکه طالبان مدرسه فرزندان رحیمالله را تعطیل کرد آنها چارهای نداشتند جز اینکه به جای دیگری بروند اما حالا که شورشیان برنامههایشان را عوض کردهاند، اوضاع رحیمالله و فرزندانش نیز بهتر شده است.
طالبان اجازه دادهاند مدرسه بازگشایی شود و این خبر خوبی برای رحیمالله بود وآنها به سرعت به محل زندگی سابق خود بازگشتند. او با شادمانی در توضیح این ماجرا میگوید: بزرگترها از طالبان خواستند مدرسه را باز کنند و اواخر سال گذشته آنها با این تقاضا موافقت کردند. فرزندان ما خیلی خوشحال هستند؛ انگار شادی همه دنیا را به آنها داده باشند.
در سالهای گذشته مردان مسلح، تعدادی از معلمها و گاهی دانشآموزان را به قتل رساندند. البته غالبا هیچ گروه خاصی مسئولیت این جنایتها را بهعهده نمیگرفت.
این حملات وحشیانه موجب ترس و وحشت معلمان شد و کار آنها را با مشکل مواجه کرد. علی خان، یکی از این معلمهاست که وادار شده از بیم کشتهشدن، خانه و زندگیاش را رها کند. او که در دبیرستانی در سیدآباد در استان وردک در جنوب شرقی کشور درس میداد به اجبار از آنجا فرار کرد اما حالا به خانهاش بازگشته است. علی خان که از نرمش طالبان شگفت زده شده، میگوید: ما نمیدانیم چرا طالبان این اندازه انعطاف پذیر شدهاند. من خانهام را ترک کردم چون یک معلم بودم و حسابی ترسیده بودم، اما حالا طالبان ما را تشویق میکند به مدرسهها برویم و درس بدهیم.
البته باید گفت این انعطافپذیری طالبان تنها به آموزش محدود نمیشود. آنها در گذشته نسبت به تمام برنامههای بازسازی حساس بودند و در بسیاری از نقاط کشور مانع از اجرای پروژههای مختلف میشدند اما بهنظر میرسد در شرایط کنونی دیگر خیال مانعتراشی ندارند و اجازه میدهند برنامهها مسیر خود را طی کنند.
محمد شریف حکیم زاده، فرماندار «کاپیسا» استانی در شمال کابل، میگوید که طالبان دیگر در پروژههای آنها مداخله نمیکند.
در گذشته طالبان برای فعالیت سازمانهای غیردولتی نیز مشکلات فراوانی ایجاد میکردند اما اینک آزادی عمل بیشتری به آنها میدهند. مخالفت طالبان با حضور خارجیها تا اندازهای بود که تعدادی از کارگران و نیروهای امنیتی پروژههای خارجی را به قتل رساندند.
رومل یکی از ساکنان روستایی در استان کاپیساست که برای یک سازمان غیردولتی کار میکند. او ضمن اشاره به تغییرعقیده طالبان نسبت به سازمانهای غیردولتی، میگوید: ازسال گذشته رویکرد آنها عوض شده است. من یکی از افرادی هستم که برای یک سازمان غیردولتی کار میکنم و پل و چاه میسازیم. طالبان از همه طرف محاصرهمان میکنند اما آسیبی به ما نمیرسانند.
یکی دیگر از محدودیتهای طالبان در گذشته این بود که مردان ناچار بودند ریشهای بلند داشته باشند و کسی اجازه نداشت موسیقی گوش کند، اما این روزها دیگر کسی را به جرم کوتاه کردن یا تراشیدن ریش اذیت نمیکنند.
روحالله یکی دیگر از اهالی سیدآباد در این باره میگوید: من ریشم را کوتاه کردهام. بعضیها حتی ریش خود را میتراشند اما طالبان کاری به آنها ندارند. در گذشته با موسیقی مخالف بودند اما حالا انگار خود را به نشنیدن میزنند. مشکل دیگر مردم این بوده که طالبان عادت داشتند از آنها اخاذی کنند اما ظاهرا دیگر از این مزاحمتها نیز خبری نیست.
عبدلالعلیم فدایی، استاندار وردک معتقد است از آنجا که نیروهای ناتو حملات خود را افزایش دادهاند، طالبان تحت فشار قرار گرفتهاند و تغییراتی که شاهد آن هستیم نتیجه این فشارهاست. فدایی، تشکیل شورایعالی صلح را نیز یکی دیگر از دلایل انعطافپذیری طالبان میداند و میافزاید: اگر دولت و نیروهای ائتلاف سیاستهای فعلی خود را ادامه دهند بدون شک در آینده بسیاری از اعضای طالبان از فرماندهان و رهبران خود جدا خواهند شد.
عبدالغفور لیوال، رئیس مرکز مطالعات منطقهای افغانستان بر این عقیده است که طالبان این تصمیمهای عملگرایانه را اتخاذ میکنند که بتوانند خود را گزینههایی باکفایتتر نشان دهند. او در توضیح این مطلب میگوید: اگر طالبان بخواهد زمینه را برای آینده سیاسی بهتر فراهم کند باید قدرت خود را افزایش دهد و در بین مردم محبوبیت به دست آورد. به همین دلیل آنها انعطاف بیشتری از خود نشان میدهند.
Asian media