چیستی "هنر" به عنوان یک امر بنیادین همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. اندیشمندانی چون افلاطون و ارسطو هنر را صورتی از تقلید دانسته و به توانایی هنرمند برای تاثیر مهمی که بر دیگران داشت، باور داشتند.
از نظر ارسطو هنر نوعی حس کنجکاوی است. کنجکاوی که انسان یا هنرمند را تا مرز ناکجا آباد خواهد کشانید. او معتقد است، هنر اساسا رونوشت ناقصی از جهان محسوسات است و حقیقت آن واضح و روشن نیست.
تعریف هنر در عصر حاضر بسیار پیچیدهتر و متفاوتتر از آنچه در گذشتههای نه چندان دور بیان شدهاست، باید باشد. به نظرمن، هنر در هیبت کنونی خود در هیچ قالب، چارچوب و تعریف جای نگرفته و جای نخواهد داشت. چرا که این هنر در ابعاد نامحدود و همه جانبه در حال گسترش مهار نشدنی است.
هنر از نوع رنگآمیزی و نقاشی بناها، آسفالت خیابانها، معابر، جداول، سطلهای زباله و... دارای هنرمندان، منتقدان، سبکها و بحثهای و حتی مخاطبان خاص خود را دارد.
چگونه هنر از این نوع آغاز میشود؟ چگونه شکل می گیرد؟ چگونه گسترش یافته و جهانی میشود؟ چه شخص یا اشخاصی پدیده آورنده یا بنیان گزار آن هستند؟ و... همه و همه سوالاتی هستند که در عرصه سرعت تغییر و تحولات جهانی در تولد و بایگانی یک هنر دیگر توجهی به آن نمیشود.
رنگآمیزی و نقاشی بناها و خیابانها از آن دسته هنرها هستند که هنرمند آغازگر، مبدا و زمان دقیق ظهور آن مشخص نیست. هنری که با سرعت باور نکردنی در حال رشد و گسترش ابعاد مختلف خود در سطح جهانی است.
هنر نقاشی و رنگآمیزی بناها و معابر در راستای زیبا سازی سطح شهر، ایجاد آرامش و شادی، القای حس زیبا بینی و زیبا شناسی در شهروندان، پاکیزگی و سلامت شهر نقش بسزایی داشته است.
شهری زیبا و پاکیزه برای شهروندانی خوش سلیقه، هنرمند و هنر دوست. نظر شما چیست؟ دوست دارید، نمای کهنه، دود گرفته و نازیبای ساختمان یا آپارتمانهای خود را به رنگهای زیبا آراسته کنید؟