تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۵:۰۷

ترجمه - آرش پورابراهیمی: گاز طبیعی به میزان فراوانی موجود و قابل دسترس است، همچنین منابع گاز طبیعی در حال گسترش است. تا سال 2020 میلادی گاز طبیعی مایع می‌تواند یک پنجم تقاضای جهانی را برآورده کند.

 گاز طبیعی مایع می‌تواند از هر نقطه جهان به هر نقطه دیگری ارسال شود؛ در نتیجه این نوع گاز بازار عرضه را متحول خواهد کرد. استفاده از گاز طبیعی نه‌تنها برای محیط‌زیست مضر نخواهد بود بلکه نسبت به روش‌های مشابه هزینه کمتری دارد. نیروگاه‌های گازی نسبت به نیروگاه‌های زغال سنگی 2 تا 3 برابر، نسبت به نیروگاه‌های اتمی 5برابر، نسبت به نیروگاه‌های آبی 10 برابر و بالاخره نسبت به نیروگاه‌های بادی 15 برابر ارزان‌تر هستند. جایگزین‌کردن نیروگاه‌های گازی به‌جای نیروگاه‌های زغالی، ارزان‌ترین، سریع‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای کاهش انتشارCO2 در اروپا، آمریکای شمالی، چین، هند و دیگر کشورهاست، به همین خاطر گاز را می‌توان سوختی برشمرد که در آینده هم همچنان نقشی پررنگ در تمدن بشری ایفا می‌کند.

شکل آینده بازار انرژی جهان بستگی به این دارد که بشر تمایل بیشتری به استفاده از کدام سوخت داشته باشد. دلایل قانع کننده‌ای وجود دارد که گازطبیعی را در زمره یکی از سوخت‌های آینده قرار دهیم. در مورد گاز 3حقیقت قاطع و 3باور اشتباه وجود دارد. نخستین حقیقت این است که تقاضای انرژی در جهان افزایش خواهد یافت. در واقع رشد تقاضای انرژی تا سال 2030 به میزان 40 درصد خواهد بود و انتظار می‌رود که تقاضای انرژی تا سال 2050 به 2برابر میزان فعلی برسد. برآورده کردن چنین تقاضایی نیازمند سرمایه‌گذاری هنگفت یعنی سالانه حدود یک‌هزار میلیارد دلار در بخش تولید است. حقیقت دوم این است که اگرچه شاید خیلی‌ها رؤیایی غیراز این در سر داشته باشند اما سوخت‌های فسیلی حداقل تا سال 2050 و چه‌بسا فراتر از آن، همچنان به‌عنوان اصلی‌ترین منبع تأمین انرژی جهان محسوب خواهند شد. در واقع بخش زیادی از افزایش تقاضای انرژی توسط نفت، گاز و زغال‌سنگ برآورده خواهد شد، حتی در سال 2050 هم بیش از 60درصد انرژی جهان از طریق چنین سوخت‌هایی تأمین خواهد شد. از آنجا که دوران استخراج بدون دردسر نفت و گاز به سر آمده است، نوآوری و تکنولوژی اصلی‌ترین عوامل توسعه عرضه این محصولات در آینده خواهند بود. سومین حقیقت این است که اثرات تغییرات آب و هوایی در حال افزایش است و برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت اقلیمی، انتشار گازهای گلخانه‌ای تا سال 2050 باید به نصف میزان فعلی برسد.

بنابراین جهان به انرژی 2برابر و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای به نیمی از میزان فعلی احتیاج دارد. راه‌حلی جادویی برای آشتی دادن رشد اقتصادی و تغییرات اقلیمی وجود ندارد اما قابل حصول‌ترین چاره این است که تا سال 2030 گاز طبیعی جایگزین زغال‌سنگ مورد استفاده برای تولید نیرو شود. شاید این نگرش در میان اقتصاددانان چندان تازگی نداشته باشد اما چالشی بزرگ برای متقاعد کردن سیاستمداران، قانونگذاران، متصدیان نیروگاه‌ها و مصرف‌کنندگان در پیش است، چرا که 3باور نادرست در مورد گاز طبیعی شکل گرفته است: 1-‌نمی‌توان به عرضه‌کنندگان گاز اطمینان کرد. 2- تنها راه انتقال گاز، خط‌لوله است. 3- بازار گاز ،رقابتی نیست.

امنیت عرضه گاز

نگرانی از وابستگی به گاز در بسیاری از کشورها و به‌خصوص در کشورهای اروپایی به چشم می‌خورد، چرا که روسیه همواره از عرضه گاز خود به این کشورها به‌عنوان اهرم فشاری در مسائل سیاسی استفاده کرده است؛ هرچند این نگرانی در گذشته قابل درک بود اما اکنون تاریخ آن به سر آمده است. کلید دستیابی به امنیت عرضه، در گوناگونی است؛ گوناگونی در منابع عرضه، در مسیرهای دسترسی، در بازیگران بازار و در ساختارهای تجاری. از این منظر اروپا در وضعیت مناسبی قرار دارد چرا که موقیعت جغرافیایی این قاره باعث شده است تا بازارش برای 70 درصد منابع گازی جهان از نظر اقتصادی به‌صرفه باشد، همچنین اروپا از زیرساخت‌های مناسب خطوط انتقال گاز و همچنین تسهیلات تبدیل گاز طبیعی مایع (LNG) به گاز بهره‌مند است. ظرفیت اروپا برای واردات گاز طبیعی مایع طی یک دهه گذشته بیش از 2برابر شده است و اکنون انقلاب تولید گاز در آمریکای شمالی که به خاطر کسب توان تولید این محصول از روش‌های نامتعارف مانند پالمه سنگ گازدار (Shale Gas) ایجاد شده است، بخشی از تمرکز خود را متوجه اروپا کرده است. می‌توان گفت که امروز امنیت اروپا برای تأمین گاز افزایش چشمگیری یافته و تصمیم‌گیران این قاره پی برده‌اند که می‌توانند برای دهه‌های پیش رو، روی گاز حساب کنند.

سوخت نهایی

دومین باور اشتباهی که در مورد گاز طبیعی وجود دارد این است که گاز، سوختی متعلق به آینده محسوب نمی‌شود. در حالی که روز به روز تعداد بیشتری به این حقیقت پی می‌برند که ارزان‌ترین راه برای کاهش انتشار CO2 در جهان طی 10 تا 20سال آینده استفاده از گاز طبیعی است اما بسیاری از سازمان‌های غیردولتی و سیاستمداران نگرانند که توجه زیاد نشان دادن به گاز طبیعی، باعث افزایش تمرکز بر یک سوخت فسیلی دیگر بشود و از سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های تجدیدپذیر بکاهد. چنین افرادی معمولا این نکته را درنظر نمی‌گیرند که نیروی به‌دست آمده از احتراق گازطبیعی بسیار زیاد و درنتیجه بهره‌وری در استفاده از آن بالاست. همچنین روش‌های نوین موفق شده‌اند میزان CO2 ساطع شده از احتراق گاز طبیعی را تا 90درصد کاهش دهند؛ بنابراین گاز طبیعی ممکن است یکی از پر اهمیت‌ترین و قابل اعتماد‌ترین سوخت‌هایی باشد که جهان آینده بدان نیاز دارد. به علاوه باید در نظر گرفت که اگر گاز طبیعی به‌جای زغال‌سنگ مورد استفاده قرار گیرد،‌انتشار گازهای گلخانه‌ای کاهش چشمگیری حتی در زمان فعلی خواهد داشت و زمان بیشتری در اختیار جوامع قرار می‌دهد تا به تحقیق و یادگیری روش‌های نوین انتقال و تولید انرژی بپردازند.

رقابت پذیری

سومین باور اشتباهی که در مورد گاز طبیعی وجود دارد این است که این محصول دارای بازار رقابتی نیست. معمولا از قراردادهای بلندمدت با شرایط تعیین شده و پرنوسان بودن قیمت‌ها به‌عنوان ایرادات اساسی بازار گاز طبیعی نام برده می‌شود، همچنین گفته می‌شود که شرایط رقابت‌پذیری بر بازار گاز حکمفرما نیست. اما این استدلال که نقش گاز به این خاطر که قیمت آن از مکانیزم بازار پیروی نمی‌کند، در آینده کاهش خواهد یافت، باورپذیر نیست. با کشف مقادیر بیشتر گاز، مالکان ذخایر گازی تلاش بیشتری را برای تصاحب بازار انجام خواهند داد. همچنین انقلاب شکل گرفته برای تولید گاز از روش‌های غیرمتعارف نشان می‌دهد که چگونه تکنولوژی می‌تواند به فائق آمدن بر مشکلاتی مانند استخراج گاز و هزینه بالای آن غلبه کند. افزایش عرضه و نوآوری‌هایی مانند تولید گاز مایع طبیعی که حمل‌ونقل گاز را آسان‌تر کرده است باعث افزایش رقابت در میان تولیدکنندگان خواهد شد.

مکانیزم‌های بازاری زیادی وجود دارند که باعث کاهش نوسان قیمت‌ها می‌شوند اما مهم‌ترین آنها عرضه کافی است. پروژه‌های مربوط به گاز مایع، عظیم و پرهزینه هستند، به همین خاطر سرمایه‌گذاری در آنها نیازمند اطمینان از وجود تقاضاست. در واقع تضمین عرضه کافی، نیازمند ضمانت تقاضای کافی است. نکته پراهمیت این است که سرمایه‌گذاران در بخش عرضه گاز طبیعی باید به‌وجود بازار برای محصولشان اطمینان داشته باشند، به همین خاطر نقل قول‌های دولتمردان و سیاست‌های آنان در مورد کاهش نقش گاز طبیعی در آینده باعث کاهش سرمایه‌گذاری و در نتیجه غیررقابتی ماندن بازار می‌شود. جهان به دولتمردانی نیاز دارد تا نه تنها به اهمیت نقش گاز در بازار آینده انرژی اعتراف کنند بلکه به حمایت از آن بپردازند.

میس