نمایندگانی که تا چندی پیش با سخاوت از کنار مشکلات، کاستی‌ها و تخلفات حوزه‌ میراث فرهنگی و گردشگری می‌گذشتند، امروز دیگر هیچ فرصتی را برای نقد سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از دست نمی‌دهند.

 

 تا چند ماه پیش، فعالیت‌هایی نظیر راه‌اندازی بانک گردشگری یا شرکت سرمایه‌گذاری میراث فرهنگی و گردشگری(سمگا) چندان اهمیتی برای نمایندگان مجلس نداشت و حتی نامه‌های پرسوز و گداز باستان‌شناسان درباره وضعیت اسفبار میراث فرهنگی کشور خیلی زود به فراموشی سپرده می‌شد اما امروز از نشریات و سایت‌های خبری مختلف گرفته تا محافل و سخنرانی‌ها، پر شده از بررسی مطالبی درباره بررسی وضعیت این سازمان و مدیرانش.

این فضا بهارستان نشینان را نیز برانگیخت تا علت مشکلات به‌وجود آمده را ریشه‌یابی کنند یا به عبارت دیگر، پنهان ماندن این مشکلات را از دید مجلس بررسی کنند.این چنین شد که نمایندگان طی هفته‌های گذشته به این نکته پی بردند که چون مجموعه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، وزارتخانه نیست، مجلس امکان نظارت بر آن را ندارد و رئیس‌جمهور هم وقت آن‌را؛ بنابراین این سازمان تبدیل به حیاط خلوت عده‌ای خاص شده و باید بساط آن برچیده شود. پس خیلی زود طرحی مطرح شد که براساس آن ‌سازمان میراث فرهنگی باید زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شود؛ طرحی که انتقاد کارشناسان و فعالان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری را برانگیخت.

نمایندگان مجلس دلیل اصلی به‌وجود آمدن چنین شرایطی را سیاسی‌کاری مدیران این سازمان می‌دانند؛ امری که مهرداد بائوج لاهوتی، نماینده لنگرود در مجلس نیز به آن اشاره کرده است.به اعتقاد مهرداد بائوج لاهوتی انتقادی که نمایندگان مجلس بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور دارند، عدم‌پاسخگو بودن مسئولان این سازمان به مجلس و مردم است.اهالی خانه ملت معتقد هستندکه به‌دلیل مشغله رئیس‌جمهور و بالا بودن حجم کارهای او، امکان نظارتی روی چنین سازمانی از سوی رئیس‌جمهور کمتر است.

لاهوتی می‌گوید: «بوروکراسی‌های پیچیده‌ای که در این راه اعمال کرده‌ایم سبب شده تا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به جای آنکه به امور تخصصی و آنچه به او مربوط است بپردازد، در عرصه‌های سیاسی وارد شود، در حالی که سازمان مذکور این ظرفیت را دارد که در زمان حاضر با تخصصی و کارشناسی کردن امور بتواند وظیفه و رسالت اصلی خود را انجام دهد و تبدیل به یک سازمان تخصصی و کارشناسی شود».نماینده مردم لنگرود به کوچک کردن دولت و جلوگیری از بزرگ شدن ساختار آن اشاره کرده و می‌گوید: «باید توجه داشت که هرچه ساختار دولت کوچک‌تر باشد اداره کردن آن آسان‌تر خواهد بود و وزارت ارشاد یک وظیفه فرهنگی بر عهده دارد و اگر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ما در این راستا قرار گیرد می‌تواند ابعاد فرهنگی خود را گسترش دهد و در راستای اهداف بلندمدت خود گام بردارد».

طرح ادغام سازمان میراث فرهنگی در وزارت ارشاد در حال حاضر با امضای بیش از 90 نماینده مجلس مطرح شده است. این در حالی است که سال 1387 نیز نمایندگان درصدد ادغام این نهاد با وزارت ارشاد بودند. ستار هدایت خواه، عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و نماینده بویراحمد و دنا که خود ابتدا یکی از مخالفان این طرح بود، عدم‌پاسخگویی مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را یکی از مشکلات این حوزه می‌داند و در این باره می‌گوید: «یا ناچار هستیم برای آنکه مسئولان را پاسخگو کنیم دست به قبول چنین طرحی بزنیم و یا آنکه با درنظر گرفتن نظرات مسئولان و کارشناسان و موافقان و مخالفان، چاره دیگری در این خصوص بیندیشیم».

او با اشاره به این نکته که قطعا شرایط سیاسی و اجتماعی در موضع‌گیری و تصمیم‌‌گیری‌های نمایندگان مجلس و عملکرد مسئولان مربوطه تأثیرگذار است، در ادامه می‌گوید: «اگر افرادی در رأس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار می‌گرفتند که تعامل و همکاری بیشتر و نزدیک‌تری با مجلس داشتند و پاسخگوی عملکرد خود بودند، چه بسا آن دسته از نمایندگان که این موضوع را طرح کردند به چنین نتیجه‌ای نمی‌رسیدند».در این بین، نخستین واکنش به مطرح شدن چنین طرحی را جمعی از دانش‌آموختگان باستان‌شناسی با صدور بیانیه‌ای نشان دادند. در قسمت‌هایی از این بیانیه آمده است:
سازمان میراث فرهنگی در ایران تنها متولی دولتی و قانونی حفظ، نگهداری، پژوهش و معرفی داده‌های فرهنگی اعم از ملموس و غیرملموس است. این سازمان طی سال گذشته، در اثر چندپاره شدن و جابه‌جایی از تهران به چند استان و شهرستان، تغییرات ساختاری شدیدی را تجربه کرده، ساختار خود را از دست داده و در این فرایند، تخصص‌زدایی شده است.

نخست تعطیلی و حذف شوراهای پژوهشی تخصصی سازمان میراث فرهنگی، ارائه مجوزها و اجازه پژوهش را از راهکارهای اداری علمی به سمت سلیقه‌ای شدن سوق داد و سپس قسمت بزرگی از متخصصان باستان‌شناسی به‌دلیل عدم‌امکان جابه‌جایی به شهرهای گوناگون، ناگزیر از بدنه حذف شدند. در کنار این تغییرات ناگهانی و برنامه‌ریزی نشده، از چند سال پیش نیز تغییرات کمابیش گسترده‌ای در ساختار معاونت‌ها، بازوهای اجرایی، مدیریت‌ها و شوراهای پژوهشی ایجاد شده که عملاً تغییرات مثبتی نبوده و به ارتقای کارآمدی این سازمان منتهی نشده‌اند. انتشار خبر ارائه طرح قرار دادن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دغدغه تغییر دوباره ساختار این سازمان را برای متخصصان زنده کرد و سبب شد تا بپرسند که «آیا فرایند تخصص‌زدایی از میراث فرهنگی متوقف نشده است؟»

با انتشار اخبار نگران‌کننده ادغام سازمان میراث فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر نگرانی‌های ما افزوده شده است. انتقاد نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی از وضعیت مدیریتی سازمان میراث فرهنگی هرچند کاملاً بجاست و «ساختار فعلی این سازمان» و نیز «پاسخگو نبودن مدیریت آن» از مهم‌ترین مشکلات موجود به شمار می‌آید، اما قرار دادن این سازمان زیر نظر یکی از وزارتخانه‌ها (همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) به هیچ وجه مورد تأیید نیست. قویاً و مؤکداً، ضمن ستایش از اقدام نمایندگان محترم مجلس، خواستار آن هستیم که هرگونه تصمیمی در این زمینه با درنظرگرفتن مسائل و مقتضیات این حوزه انجام شود و هرگونه اقدام غیرکارشناسانه‌ای در این حوزه را مصداق تعبیر «از چاله به چاه افتادن» می‌دانیم؛ متخصصان و کارشناسان بر این باورند که برای گریز از این وضع بحرانی، ‌باید جایگاه این سازمان را به یک وزارتخانه مستقل ارتقا داد، نه آنکه با ادغامی دوباره بیش از پیش بر مشکلات آن دامن زده شود.

پیشنهاد می‌شود و ضروری است که کمیته‌ای تخصصی (مرکب از کارشناسان صاحب‌نظر، نمایندگان مجلس و استادان باستان‌شناسی، موزه‌داری و سایر متخصصان این حوزه در دانشگاه‌ها و سازمان میراث فرهنگی) ضمن تهیه گزارش و برآوردی آسیب‌شناسانه از وضعیت مدیریت میراث فرهنگی و گردشگری، راهکارهای مناسبی برای برون رفت از بحران کنونی که معلول مدیریت سیاسی، ناکارآمد و غیرتخصصی است، ارزیابی و ارائه کنند.

اگرچه باستان‌شناسان گروهی هستند که انتقاد زیادی بر عملکرد سازمان دارند اما راهکار ادغام میراث فرهنگی با وزارت ارشاد را هم تصمیمی درست و کارشناسانه نمی‌دانند.کامیار عبدی، باستان‌شناس در این باره می‌گوید: « با مشکلی که نمایندگان اعلام کرده‌اند موافق هستم ولی به‌نظر نمی‌رسد، ادغام سازمان میراث فرهنگی با وزارت ارشاد بتواند مشکلی را حل کند». او معتقد است:«باید از این وضعیت سیاست‌زدایی شود اما متأسفانه نمایندگان مجلس زحمتی به‌خود نمی‌دهند که تاریخچه سازمان میراث فرهنگی را مطالعه کنند تا ببینند این سازمان چند دست گشته تا به اینجا رسیده یا اینکه دلیل جداشدن آن از وزارت ارشاد در گذشته چه بوده است و آیا این مشکلات که باعث جدایی سازمان از وزارت ارشاد بوده قابل حل بوده یا نه؟ کسانی که این تصمیمات را می‌گیرند سطحی‌نگر هستند و مشکلات را نمی‌بینند، چرا که مشکل میراث فرهنگی کشور با جابه‌جایی یا ایجاد وزارتخانه جدید حل نخواهد شد». به عقیده عبدی، گردشگری یک صنعت پولساز است اما باستان‌شناسی و میراث فرهنگی حوزه‌ای است که قرار است تولید علم کرده و از میراث فرهنگی حفاظت کند؛ بنابراین نه تنها پول تولید نمی‌کند بلکه نیاز به پول هم دارد.عبدی می‌گوید که البته تنها اینها نیست و این بخش نیاز به مدیرانی کارشناس هم داردکه علم این کار را می‌دانند و ارزش میراث فرهنگی برایشان شناخته شده است.

برخی هم این تصمیم مجلسیان را همچون انتخاب غیرکارشناسی رئیس سابق سازمان، باز هم غیرکارشناسی دانسته، با آن مخالف هستند و معتقدند که برای حفظ میراثمان باید اقدامات مهم‌تری انجام دهیم. اما این طرح مخالفانی را هم در حوزه فعالان گردشگری دارد.ناصر کرمی، روزنامه نگار و کارشناس گردشگری می‌گوید: «سال‌ها پیش در جایی مشغول به کار بودم، همکاری داشتیم که با وجود استفاده از سرویس رفت‌وآمد، همیشه دیر به محل کار می‌آمد، نهایتا مدیر آن سازمان تصمیم گرفت تا برای تنبیه این کارمند سرویس رفت‌وآمد آن منطقه را لغو کند، غافل از اینکه 18 کارمند دیگر نیز با آن سرویس خود را به محل کار می‌رساندند.

به‌نظر می‌رسد که این اقدام مجلس نیز مانند این تصمیم است که برای تنبیه یک نفر می‌خواهند کل سازمان را از بین ببرند».او می‌گوید:«این تصمیم قطعا لطمه بزرگی به حوزه گردشگری خواهد زد؛ هر چند که در حال حاضر هم اوضاع خوبی ندارد. صنعت توریست در ایران تعطیل است و میراث فرهنگی هم به حال خود رها شده است و ما با بحران نابودی چشم‌اندازهای فرهنگی و بحران بیکاری مواجه هستیم، بنابراین اگر این سازمان به اتاقی در بخشداری اشتهارد هم تبدیل شود، فرقی به حالش نخواهد کرد، چرا که اولویت‌های آن در این چند سال اخیر مورد توجه نبوده است و باعث تخریب بیشتر آن شده است». البته به گفته کرمی در کشورهای پیشرو در صنعت گردشگری، مدیریت و برنامه‌ریزی درباره گردشگری یا به‌عهده شخص رئیس دولت است و یا نزدیک‌ترین مدیر به او.بسیاری از فعالان گردشگری کنونی، زمانی که این سازمان زیر نظر وزارت ارشاد هم اداره می‌شد، در حال فعالیت بودند و خود از افرادی بودند که برای طرح جداسازی تلاش زیادی انجام دادند. آنها معتقدند که دلایل جداسازی هنوز هم پا برجاست و مذاکرات آن زمان نمایندگان مجلس نیز هنوز موجود است. آیا نمایندگان با در نظر گرفتن تمام اینها چنین تصمیمی گرفته‌اند؟

علی غمخوار، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر سفر و گردشگری ایران نیز می‌گوید: «من خود یکی از افرادی بودم که 8 سال پیش تلاش زیادی برای جدایی این سازمان از وزارت ارشاد کردم چرا که این وزارتخانه باید بر برنامه نوازنده‌ای که می‌خواهد برنامه اجرا کند و یا فرهیخته‌ای که می‌خواهد کتاب خود را به چاپ برساند نظارت داشته باشد، علاوه براینکه در مورد مطبوعات و تئاتر و غیره هم نظر می‌دهد و همزمان باید به وضعیت میراث فرهنگی و گردشگری هم نظارت کند. به‌نظر نمی‌رسد یک وزارتخانه با این همه مسئولیت بتواند به خوبی از پس امر مهمی چون گردشگری و میراث فرهنگی بربیاید چرا که گردشگری که می‌تواند ارزآور بوده و اشتغالزایی کند، جزو دغدغه‌های چندم آن وزارتخانه هم نخواهد بود». پیشنهاد غمخوار برای نظارت بیشتر مجلس بر امور این سازمان تبدیل شدن آن به یک وزارتخانه جدید است.

به‌نظر می‌رسد که تصمیم ادغام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با یک وزارتخانه زیاد به نفع اقتصاد و فرهنگ کشور نباشد چراکه به گفته خسرو ایرانپور قرار است در سال 1404 شمسی در صنعت گردشگری به‌قدرت منطقه تبدیل شود و با این ادغام، چنین اتفاقی نمی‌افتد.دبیر جامعه هتلداران کشور این تصمیم را فاجعه‌ای برای صنعت گردشگری که قرار است براساس برنامه‌ریزی همین نمایندگان 20 میلیون گردشگر ورودی در برنامه چشم‌انداز 1404 داشته باشد، می‌داند.به گفته او آن زمان نیز که قرار بر جدایی این سازمان از وزارت ارشاد بود تأکید اکثریت بر تبدیل این نهاد به یک وزارتخانه مجزا بود اما گفته شد در این حالت وارد بوروکراسی اداری شده و از رشد آن جلوگیری می‌شود؛ بنابراین تصمیم بر آن شد تا برای رشد بیشتر برود زیر نظر ریاست‌جمهوری.در آن دوران برای امضای تفاهمنامه‌های گردشگری نماینده حقوقی وزارت ارشاد مجبور بود با معاون وزیر کشور طرف مذاکره‌کننده دیدار داشته باشد چراکه دیگر کشور‌ها به معاونت سیاحتی به‌عنوان یک مدیرکل نگاه می‌کردند.آیا حالا که می‌خواهیم قدرت اول منطقه باشیم بعد از صرف این همه وقت و بودجه کشور درست است که باز به گذشته عقبگرد کنیم؟ آیا بهتر نیست نمایندگان محترم به مذاکرات اولیه که در مجلس نیز موجود است مراجعه کنند و با علم بر دلیل این جدایی تصمیم درست را اتخاذ کنند؟

حالا کارشناسان و دوستداران میراث فرهنگی باید امیدوار باشند که یکی از این دو رویداد رخ دهد؛ یا پیش از تصویب الحاق میراث فرهنگی به وزارت ارشاد، تب موشکافی از مشکلات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فرو نشیند و یا اینکه نمایندگان برای تصویب چنین طرحی وقت بیشتری بگذارند و در کمیته‌ای که کارشناسان را هم در بربگیرد این موضوع را بررسی کنند.