حدیث لزر غلامی: شما مومو را می‌شناسید؟ اگر نمی‌شناسیدش من او را به شما معرفی می‌کنم. مومو یک موجود سر تا پا، گوش است.

نه این‌که چشم و دست و پا نداشته باشدها. دارد، ولی در واقع سراپا گوش است. او به راز گوش دادن پی برده است و با گوش دادن به صدای آدم‌ها می‌تواند درد‌های آنها را درمان کند. او شخصیت یک قصه است. قهرمان یک کتاب داستان که فیلمی هم براساسش ساخته شده.

***

گوش دادن کار آسانی نیست. گاهی می‌تواند لذت‌بخش باشد. اگر یاد گرفته باشیم که از آن لذت ببریم. مثلاً گوش دادن به صدای طبیعت. یا آن‌طور که سهراب می‌گوید گوش دادن به صدای شستن ظرفی در شیر مجاور. یا گوش دادن به صدای قلب نوزادی که تازگی‌ها متولد شده.

اما همیشه گوش دادن به همین آسانی نیست. گاهی خیلی سخت می‌شود. گوش دادن به نصیحت بزرگ‌ترها. گوش دادن به درد دل آدمی که بسیار غمگین و درمانده است. گوش دادن به صدای گریه­ آدم‌ها از پشت تلفن. گوش دادن به صدای کسی که از درون به شما تشر می‌زند. گوش دادن به صدای کودکی‌های ساده‌­ای که دارند آرام آرام توی دل ما می‌میرند. گوش دادن به صدای ناله‌هایشان و آخرین وصیت‌ها و حرف‌هایشان. این گوش دادن‌ها گاهی بسیار تلخ‌اند. اما تلخ‌تر از آن نشنیدن است و از آن تلخ‌تر خود را به نشنیدن زدن.

***

وقتی که کتاب «کیمیاگر» را می‌خواندم، خیلی سال پیش در نوجوانی، مفهوم شنیدن صدای جهان برایم جدی شد. ترکیب‌های تازه­ «خواست جهان»، «صدای درونی تو»، «صدای درونی جهان» و «رابطه­ دوستانه با جهان» برایم جدی شد.

سعی کردم از آن آدم‌هایی بشوم که صدای جهان را می‌شنوند. خیلی سخت بود. هنوز هم سخت است. مخصوصاً این که اگر آدمی نباشی که صدای درونت را بشنوی، عمراً صدای جهان را نمی‌شنوی.

صدای جهان، صدای بوق ماشین‌ها و داد و بیداد مردم و دست‌فرو‌ش‌ها و ترکیدن بادکنک و ویراژ موتورها و جیک جیک ضعیف گنجشک‌ها نیست. صدای جهان، صدای سکوت است. سکوتی که تو با گوش دادن به آن راهت را از میان انبوه راه‌هایی که پیش رویت است پیدا می‌کنی.

***

خداوند شنوا ست. سمیع یکی از نام‌های خداوند است. کسی که به تمام معنی می‌­شنود. به شکلی بسیار عجیب می‌­شنود. او صدای تک‌تک آدم­‌ها و صدای درون آنها را می‌شنود. او صدای گریه‌های درون، ناله‌های درون، سوزهای درون، آرزوهای درون و شادی‌های درون ما را می‌شنود. او صدای جهان درون تک‌تک آدم‌ها را می‌شنود. فقط و فقط می‌شنود. ما را به تمامی و جهان ما را به تمامی می‌شنود. شنوا بودن خداوند به توانایی گفتن ما مربوط نیست. او مستقل از ما می‌شنود. چه بگوییم، چه نگوییم.

او صداهای عجیب را هم که ما گاهی درست نمی‌شنویم یا با هم قاطی­شان می‌کنیم می‌شنود. صدای مهربان را می‌شنود. صدای بی‌رحم را می‌شنود. صدای عدالت را می‌شنود. صدای ظلم را می‌شنود. صدای دوست داشتن را ­می‌شنود. صدای تنفر را می‌شنود. صدای بلند را می‌شنود و صداهایی را که درنمی‌آید می‌شنود. خداوند شنواست. خداوند هیچ‌وقت خودش را به نشنیدن نمی‌زند!

منبع: همشهری آنلاین