تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۸۵ - ۱۰:۳۵

مسعود زلفی*: پس از سهمیه‌بندی ارزاق عمومی در دهه اول انقلاب به خاطر شرایط جنگ و مدیریت بهینه‌سازی مصرف در حوزه‌های مختلف اکنون و پس از سال‌ها رهایی از سیاست سهمیه‌بندی، ماجرای سهمیه‌بندی سوخت به‌ویژه بنزین بر سر زبان‌ها افتاده است.

 و یکی از راه‌های کاهش مصرف سوخت و به تبع آن کاهش ترافیک معابر دانسته شده است،  فارغ از این‌که بررسی شود. سهمیه‌بندی بنزین اگر به فرض کاهش مصرف،  کاهش ترافیک و آلودگی هوا را در پی دارد چه پیامدهای پیش‌بینی نشده دیگری برجای می‌گذارد.


اگر شما تک‌بعدی و غیرکارشناسانه به آثار و پیامدهای یک تصمیم بنگرید آن‌گاه پس از اجرایی و عملیاتی شدن آن تصمیم، به نواقص، ایرادها و انتقادات برمی‌خورید اما از آنجایی که این اراده یک اراده کارشناسانه و جمعی نبوده است، تن به اظهار نظر و مشاوره دلسوزانه کارشناسان نمی‌دهد و در این میان شهروندان هستند که خسران می‌بینند.


بی‌تردید یکی از اهداف سهمیه‌بندی بنزین کاهش سفرهای درون شهری است اما واقعیت این است که با سهمیه‌بندی بنزین ممکن است بخش عمده‌ای از سفرهای درون شهری با وسایل نقلیه شخصی به سوی ناوگان حمل و نقل عمومی متمایل شود که این ناوگان در شرایط حاضر در مقابل سیل تقاضا کمر خم کرده است چه رسد به این‌که بخواهیم حجم بیشتری بر ناوگان بار کنیم.


به نظر می‌رسد مادامی که ناوگان حمل و نقل عمومی را توسعه نبخشیده‌ایم، خدمات الکترونیک را بی‌نقص و فراگیر نکرده‌ایم، فرهنگ استفاده از سرمایه ملی «سوخت» را ارتقا نداده‌ایم، سهمیه‌بندی بنزین حرکتی غیرکارشناسی و از تأثیرگذاری چشمگیری برخوردار نخواهد شد.


بی‌شک برای آن‌که بتوانیم سهمیه‌بندی بنزین را طرحی موفق و تأثیرگذار معرفی کنیم بایستی خدمات الکترونیک را بی‌وقفه گسترش دهیم؛ کاری کنیم تا شهروندان ناچار نباشند برای جزیی‌ترین نیازها و خدمات به ماشین استارت زنند، راه معابر در پیش گیرند و هر روز بیش از گذشته به ازدحام و تراکم اتومبیل‌ها در داخل شهر دامن زنند.


اگر در پی ساماندهی آمد و شد در کلان شهر تهران هستیم، بایستی همراه توسعه حمل و نقل عمومی که کاری اجتناب‌ناپذیر و ضروری است، هزینه استفاده از وسایل نقلیه شخصی را افزایش دهیم؛ به‌گونه‌ای که افراد در ابتدا به استفاده از وسایل نقلیه عمومی ترغیب شوند و دیگر این‌که هزینه بالای استفاده از خودروی شخصی را بپذیرند.

تردید نکنید اگر اراده‌ای ملی و همه‌جانبه پشت یک تصمیم باشد و مردم همراه و همفکر آن جریان شوند هر کاری شدنی است و به سرمنزل مقصود می‌رسد در غیر این صورت کارهای مقطعی، فصلی و غیرکارشناسانه به مثابه مسکن‌هایی هستند که درد را به صورت موقتی خاموش می‌کنند اما به صورت ریشه‌ای آن را از میان برنمی‌دارند. راهکارهای فصلی و موقتی در حوزه‌های ملی چونان آب در هاون کوبیدن و کشتی به خشکی راندن است.

* کارشناس مدیریت و برنامه‌ریزی شهری