تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۸۵ - ۰۶:۴۵

زهیر توکلی: در سال‌های اخیر که روند پرشتاب تحولات، طبقات و قشرهای اجتماعی ایران را تحت تأثیر قرار داده است شکل‌های عزاداری ایام محرم به شکل فاحشی تغییر شکل داده‌اند.

پدیده‌های نوظهور زیادی در این زمینه مشاهده می‌شود. از تحمیل سیطره موسیقی پاپ بر ملودی‌های عزاداری گرفته تا رواج اشعاری شبیه ترانه‌های عاشقانه امروزی در هیأت‌ها تا رواج تعجب‌انگیز شمایل‌های اهل‌بیت و قهرمانان عاشورا.

 این تغییرات، واکنش‌های متفاوتی را برانگیخته است که آخرین آنها واکنش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ممنوع کردن صنعت چاپ از انتشار شمایل‌های اهل بیت بوده است.

 نگرانی‌ها از تأثیرات احتمالی این ممنوعیت و اصلاً امکان نظارت بر رعایت این منع قانونی، موضوع گفتگوی ما با کارشناسان فرهنگی شد.

 بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند هیچ تصویری از اهل بیت که مورد تأیید سلسله راویان و محققان تاریخ اسلام باشد وجود ندارد، مهمترین اشکال این تصاویر که در هیأت‌ها استفاده می‌شود همین است که به مرور، در ناخودآگاه مردم، چهره‌ای تثبیت شده از آن بزرگواران ترسیم می‌کند که اصلاً معلوم نیست چهره آنها باشد.

 این کارشناسان فرهنگی، پس زمینه چهره‌شناسی شمایل‌های ترسیم شده را متأثر از تصاویر اساطیری که در فرهنگ مسیحیت از حضرت مسیح وجود دارد یا نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای شاهنامه می‌دانند و می‌گویند چهره‌های ترسیم شده از اهل بیت گاهی ما را به یاد نژاد مردم هند و شبه قاره می‌اندازد نه یک چهره اصیل عربی.

برخی از کارشناسان وزارت ارشاد اسلامی نقش سودجویانی را که از چاپ و توزیع این پوسترها و تابلوها در مقیاس عظیم تقاضای مردمی در ایام عاشورا سوءاستفاده می‌کنند در رواج این پدیده در سال‌های اخیر دخیل می‌دانند و معتقدند که بخشنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطلقاً خطاب به هیأت‌های مذهبی نیست بلکه خطاب به صنف چاپ است و در چارچوب وظیفه قانونی این وزارت برای اعمال نظارت بر اقلام تولیدی در چاپخانه‌ها است.

مسئولان ارشاد تصریح می‌کنند که مراسم عاشورا مردمی است و دولت‌  حق دخالت مستقیم در این مراسم ندارند اما نقش آموزشی و تربیتی را باید ایفا کند.
به همین خاطر در کنار منع چاپخانه‌ها از چاپ شمایل اهل بیت، این وزارت‌خانه قول داد گروهی از هنرمندان کشور با تلاش حبیب صادقی آثاری را خلق کنند تا میان هیأت‌ها توزیع شود، اما این اتفاق رخ نداد و تنها صورت شمایل‌های نصب شده در خیابان‌ها را  با پارچه پوشاندند.

مشکل از منبرها شروع شده است
وحید جلیلی، سردبیر ماهنامه سوره،  نشریه‌ای که در سه سال اخیر به طور خاص بر روی «آسیب شناسی فرهنگ و هنر انقلاب» کارکرده است، شمایل نگاری را زیرمجموعه‌  از  روش‌های عزاداری می‌داند که در سال‌های اخیر رایج شده‌اند و به نوعی پیش از این هم به شکل‌های دیگری بوده‌اند و مجموع آنها را می‌توان به رویکرد عوامانه به دین مرتبط دانست.

جلیلی به دو منظر برای تحلیل این پدیده اشاره می‌کند: از یک جهت می‌توان به نقش عوامل پنهان استعمار برای منحرف کردن نیروی عظیم فرهنگی وقایعی مثل عاشورا پرداخت. به خصوص انگلیسی‌ها که ید طولایی در چالش با عزاداری امام حسین(ع) دارند اینها تلاش می‌کنند که نقاط قوت را به نقاط ضعف بدل کنند و به قول شهید مطهری:«فساد در جامعه از بعضی از حق‌ها شروع می‌شود.» چرا که کسی جرأت ندارد به انحراف از مسیر اعتراض کند چون سریع انگشت اتهام به سویش دراز می‌شود که مثلاً «فلانی با امام حسین (ع) مشکل دارد.» و کم کم شکل‌های جدید و بدعت‌ها با روح چنین آیین‌هایی زاویه پیدا می‌کند.
جلیلی، دولت‌ها را صاحب حق دخالت در مسائل فرهنگی می‌داند و حتی موضع سلبی را هم در برخی از موارد حاد،  وظیفه دولت می‌شمارد چرا که عرصه، عرصه‌ای مقدس است و در مقابل بدعت‌هاست.

به همان دلیل گفته شده، نیروی مقتدری لازم است که از بالا دخالت کند والا آدم‌های عادی معمولاً جرأت اعتراض ندارند. در عین حال، این کارشناس ارشد رشته الهیات، منظر فرهنگی را در ترمیم آسیب‌های عزاداری حسینی،  اصل می‌داند.

 به اعتقاد وی واقعیت بزرگ آن است که مدیریت فرهنگی ما درباره عاشورا در این بیست و هفت سال ضعیف کار کرده است. این ضعف هم در قسمت نظری است و هم در قسمت اجرایی و نظارتی. سردبیر سوره، بر گسست عمیق بین هنرمندان مسلمان و نهادهای تولید فکر دینی به خصوص حوزه علمیه قم، انگشت می‌نهد و می‌گوید: مگر می‌شود مدعی حکومت دینی باشیم و در قبال مسائل هنری صرفاً به بحث‌های فقهی اکتفا کنیم.

 این بحث درباره هنرمندان مسلمان هم از آن طرف صادق است مثلاً آیت‌الله جوادی آملی، نکات نغزی در لابلای مباحث خود درباره مبادی اسلامی هنر ایراد کرده‌اند اما عطش و خواهشی که شاید و باید، از این طرف از جانب هنرمندان و نویسندگان متعهد ما برای اینکه مباحث شکل مبسوط و تفصیلی پیدا کند، نشان نداده‌اند. البته این یک مثال است.


جلیلی، وظیفه نظارتی و هدایتی دستگاه‌های فرهنگی را کلان‌تر از امور جزیی مثل شمایل نگاری می‌داند و چنین سؤالی را از متولیان این دستگاه‌ها می‌پرسد: اگر می‌بینیم که عرصه عزاداری‌های ما به یک رویکرد عوامانه از دین می‌رسد، آیا نهادهای فرهنگی ما روی سخنرانان یا مداحان نظارت و هدایتی دارند که هر چیزی را بالای منبر پیغمبر نگویند؟

 وقتی که روی منبر، تنها بعد معنوی و عرفانی دین ترسیم می‌شود و ناخواسته با عدم توجه به مباحث اجتماعی، تاریخی و فرهنگی دین، شکل فردی و سکولاری از دین ارائه می‌شود، طبیعی است که در پایین منبر، مداح هم، صوفی بازی در بیاورد و این روند همین طور اثر می‌گذارد تا برسد به دم در حسینیه و شمایل‌ها.

هیأت‌های مذهبی عامه پسند،ظهور سبک زندگی شهری
محسن حسام مظاهری، دانشجوی دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در رشته جامعه‌شناسی است که تحقیق مبسوطی در زمینه عامه‌پسندی هیأت‌های مذهبی انجام داده است.

«هیأت‌های مذهبی عامه‌پسند: دین‌داری، جوانان و سبک زندگی شهری» عنوان سخنرانی تخصصی او بود که چندی پیش در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران عرضه شد.
مظاهری، تبیین جامعه‌شناسانه و علمی چنین پدیده‌هایی را مقدم بر رویکرد آسیب‌شناسی می‌داند.

وی با تقسیم دین‌داری به دو گونه دین‌داری عوام و خواص در این باره می‌گوید: دین داری عوام، عاطفه محور و مناسک‌گرا است، از جنبه‌های انتراعی فاصله دارد و تا حدودی موروثی و با تظاهرات محسوس منتقل می‌شود در حالی که در دین‌داری خواص حداقل ادعا را دارد و دین‌داری مبتنی بر عقلانیت است.


مظاهری با تاکید بر اینکه آیین‌های عزاداری جزو گوهر دین نیست و در طول تاریخ و در متن فرهنگ عمومی جامعه شکل گرفته،  معتقد است: در دهه 50 و سال‌های اول پس از پیروزی انقلاب رویکرد عقلانی به آیین‌های عزاداری تحت تأثیر اسلام انقلابی و احیاگرانه شکل گرفته بود، باید دید چه اتفاقی در متن جامعه افتاده است که دوباره این رویکرد رو به افول رفته است.


این کارشناس جامعه‌شناسی ادامه می‌دهد: این موضوع شاید گونه‌ای باز تولید همان رویکرد دین‌داری عوام در هیأت‌های سنتی پیش از انقلاب در شکل امروزی آن باشد، مخاطب این هیأت‌ها بیشتر جوانان هستند. اینها خودشان به ادبیات جدیدی در هیأت‌هایشان دست یافته‌اند که در  تقابل با قرائت سنتی و از طرف دیگر با قرائت انقلابی قرار می‌گیرد. از طرف دیگر وقتی حکومت مرجعیت هنجاری خود را رو به کمرنگ شدن می‌بیند مجبور می‌شود که چرخش به سمت رویکرد عوامانه داشته باشد.


محسن حسام مظاهری رویکرد علمای شیعه را در قبال آیین‌های عزاداری به سه دسته تقسیم می‌کند: یک رویکرد ، رویکرد کسانی مثل آیت‌الله سیدمحسن امین عاملی یا آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی بود که فتوایی صریح در حرمت برخی از این آیین‌ها داشتند، رویکرد دوم نقطه مقابل رویکرد اول و از آن کسانی چون میرزای نائینی و آیت‌الله شیخ جعفر کاشف‌الغطاء بوده است که نائینی در آن فتوای معروفش برخی از آیین‌ها مثل شبیه خوانی و قمه‌زنی را مجاز دانسته است. 

 رویکرد سوم رویکرد کسانی مثل مرحوم آیت‌الله شیخ جعفر شوشتری است. ایشان بانی حذف تعزیه‌خوانی‌های «عروسی قاسم» در دوره قاجار بود که طی نامه‌ای به صدر اعظم وقت (اگر اشتباه نکنم عین‌الدوله) تذکر داده بود که چنین مسأله‌ای مجعول است و خواستار کنار گذاشتن آن از تعزیه‌ها شده بود و به این طریق خود را مستقیماً در مقابل توده‌های مردم قرار نداده بود.


حسام مظاهری، با اشاره به فتوای مراجع درباره عدم حرمت شمایل‌نگاری از اهل بیت(به شرط اینکه بی‌حرمتی نباشد) نگرانی خود را از احساس تناقض مردم بین فتاوای مراجع و حتی رهبر انقلاب با منع حکومتی اعلام می‌دارد و می‌افزاید: تجربه نشان داده است که چنین پدیده‌هایی را با کار بخشنامه‌ای نمی‌شود اصلاح کرد و نیاز به کار ریشه‌ای دارد.


برخی نهادها اصالت ندارند
دکتر محمدرضا سنگری، صاحب تألیفات متعدد پژوهشی و ادبی درباره فرهنگ و تاریخ عاشورا، دیگر  کارشناسی است که به سراغش می‌رویم، او از منظری دیگر ردّ این بحث را می‌گیرد و ابتدا به ماهیت کلی پدیده شمایل‌نگاری و سپس به بحث خاص درباره آن می‌پردازد. دکتر سنگری دین را به چهار ساحت «باورها»، «ارزش‌ها»، «کنش‌ها» و «نمادها» تقسیم می‌کند و می‌گوید:در هر دین ساحت اول ساحت مبانی است، از حوزه دوم هم با عنوان اخلاق یاد می‌کنیم حوزه سوم هم چیزی است که ما آن را به عنوان احکام می‌شناسیم. اما حوزه چهارم، حوزه نمادها و نشانه‌های دین است. مثلاً کعبه یا گلدسته مسجد یک نماد است.

کربلا هم برای تشیع هویت‌ساز و مهم‌ترین حادثه تاریخ شیعه است و دقیقاً در همین چهار ساحت قابل بررسی است.مدیر مرکز خصوصی پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا، با جای دادن شمایل‌نگاری در ساحت نمادها و نشانه‌ها، می‌گوید:‌ از گذشته تاکنون مجموعه‌ای از نشانه‌ها و نمادها حول کربلا شکل گرفته است. مثلاً «مشک» نشانه‌ای از تشنه‌کامی آل الله و نمادی از سقای کربلا، حضرت ابوالفضل(ع) است یا تشت که در تغزیه‌های اردبیل گذاشته می‌شود، نماد «فرات» است یا چیزهای دیگری از این قبیل.

 حتی سینه زدن هم نمادی از سوگواری‌ است اما برخی نمادها اصالت ندارند. مثل «علامت» که یک نماد بی‌هویت است و اصلاً یادآور صلیب است که در عصر صفویه از اروپا به ایران منتقل شد.

صاحب کتاب دو جلدی «آیینه‌داران آفتاب» درباره تاریخ اصحاب امام حسین(ع) مسأله ترسیم و تجسم اهل بیت را در دو حوزه شمایل‌نگاری و تعزیه تشریح می‌کند و هر دو مسأله را دارای اصالت تاریخی می‌داند و می‌گوید: شمایل و شمایل‌نگاری سابقه تاریخی دارد.

 سابقه‌اش هم به‌طور مشخص در فرهنگ عاشورا به پرده‌خوانی برمی‌گردد که با استفاده از تصویرهای بزرگی که پرسپکتیو نداشت، دشمنان و دوستان امام حسین(ع)، اهل بیت(ع)، فرماندهان لشکر عمر سعد و حتی صحنه رزم، همه را با هم روی یک تابلوی بزرگ نشان می‌داد. هم‌چنین از نظر تجسم، آیین آشنای دیگری هم هست که به نوعی دیگر در کار تجسم اهل‌بیت بوده است و آن هم اصالت فرهنگی دارد. تعزیه تحت تأثیر «سوگ سیاوش» بوده که از پیش از اسلام در ایران اجرا می‌شد. البته می‌گویند در عصر شاه‌عباس، ارمنی‌های جلفای اصفهان نوعی تئاتر داشته‌اند، شاه‌عباس از این تئاتر خوشش می‌آید و با میل شاه‌عباس، از برخی عناصر آن برای عزاداری امام حسین(ع)  استفاده می‌کنند.


 در تعزیه هم به نوعی تجسم اهل بیت دیده می‌شود که البته برای حفظ حرمت با نقاب این کار را می‌کردند و می‌کنند. فتاوای علمای اسلام معمولاً این بوده است که اگر بی‌حرمتی به اهل‌بیت نشود و مسایل جانبی حرام در بر نداشته باشد، این کار اشکالی ندارد. دکتر سنگری، ضمن پذیرش اصل مسأله  شمایل‌نگاری، شروطی را برای بایستگی بیشتر آن برمی‌شمارد: در روزگار ما امکانات جدیدی به میدان آمده است. ما از این امکانات جدید می‌توانیم برای خلق نمادهای جدید استفاده کنیم، اما شروطی دارد که مهم‌ترین آن همان حفظ اصالت‌هاست.

برای خلق شمایل یک شرط این است که باعث وهن اهل بیت نشود و شرط دیگر آن است که تصویر آن بزرگواران خیلی شفاف نشان داده نشود؛ به‌طوری که برداشت شود واقعاً تصویر امام حسین(ع) همین بوده است.


 این پژوهشگر، درباره حرکت‌های اصلاحی حکومت، در مورد آیین‌های عاشورا می‌گوید: تجربه نشان داده است که مقاومت مستقیم در برابر سلیقه مردم چندان موفقیت‌آمیز نیست. باید راه حل و جهت‌دهی مناسب در کنار منع صورت گیرد. اگر این چیزها را بخواهید از مردم بگیرید و جایگزین نداشته باشید، مردم مقاومت می‌کنند.

این کارشناس پیش از دولت، علما را در اصلاح این ماجرا مؤثر می‌داند و اضافه می‌کند:پیشنهادم این است که خود آقایان علما به‌طور روشن و مشخص و با ذکر حدود و ثغور، حرمت و حلیت این قضیه را روشن کنند. سنگری سخنانش را با این سؤال به پایان می‌برد: وقتی ما در سریال‌های تلویزیون، انبیاء و اولیایی مثل حضرت زکریا، حضرت مریم یا حضرت ایوب را به شکل روشن نشان می‌دهیم چگونه می‌توانیم به مردم بگوییم مطلقاً شمایلی برای اهل بیت نکشند و استفاده نکنند؟ بالاخره آنها هم معصومند.