مثلا یکی از خبرگزاریها در تحلیلی «یه حبه قند» را شایسته معرفی به اسکار دانسته و البته از اینکه برای فیلم در پخش جهانی کوتاهی شده انتقاد کرده. بعید است کسی که این تحلیل را نوشته نداند که یه حبه قند هیچ شانسی برای موفقیت در اسکار ندارد.
فیلم رضا میرکریمی که برایش زحمت زیادی هم کشیده به هزار و یک دلیل نمیتواند گزینه مناسبی برای معرفی به اسکار باشد که مهمترینش این است که یه حبه قند داستانی برای تعریف کردن ندارد. همین یک دلیل برای اینکه فیلم بختی برای جلب توجه اعضای آکادمی نداشته باشد کفایت میکند. میشود جدایی نادر از سیمین را دوست نداشت، میشود از آن به هر دلیل انتقاد کرد ولی نمیشود فاصله قابلتوجهش از دیگر فیلمهای ایرانی یکسال اخیر را بهلحاظ موفقیت بینالمللی انکار کرد.
فراموش نکنیم که سال گذشته نماینده ایران برای معرفی به اسکار در اقدامی کاملا دموکراتیک! طی یک نشست دونفره مشخص شد. «بدرود بغداد» نماینده سال گذشته سینمای ایران در اسکار فیلم ارزشمندی بود ولی از ابتدا مشخص بود که برای موفق نشدن به اسکار معرفی شده. مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در پخش جهانی بدرود بغداد آنقدر ضعیف عمل کرد که مشخص بود این فیلم در همان مراحل ابتدایی گزینش فیلمهای اسکار کنار گذاشته خواهد شد.
جالب اینکه خود مسئولان سینمایی هم بدرود بغداد را بهواسطه مضمون ضدآمریکاییاش فاقد شانس برای موفقیت در اسکار میدانستند. تعبیری که البته درمورد فیلم خیلی دقیق نبود، چون «بدرود بغداد» بیش از هر چیز اثری ضدجنگ بود ولی به هر حال نشان میداد که متولی سینمای ایران آگاهانه فیلمی را به اسکار میفرستد که میداند امکان موفقیت ندارد.
اقدامی که بیاختیار آدم را یاد جمله معروف پیرکوبرتن بنیانگذار المپیک نوین میانداخت که هدف شرکت در مسابقات است نه قهرمانی!حالا هم میشود با لج و لجبازی و صرف اینکه جای کسانی که موفقیتشان خوشحالمان نمیکند، فیلم دیگری به جای «جدایی نادر از سیمین» به اسکار معرفی کرد. می شود از کمیته 9 نفرهای نام برد که قرار است کار انتخاب نماینده سینمای ایران را برعهده داشته باشد ولی نام اعضای این کمیته را رسانهای نکرد.
تجربه نشان داده که در این سینما هر کاری میشود کرد ولی با این همه سخت میشود باور کرد در نهایت نماینده امسال سینمای ایران به اسکار فیلمی جز «جدایی نادر از سیمین» باشد؛ برنده خرس طلایی جشنواره برلین و فیلم برگزیده انبوهی فستیوال ریز و درشت سینمایی، پربینندهترین فیلم تاریخ سینمای ایران در اروپا که فقط در پاریس بیش از نیم میلیارد نفر آن را دیدهاند و در دی ماه که زمان بسیار مناسبی هم هست در آمریکا اکران عمومی میشود. همه اینها در کنار کیفیت درخشان فیلم نشان میدهد که برای «جدایی...»احتمال موفقیت در اسکار وجود دارد.
و بد نیست داخل پرانتز به این نکته هم اشاره شود که ممکن است با تمام اینها فیلم نتواند در اسکار به موفقیت برسد و اساساً نمیتوان از اعضای آکادمی برای دادن اسکار به فیلمی تضمین گرفت! یادمان نرود که اغلب کشورها بهترین فیلمشان را به اعضای آکادمی معرفی میکنند و به همین علت رقابت بسیار نفسگیر است.
ولی در همین رقابت دشوار امسال ما نسبت به سالهای گذشته بخت بسیار بیشتری برای موفقیت داریم. فکر میکنم همینها کفایت کند و راستش شایستگی جدایی نادر از سیمین آنقدر بدیهی است که دیگران باید ثابت کنند چرا نباید این فیلم به اسکار معرفی شود؛ آنها که علاقهمند به شرکت در مسابقات پیشباختهای مسلم هستند و آماتوریسم در رفتارهایشان بیداد میکند.