هیچکس ناشنواتر از کسی که نمیخواهد بشنود، نیست و کسی را که خود را به خواب میزند هرگز نمیتوان بیدار کرد.
هرچند خوش بینی در اکثر موارد یک مفهوم مثبت است اما این دو ضرب المثل به خوبی میتوانند جنبههای منفی آن را هم نشان دهند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در حقیقت، جنبه منفی خوش بینی در این است که فرد در هر مقطع زمانی و در هر شرایطی نیمه پر لیوان را ببیند. اکنون این سئوال مطرح میشود که چگونه ممکن است که فرد همیشه دنیا را با چشم خوش بینی نگاه کند.
به نظر میرسد که دانشمندان دانشگاه کالج لندن جوابی برای این پرسش یافتهاند.
تحقیقات این نورولوژیستها نشان میدهد که یک عملکرد ناقص در لُبهای پیشانی موجب میشود که فرد همیشه و در هر شرایطی نیمه پر لیوان را ببیند حتی زمانی که تنها یک قطره آب داخل آن باشد.
مغز افراد همواره خوش بین به صورت سیستماتیک اخبار بد را حذف میکند و به بهترین روش در ذهن این افراد اطلاعات مثبت را درک، پردازش و ذخیره میکند. به طوریکه نورونهای این افراد زمانی که با موقعیتهایی مواجه میشوند که آنها را دوست ندارند در فهرست شخصی خود یک تصویر زیبا (اما جعلی) از واقعیتی که آنها را احاطه کرده است پردازش میکنند.
اما آیا این افراد همواره خوش بین خوشبخت تر از سایر افراد زندگی می کنند؟ دانشمندان در این خصوص پاسخ دادند که تنها در صورتی خوش بینی برای سلامت مفید است که بتواند سطوح استرس را کنترل کند اما زمانی که مانع افراد در اتخاذ تصمیمات ضروری در مقابل موقعیتهای خطر شود نوعی بیماری به شمار میرود.
این نورولوژیستها به منظور دستیابی به تائید فرضیه "مغز خوش بین"، 19 داوطلب را به دو گروه خوش بینها و بدبینها تقسیم کردند. سپس، درحالی که مغز این افراد را با دستگاه رزونانس مغناطیسی کاربردی کنترل میکردند به آنها 80 تصویر فرضی ناخوشایند چون از دست دادن شغل یا ابتلا به بیماری سرطان را نشان دادند. برای هر یک از این صحنهها شرکت کنندگان باید درصد مخاطره آمیز بودن موقعیت را اعلام میکردند و باید میگفتند که تا چه حد احتمال دارد که این موقعیتها برای آنها رخ دهد.
به این ترتیب، دانشمندان نشان دادند که احتمالات واقعی بروز اتفاقاتی مثل اخراج شدن از کار و یا بیماری میتواند روز به روز بیشتر شود. با این رویکرد جدید سپس از داوطلبان خواستند که دوباره درباره احتمال وقوع هر یک از موقعیتها توضیح دهند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که افراد همواره خوش بین، ارزشهای واقعی را به هیچ وجه مورد ملاحظه قرار نمیدادند و همچنان به خوش بینی خود ادامه میدادند.
برای مثال، اگر احتمال بروز سرطان در حدود 30 درصد بود کسی که در آزمایش اول آن را 40 درصد اعلام کرده بود در آزمایش دوم این احتمال را 31 درصد اعلام کرد اما کسی که در آزمایش اول معتقد بود که تنها 10 درصد احتمال وقوع این خطر برای وی وجود دارد در مورد دوم نیز همچنان به این مسئله باور داشت و به عبارتی دیگر واقعیت را نفی میکرد.
رزونانس مغناطیسی نشان داد که هم در افراد خوش بین و هم در افراد بد بین زمانی که واقعیت ملایم تر بود فعالیت لُبهای پیشانی افزایش می یافت. این ناحیه مغزی مسئول پردازش خطاها است.
در این مورد، افراد واقع بین زمانی که با واقعیت مواجه میشوند فعالیت این لبها کاهش مییابد اما در افراد همواره خوش بین این فضای مغز همچنان به فعالیت بالای خود ادامه میدهد.