به گزارش لایوساینس یافتههای این بررسی نشان میدهد که مشارکت در فعالیتهای مذهبی یا معنوی سلامت روانی زنان را بهبود میبخشد، در حالیکه در مردان مشارکتکننده در امور معنوی علاوه بر بهبود سلامت روانی، بهبود سلامت جسمی هم مشاهده میشود.
بررسی متعدد قبلی نشان دهنده اثرات مثبت معنویت و مذهب بر سلامت بودهاند. یک بررسی در سال 2006 که بوسیله پژوهشگران مرکز پزشکی دانشگاه پیتسبورگ انجام شد، نشان داد که افرادی که به طور هفتگی در مراسم مذهبی شرکت میکنند، نسبت به افرادی که در این مراسم حضور نمییابند، عمر طولانیتری میکنند.
یک بررسی دیگر در دانشگاه ویسکانسین- مدیسن در سال 2010 نشان داد که دعا کردن میتواند باعث آرامش ذهنی در موقعیتهای سخت شود و به عنوان شیوهای برای مدیریت چنین موقعیتهایی از جمله بیماریها به کار رود.
یک بررسی دیگر در سال 2010 در دانشگاه تورونتو-اسکاربورو نشان داد که فکر کردن به خدا در افراد معتقد، اضطراب را در موقعیتهایی که این افراد احساس میکنند اشتباهی را مرتکب شده اند، کاهش میدهد.
استفانی رید- آرنت، استادیار روانشناسی سلامت در دانشگاه میسوری، و سرپرست این پژوهش گفت این یافتههای جدید "این برداشت را که معنویت و مذهب ممکن است به محافظت در برابر پیامدهای بهداشتی بیماریهای مزمن کمک کند، تقویت میکند."
رید- آرنت و همکارانش برای بررسی عمیقتر رابطه مذهب - سلامت به نقش جنسیت فرد در تاثیر معنویت یا مذهب برای کنارآمدن با بیماریهای مزمن و معلولیتهایی مانند سکته مغزی، سرطان، آسیب نخاع یا مغز توجه کردند.
پژوهشگران 168 نفر را در مرکز بهداشتی دانشگاهی میدوسترن که 18 سال یا بیشتر داشتند و دچار بیماریهای مزمن بودند، مورد بررسی قرار دادند.
شصت و یک نفر از این افراد دچار آسیبهای مغزی ناشی از ضربه شده بودند، 32 نفر بازماندگان سکته مغزی بودند، 25 نفر آسیب نخاع داشتند و 25 نفر مبتلا به سرطان بودند. 25 نفر باقیمانده که بیماران مراجعه کننده به کلینیک خانواده برای چکاپ معمول بودند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند.
پژوهشگران پس از اندازهگیری میزان مذهبی یا معنوی بودن افراد، سلامت عمومی روانی و جسمی آنها را با تقاضا از آنها برای پر کردن پرسشنامههای جامع مورد ارزیابی قرار دادند.
گرچه زنان در افواه مذهبیتر و معنویتر را از مردان تصور میشوند، پژوهشگران در این بررسی تفاوتی در میان مردان و زنان از لحاظ میزان گزارششده تجربیات معنوی، انجام مراسم مذهبی یا اتکا به کلیسا نیافتند.
بریک جانستون، استاد روانشناسی سلامت در این دانشگاه میگوید: "هم زنان و هم مردان از حمایت اجتماعی فراهم شده بوسیله سایر افراد کلیسایشان- توانایی درخواست کمک و اتکا به دیگران- و مشارکت در سازمانهای مذهبی سود میبردند."
اما نحوه سود بردن زنان و مردان از معنویت متفاوت بود. این پژوهشگران دریافتند در زنان، سلامت روانی بیشتر با تجربیات معنوی روزانه مانند انجام مراسم اعتراف به گناهان و طلب آمرزش و استفاده از باورهای مذهبی برای حل مشکلات ارتباط دارد. به علاوه اعتقاد به یک نیروی برتر مهربان و پشتیبان با کنار آمدن زنان به طور مثبت با بیماریهای مزمنشان ارتباط داشت.
از طرف دیگر، به نظر میرسید در مردان بیشترین نفع ناشی از حمایت اجتماعی است که آنها با شرکت در فعالیتهای مذهبی به دست میآورند. حمایت مذهبی و روحانی میتواند شامل مراقبت بوسیله سایر اعضای کلیسای فرد، ارائه کمکهای روحانی مانند مشاوره مذهبی یا مراسم طلب آمرزش، و کمک کشیشان و روحانیون موظف بیمارستان باشد.
این نتایج با یافتههای یک بررسی دیگر در سال 2010 مطابقت دارد که نشان داد افراد مذهبی به یمن شبکههای اجتماعی ایجاد شده در نتیجه حضور در مراسم مذهبی، رضایت از زندگی بیشتری به دست میآورند.
این بررسی نشان داد که گرچه مردان و زنان از مذهب به شکلهای گوناگون سود میبرند، هر دو آنها برای کسب حمایت معنوی در هنگام اوقات سخت زندگی به مذهب یا کلیسای انتخابیشان اتکا میکردند.
جانستون میگوید: "ما دریافتیم که هم در زنان و هم در مردان هنگام مواجهه با اوجگیری بیماری یا معلولیت افزایش اتکا به منابع معنوی یا مذهبی صورت میگیرد."
این بررسی در شماره اخیر جورنال مذهب، معلولیت و سلامت منتشر شده است.