صادق وفایی: وجود کتاب «فارسی عمومی» بین پرفروش‌تریــن کتاب‌های بازار، تعجب‌‌بر‌انگیز است و نشان می‌دهد که باوجود همه کتاب‌هایی که در این حوزه تاکنون منتشر شده و همچنان می‌شوند، هنوز هم جای کتابی مرجع و معتبر خالی است.

این نکته البته بیش از آنکه نشان‌دهنده کیفیت یا حتی کمیت آثار این حوزه باشد، نشان می‌دهد که برای تامین نیاز دانشجویان و علاقه‌مندان به متون فارسی کلاسیک ایرانی، باید فکری اساسی و پایه‌ای کرد؛ فکری که این نیاز را به‌صورت یک‌دست حل کند تا محتوای چیزی که دانشجویان در دانشگاه‌های مختلف می‌خوانند، اختلاف معناداری نداشته باشد. «فارسی عمومی» حسن ذوالفقاری برگزیده‌ای است از متون فارسی و دستورالعمل‌های نگارشی. این کتاب تا‌کنون 76 بار منتشر شده و همچنان جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های بازار نشر است. با وی درباره این کتاب گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.

  • آقای ذوالفقاری فکر می‌کنید چرا کتابتان این طور خوب به فروش می‌رود و به چاپ هفتادوششم رسیده است؟

این کتاب یک کتاب درسی است اما حدود 40 یا 50 کتاب مشابه آن وجود دارد. منظورم کتاب‌های فارسی عمومی است که هر دانشگاهی‌ای که در هر شهری که باشد، آزاد یا دولتی، روزانه یا شبانه یا در شرق و غرب باشد، یک کتاب فارسی عمومی دارد. هر کسی که جایی مشغول تدریس زبان و ادبیات فارسی باشد، یک کتاب فارسی عمومی نوشته است. واقعیت این است که من، مولف کتاب‌های درسی هستم و برای مقاطع دبیرستان، پیش دانشگاهی و دانشگاه کار می‌کنم. در این کتاب‌ها بخشی به موضوع متون اختصاص دارد.

در این حوزه، مولف‌ها برای هر مقطعی، وقتی متنی را انتخاب می‌کنند، هیچ توجهی به کتاب‌هایی که ممکن است مخاطب در مقطع قبلی خوانده باشد، ندارند. اگر به کتاب‌های فعلی که در این زمینه نوشته می‌شوند، نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که 30 تا 40درصد متن‌ها با هم مشترک هستند به‌عنوان مثال یک دانشجو با همان متونی روبه‌رو می‌شود که در کتاب‌های دبیرستان و پیش‌دانشگاهی خوانده است. اینگونه کتاب‌ها برای دانشجو یا هر مخاطب دیگر، جذابیت ندارد و وقت او را می‌گیرد.

  • با این تفاسیر کتاب شما باید متفاوت از آن 40 یا 50 کتاب دیگر باشد،علتش چیست؟

اول اینکه سعی کردم مطالبش تکراری نباشد. دوم اینکه این کتاب به‌صورت کشکولی نوشته نشده است و مطالب را در آن طبقه‌بندی کرده‌ام. به‌نظرم آن کتاب‌هایی که صحبتشان به میان آمد، مطالب را به‌صورت کشکولی در خود دارند؛ یعنی مقداری از شعر یا نثر جدید و قدیم را با هم دارند و نویسنده یا مولف هرچه را که به‌نظرش رسیده در کتاب آورده است، بدون اینکه به تاریخ متون یا سیر تاریخی‌شان، ژانرهای ادبی یا سبک و تکنیک‌ها توجهی داشته باشد. در کل مطالب این کتاب‌ها
پراکنده هستند.
اما من سعی کرده‌ام طی چند فصل که هر کدام به یک موضوع ادبی اختصاص دارد، مفاهیم را انتقال بدهم و در هر فصل هم تعدادی از متون شاخص و برجسته را آورده‌ام. یکی دیگر از مواردی که باعث می‌شود کتاب نزد خوانندگان و مدرسان ارزش پیدا کند، این است که متون آن باید از ارزشگذاری‌های سیاسی، فرهنگی، دینی و... مبرا و دور باشد. در تدوین چنین کتاب‌هایی نباید نگرش حذفی که شعر یک شاعر باشد و شعر شاعر دیگر در کتاب نباشد، وجود داشته باشد. در واقع این سخنم متوجه آن حدیث معروف است که می‌گوید به «ما قال» کار داشته باشید نه «من قال».

من در تدوین این کتاب به خط و ربط‌ها کاری نداشتم؛ بنابراین انتخاب‌های همراه با مشورتم مناسب از کار درآمده‌اند. دروسی را هم درنظر گرفتم که در کنارشان برای هر جلسه، مطالبی فرعی وجود داشته باشد تا دانشجو یا فرد علاقه‌مند، پس از مطالعه درس، آن مطالب را هم بخواند.

  • پس کتاب‌تان ماهیت دانشگاهی دارد؟

بله. ولی به شکلی تنظیمش کرده‌ام که در واقع از زاویه‌ای دیگر، یک گزیده متون هم باشد تا مخاطب عام هم هر وقت که خواست و فرصت کرد، از آن به‌عنوان گزیده شعر و نظم فارسی استفاده کند. البته چاپ‌های ابتدایی این کتاب حجیم‌تر بود که به مرور زمان از حجم برخی مطالب آن کاسته شد.

  • با این حال هنگام نگارش کتاب، به این موضوع هم که مورد استفاده عام قرار بگیرد، نیم‌نگاهی داشته‌اید؟

بله.

  • ماهیت اصلی این کتاب چیست؟

جنس اصلی این کتاب یک کتاب درسی و آموزشی است ولی طوری طراحی شده که خواندن گزیده متونش برای همه مخاطبان لذتبخش باشد چون نه حاوی سؤال و جواب است و نه تمرین در منزلی در آن وجود دارد. هر کدام از فصل‌ها یک درآمد دارند و بعد متن درس، در ادامه هم گزیده متون قرار می‌گیرند.

  • فکر می‌کنید جذابیت چنین کتابی برای مخاطب عام در چه چیزی باشد؟

دسته و گروه‌بندی‌هایی که ذهنیت را شکل می‌دهند، اهمیت زیادی دارند. دسته‌بندی شعر در همه این کتاب‌ها حالت مشابهی دارد. کتاب‌های دیگر شاید بهترین قصیده‌های یک شاعر مانند ملک‌الشعرای بهار را در کنار هم قرار بدهند ولی چون کلیت کار درهم و با همان مدل کشکولی است، خواننده عام سردرگم می‌شود و نمی‌تواند با ذهنی سامان‌یافته مطلب را دنبال کند.

  • با برخی افراد که درباره تالیفاتشان صحبت می‌کنیم می‌گویند در آن حوزه که آن تالیفات در آن جا می‌گیرد، زبان فارسی در حال از دست رفتن بوده است. آیا شما هم با همین تفکر که بخش گزیده متونی زبان فارسی در حال از دست رفتن است، اقدام به نوشتن این کتاب کرده‌اید؟

نه. هدفم این نبود. این کتاب، یک کتاب آموزشی است اما گوشه‌چشمی هم به این موضوع داشتم که در حوزه گزیده متون از فاکتورهای اصیل پاسداری کنم.

  • این کار دنباله‌ای هم خواهد داشت؟

ناشر از من خواسته یک گزیده نظم و نثر تخصصی‌تر برای خواننده‌های بالاتر از سطح عمومی فراهم بیاورم که وقتی کار به مرحله مشخصی رسید بیشتر درباره آن صحبت خواهم کرد.