به گزارش پایک نیوز، متن زیر حاصل گفتگوی صمیمانه خبرنگاران با دکتر یحیی کمالی پور است که توسط طناز اکرامی، دانشجوی رشته مدیریت ارتباطات و روابط عمومی ترجمه و تنظیم شده است.
- شما در سخنرانی خود از چاپ دیجبتال در مقابل چاپ پرینت صحبت کردید. خود شما به هنگام راه اندازی ژورنال گلوبال مدیا به صورت آن لاین و حتی قبل از شروع آن در ارتباط با همکارانی که هنوز در رسانه ی سنتی کار می کرده اند، درگیر چه موضوعاتی بودید؟
در واقع پشت تمام این پروژه (دیجیتالی کردن) داستانی وجود دارد. این پروژه در سال 1991 شروع شد. یک زمانی یکی از ناشران امریکایی برای ملاقات با من به دانشکده ما آمده بود. سپس او به من پیشنهاد کرد که روی نشر کتاب ارتباطات جهانی کار کنم. در واقع یک پیشنهاد ساده بود اما مثل توپی بود که ما آن را در هوا گرفتیم و در نتیجه تبدیل به وب سایت گلوبال مدیا ژورنال، وبسایت شخصی من به عنوان یک دهکده کوچک و دیگر رسانههای دیچیتال شد که ایده مرا حمایت میکردند.
این لازمه یک کار علمی دراز مدت بود. این کتاب در دو ویرایش به زبان چینی نیز ترجمه شد وتنها کتاب در مبحث ارتباطات جهانی است که در دانشگاههای چین در کلاسهای درسی به عنوان رفرنس از آن استفاده می شود.قصد من از ایجاد وبسایتهای مختلف به روز نگه داشتن دانش آموزان و استادان دانشگاه بود. در اینجا باید بگویم که دانشگاه من در طول 25 سال گذشته همواره پذیرای هر گونه ابتکاری از سوی من بوده و از کارهای علمی و آموزشی من استقبال کرده. در نتیجه تنها چیزی که من احتیاج داشتم پشتیبانی فنی و فضای کافی برای سرور دانشگاه بود.
بنابراین حجمی کافی از سرور دانشگاه را در اختیار من گذاشتند که برای من هیچ هزینه ای نداشت. سپس من دانشجویان خود را وارد کار کردم دانشجویانی که در طراحی خوب بودند و دانشگاه من هر سال وهر ترم پذیرای دانشجویان زیادی بود و سعی من بر این بود تا از آنها طی مدت سال تحصیل استفاده کنم. این پروژه ها فرصت مناسبی را برای آموزش عملی تعدادی از دانشجویان ارتباطات بطور مداوم مهیا کرد.هم اکنون ژورنال رسانههای جهانی دربیش از 18 کشورو به زبانهای مختلف منتشر می شود و نسخه فارسی آن نیزبوسیله بخش ارتباطات دانشگاه تهران منتشر میشود و دانشجویان زیادی برای این ژورنال کار می کنند و این کار برای آنها یک موقعییت یادگیری تجربی خوبی می باشد که در حین آموزش کارهم یاد می گیرند. در واقع برای موفقیت این نشریه جهانی چیزی که ما احتیاج داریم علاقه، پشتکارو فداکاری است.
- کار شما برای بسیاری از فعالان قدیمی حوزه کار نشر، فرهنگ و رسانه یک جور تولید رسانه ی جدید می باشد. آیا تا به حال کسی شما را به خاطر انتشار ژورنال شخصیتان زیر سوال برده است ؟ منظورم کسانی هستند که هنوز با انتشار ژورنال به صورت نوشتاری موافق هستند؟
البته کسانی بوده اند، چون من مرزهای سنتی و قدیمی را شکسته ام نه فقط در زمینه ی ژورنال بلکه در انجمن جهانی ارتباطات نیز ما همین کار را کردیم. در واقع ما در ابتدا هیچ عضوی نداشتیم و هنوز هم نداریم و حقٔ عضویتی نیز از کسی دریافت نمیکنیم و این بخشی از پروژه آزاد سازی (democratization) اطلاعات و ارتباطات می باشد. از یک طرف آنها کار من را دوست نداشتند ولی از طرفی دیگر قدمهای من را دنبال می کردند و این یک علامت خوب بود.
آزاد سازی و شکستن مرزهای جغرافیا یی و گروهی و اجازه دسترسی همه به مطالب چاپ شده در ژورنال ها، یکی از جذابیتهای این پروژههای علمی است که صدها نفر را به همکاری و همگامی با من از سراسر جهان جلب کرده است. باید در نظر داشته باشیم که ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه چیز در حال تغییر است و در آینده میتوانیم آنچه امروز بر ما میگذرد را بدرستی درک و تحلیل کنیم. در واقع بشر پس از سپری کردن دورهی کشاورزی و صنعتی اکنون در حال گذار به مرحله جدیدیست که اینترنت و تکنولوژیهای ارتباطی دیجیتال نقش مهمی در آن ایفا میکنند. من همواره تلاش کرده ام تا از این فرصتهای استثنایی به بهترین نحو استفاده کنم.
- همانطور که شما می دانید نسل وب سایتها هر روز در حال تغییر می باشند. آمار و ارقام هر روزه بیشتر و بیشتر می شوند. هدف اصلی این است که این پویایی به سمت با معنا بودن پیش برود. امروزه اصول اخلاقی مهمترین هدف در دنیا می باشد اما در دنیای تکنولوژی، ماشین چطور می تواند این اصول اخلاقی را دیجیتالی کنند؟ به عبارت دیگر، رسانه و روزنامه ها چطور می توانند این اصول اخلاقی را در کنار تکنولوژی برای نسل جدید به وجود بیاورند؟
البته در بعضی از جوامع بدون قانون و خط قرمز، تکنولوژی بدون اصول اخلاقی وجود دارد که دولت هیچ کنترلی روی هیچ چیزی ندارد. مطمئنا این یک سوال و مساله چالش برانگیز است. در هر زمینه ای و در هر رشته ای اصول اخلاقی یکی از مهمترین چالش ها بوده است. هیچ فرقی نمی کند که شما یک تاجر، یک سیاست مدار یا یک وکیل باشید با وجود اصول اخلاقی، اطمینان به وجود می آید وبه دنبال آن مسئولیت. و شما از طریق تحصیلات و آموزش میتوانید به این هدف برسید.
البته این هدف از خانواده شروع می شود که مادر و پدر ملزم به آموزش فرزندان هستند و در کنار آنها فرزندان آموزش دیده میشوند و اصول اخلاقی را یاد می گیرند. همچنین آنها از معلمان و استادان خود هم آموزش می گیرند. بنابر این اگر پدر و مادر خود اخلاق مدار باشند، فرزندان آنها نیز اخلاق مدار خواهتد بود. این در زمینه استاد و دانشجو نیز صحیح است. البته باید پذیرفت که چیزی را نمیتوان به زور وارد مغز کسی کرد.
این یک فرایندی است که از سن خیلی کم شروع می شد و ادامه پیدا می کند اما در طول آموزش مهم تر از همه تاکید بر اهمیت اصول اخلاقی می باشد که این مسئولیت به عهده ی رسانه ها نیز هست. به همین خاطر است که من تاکید دارم این کار باید از والدین سپس مدارس، دانشگاه ها ،مساجد، کلیسا و رسانه ها شروع شود. این امر در ارتباط با رسانه ها نیز صحیح است. اینکه شما در نوشتن اصول اخلاقی را رعایت کنید، در گزارش نوشتن منصف باشید و یا در هر کار رسانه ای دیگر کار آسا نی نیست ولی انجام شدنی است وکلید آن آموزش است.
- در ارتباط با روزنامه نگاری شهروندی، به نظر شما ایده ی خوبی است که مردم را وارد مسائل سیاسی کرد و روزنامه نگاری حرفه ای را به روزنامه نگاری غیر حرفه ای تغییر داد؟
روزنامه نگاری حرفهای باید همیشه باشد چون ما به روزنامهنگار حرفهای نیاز داریم. این یک واقعیت است چه در ارتباط با رسانههای سنتی و چاپی و چه در ارتباط با رسانههای مدرن و دیجیتال. اما این روزنامه نگاری باید ارتقاء یا بهبود یابد. از سوی دیگر روزنامه نگاری شهروندی قرار هم نیست که جایگزین روزنامه نگاری حرفه ای شود و نباید هم بشود.
اما مسئله مهم این است که امروزه هر کسی می تواند نظر خودش را بلند اعلام کند و حتی شما به عنوان یک مصرف کننده میتوانید رسانه خود را انتخاب کنید. شما مجبور به قبول هر چیزی که می بینید یا میشنوید یا حتی میخوانید نیستید. لذا روزنامهنگاری حرفهای باید خود را با این وضعیت انطباق دهد چون مسئولیتهای اوزیادترو پیچیده تر شده است. اصطلاح حرفهای بودن در بردارنده یکسری تواناییهایی است که هرکسی از عهده آن بر نمی آید. هما نطور که در بحث قبلی گفتم، حرفه ای یعنی تخصص به اضافه اخلاق و مسئولیت.
- با توجه به بحث دیجیتالی شدن رسانهها و موضوع آزاد سازی اطلاعات، بویژه ژورنالها، چطور میتوان به بحث اعتبار رسانه پرداخت؟
شما تاکید می کنید که با دیجیتالی شدن، اطلاعات به طور وسیع و رایگان در اختیار مخاطب قرار می گیرد، این ممکن است اعتبار و درجه علمی رسانه یا آنچه به قول معروف Impact Factor نامیده میشود، را کاهش دهد. ببینید با دیجیتالی کردن ژورنالهای علمی دسترسی افراد در سرتاسر دنیا به آخرین نتایج علمی آسان شده است. این امر همچنین به دموکرات کردن هر چه بیشتر فضاهای آکادمیک میانجامد.
به عنوان مثال در پروژهای (ژورنال رسانههای جهانی) که من در دانشگاه پوردو سرپرستی آن را بر عهده دارم تلاش میکنیم تا متون تا از طریق شبکه جهانی این ژورنالها به راحتی با زبانهای دیگر نیز در دسترس علاقه مندان قرار بگیرد. همچنین با بهرهگیری از ابزارهای جدید، متون علمی، نویسندگان، پژوهشگران، و دانشجویان را بیش از پیش به یکدیگر مرتبط میکنیم. در این روش امکان بازخورد و تبادل نظر نیز وجود دارد که برتری بزرگی نسبت به شیوهی سنتی ژورنال چاپی محسوب میشود.
روش دیجیتال مزایای دیگری همچون کاهش هزینه تولید، توزیع و آرشیو و ... را هم دارد.اما چیزی که بسیار مهم است، طرز فکر سنتی است که مثل بسیاری از سنت هایی چون طرز لباس پوشیدن تغییر آن به آسانی انجام شدنی نیست و نیاز به فرصت و پشتکار دارد. ما انسانها فرزندان عادتهای خودمان هستیم و به همین دلیل نسبت به پدیدهها و جریانهای جدید زندگی موضعگیری میکنیم. یادآوری تاریخ گذشته و عکسالعملهای جوامع نسبت به وسایل ارتباطی از جمله رادیو، تلویزیون و اینترنت موئد این نکته است. در حالیکه پدیدههای جدید ارتباطی تنها یک نوع ابزار هستند و خوبی یا بدی آنها در شیوهی استفاده و بهرهبرداری از آنهاست.
- در دنیای جدید و دیجیتال هیچکس نمیتواند ادعا مالکیت فضای اینترنت را داشته باشد اما باید در نظر داشت که پیروزی از آن کسانی است که در کار خود خلاقیت داشته باشند و با بهرهبرداری از ایدهها و امکانات جدید مخاطبان بیشتری را به خود جلب کنند. لذا در عصر مدرن و دیجیتال، تاکید باید روی محتوا و کیفیت تولید باشد. اگر کیفیت محتوا افزایش یابد، بحث اعتبار نیز حل می شود. ضمن آنکه خیلی از این مسائل کمی است و مثل امتحان تافل و نمونه های مختلفی از آزمونهای دیگر که پتانسیل واقعی شما را نمی سنجد، در عرصه انتشار نیز کمیت تمی تواند تنها ملاک باشد، البته کمیت هم یک فاکتور است، اما تمرکز باید روی کیفیت باشد.
امروزه قطار انتشار از سمت انحصاریت به سوی فراگیری حرکت می کند و محصول خودش باید به جای خودش صحبت کند. در عرصه نشر دیجیتال، کیفییت مقاله و محتوای آن می تواند بجای خود صحبت کند. یعنی هر خواننده خود میتواند داوری کند، نه اینکه مقاله شما از قبل توسط معدودی از افراد گزینش و در اختیار مخاطب قرار گرفته باشد.
به عبارت دیگر، در نشر دیجیتال این دیگر گروههای کوچک و انحصاری نیستند که مقالات را قبل از چاپ رده بندی میکنند، بلکه در عوض انبوه مخاطبان یان کار می کنند. شما زمانی که مقاله ای را میخوانید، خودمتوجه علمی بودن آن خواهید شد.
- رسانههای دیجیتال چه استراتژی هایی را برای نوآورانه بودن می توانند به کار گیرند؟
این یک سئوال عالی است. در واقع برای هر ایده و نوآوری برای اینکه به واقعیت تبدیل شود، محیط باید مناسب باشد. در محیطی که محدودیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد نو آوری بسیار مشکل است. تنها در یک محیط مناسب و سازگار می توان شکوفا شد اما برای نو آوری، شما باید بستر آنرا فراهم کرده باشید. این چیزی است که من در حال انجام آن هستم و آن تغییر و انقلاب در نحوه انتشار است، البته انقلابی که در آن کشته و زحمی نیست.
این یک کار مثبت است. تمام تغییرات به معنای تغییر منفی نمی باشند. زمانی که شما در مورد تغییر صحبت می کنید ما احتیاج به محتوا و بستر داریم و اینکه چه طور باید این کار را انجام داد؟ این بستگی دارد که شما کجا هستید و چه محدودیت هایی دارید. شما باید در محدوده ی قوانین هر کشور کار کنید، چون هر کشوری قوانین مخصوص به خود دارد و قوانین جهانی و یکسان نمی باشند. به نظر من محیط و بستر نقش کلیدی را بازی می کند.
محیط باید پشتیبان شما باشد. به عنوان مثا ل مالزی حال حاضر را با مالزی 10 سال پیش مقایسه کنید متوجه میشویم که در آن زمان کجا بوده و حالا چه شده است. من به تازگی از عمان آمده ام،عمان باور نکردنی بود. زمانی که شما پذیرای ایدههای تازه باشید، احترام متقابل را اساس کارها و دیدگاههای خود قرار دهید در نتیجه پشتیبانی متقابل خواهید داشت. در آن صورت استعدادها را پیدا می کنید.هیچ وقت موفقییت به طور تصادفی به سمت شما نمی آید بلکه یک روندی را باید بپیمایید. هر کشوری افراد با استعدادی دارد که می توانند به موفقیت برسند اما موانع بر سر راه محدودیت ها، امکانات، پول، قدرت و سیاست است.
- شما قبول دارید که در پس رسانهها ایدئولوژی و پروپاگاندا وجود دارد؟
ما نمیتوانیم این حرف را برای همه رسانهها بزنیم و آنرا به همه تعمیم دهیم. بستگی دارد، چون ما خیلی رسانه، روزنامه و مجله داریم که مسئولیت پذیر هستند و با وجود همه محدودیتها بیشترین تلاش را برای اطلاع رسانی و آموزش به روش اصولی و اخلاقی می کنند. همچنین ما باید متوجه همه حد و حدود و مزرها باشیم، بویژه اینکه اگر ما در یک کشور دیکتاتوری زندگی میکنیم. در کشورهای دیکتاتوری رسانهها عمدتا در اختیار رژیم هاست.علاوه براین ما باید بین رسانه های غالب و رسانه های جایگزین تفاوت قائل شویم.
آری، رسانه های غالب حتی در ایالت متحده آمریکا نیز گرایش به سمت ایدئولوژی و پروپاگاندا دارند. ولی همه آنها این طور نیستند. اما باید توجه داشته باشید که نمیتوان رسانه را از سیاست، اقتصاد، و فرهنگ جدا دانست. قدرت، رسانه، سیاست و فرهنگ با هم عجین شده اند. بنابراین رسانه صرفا در پس قدرت، فرهنگ و سیاست نیست، بلکه بخشی از زندگی سیاسی، فرهنگی و حتی تجاری امروزی است. یک تاجر برای تبلیغ محصولاتش به رسانه احتیاج دارد و یک سیاست مدار نیز از طریق رسانه میتواند با عموم مردم ارتباط برقرار کند. در عرصه فرهنگ نیز، برای حفظ فرهنگ و سنت های باید کار فرهنگی کرد و همه اینها از طریق رسانه ها صورت می گیرند.
- چرا فقط امریکا و انگلیس می توانند روی محتوای خبرها در مقیاس جهانی تاثیر داشته باشند؟
این قضیه در حال تغییر است. هم اکنون زلزله ای در چشم انداز رسانهها در حال وقوع است. خیلی از رسانهها هستند که غربی نیستند، اما تاثیر شگرفی روی جریان اخبار دارند. البته این گفته تا حدودی درست است چون قبل از فراگیر شدن اینترنت و شبکههای جهانی تلویزیون رسانههای غربی بیشتر تاثیرگذار بوده اند، اما این وضعیت به سرعت در حال تغییر است.
- نظر شما در ارتباط با خبرگزاری الجزیره چه می باشد؟
بلی، الجزیره یک نمونه خوب برای اثبات تغیری است که به آن اشاره کردم. به نظر من الجزیره یک کانال خبرگزاری بسیار قوی میباشد که نقش مهمی را در کشورهای خاورمیانه و اخیرا نیز در انقلاب مصر بازی کرد. شما میتوانستید 24 ساعته از طریق دوربین الجزیره را روی اتفاقاتی که در میدان تحریر رخ می داد به صورت زنده ببینید. این چیزی است که خودم دیدم و حتی کسانی که در دسترسی به این کانال نداشتند می توانستند این کانال را از طریق اینترنت دریافت کنند.
امروز کانال الجزیره نقش کلیدی را در خبر رسانی ایفا می کند.در ارتباط با قسمت دیگر سوال شما، همیشه این از من پرسیده میشود که آیا شبکههای اجتماعی باعث تحول (انقلاب) می شود یا نه؟ جواب من برای این سئوال منفی میباشد. رسانه هیچ گاه به تنهایی باعث انقلاب نمیشود حتما باید دلایل اقتصادی و سیاسی برای آن وجود داشته باشد.
در جایی که شما میخواهید استخدام شوید، ولی کار نیست، میخواهید صحبت کنید، ولی آزادی بیان ندارید، میخواهید تجلی یابید ولی محدود هستید و نمیتوانید از استعدادهایتان استفاده کنید، و امیدی به آینده ندارید. در چنین فضایی است که انقلاب جان میگیرد و رسانهها محرک آن می شوند. اینجاست که رسانه و بویژه شبکه های اجتماعی به شما اجازه ی ابراز ایدههای تان را میدهد، به شما امکان تحرک و کار جمعی را میدهد. بنا براین ما باید به رسانه نگاه جامع و همه جانبه داشته باشیم، ضمن آنکه همه رسانهها هم توانایی و قابلیت های یکسان ندارند. تاثیرات هر رسانه با رسانه دیگر متفاوت میباشد.
- نظر شما در ارتباط با آزادی رسانه ها چیست؟
اول به من اجازه بدهید که مفهوم آزادی را توضیح بدهم. آیا ما میتوانیم آزادی مطلق داشته باشیم؟ نه اصلا چنین چیزی وجود ندارد و ما نمی توانیم آزادی کامل داشته باشیم. واژه آزادی باید همراه با مسئولیت باشد. در کشورهای در حال توسعه واژه آزادی به معنای اینکه هر کاری من میتوانم انجام دهم و هر چیزی را می توانم بیان کنم، نیست. این یک تلقی اشتباه از مفهوم آزادی است. حتی در آمریکا هم همچنین تصوری از آزادی دستکم بر اساس قانون وجود دارد. آزادی بدون قید و شرط و بدون مسئولیت، یعنی هرج و مرج.
- در زمان جنگ بین عراق و امریکا مردم دسترسی به اخبار نداشتند. من صحنهای از فیلمی را دیدم که مالکان رسانه ها در شهر سیاتل در حال بحث با هم بودند که اگر مردم می خواهند اخباری در ارتباط با جنگ داشته باشند باید اخبار را از کانالهای کانادایی دریافت کنند؟
من فکر میکنم که این موضوع اشتباه تفهیم شده است. رسانه در هیچ کشوری به طور کامل آزادی ندارد حتی رسانه غالب در آمریکا. در آمریکا شما در خانه تلویزیون دارید میتوانید کانال FOX را که به سمت حزب جمهوری خواه متمایل است نگاه کنید. از طرفی دیگر CNN وجود دارد که میانه رو است و CNB در طرفی دیگر که بیشتر دموکرات است.
شما نمیتوانید تمام این کانالها را در یک بسته قرار دهید. کسانی که چپ گرا هستند کانال چپ گرا ها و کسانی که راست گرا هستند کانال مخصوص خود را نگاه می کنند و این موضوع در ارتباط با روزنامه ها هم صدق می کند. شما انتخاب رسانه ای زیادی دارید. به نظر من تنوع رسانه ای گستره اختیارات و آزادی عمل مالکان رسانه ها را محدود کرده است. هرچند این تنوع بویژه در ارتباط با رسانههای کوچک با مشکلاتی همچون مسائل مالی، بحث اشتراک و ... مواجه هستند.