اگر چه برای هنرمند تمامی آثارش جلوه و جلایی یکسان دارند، اما تلالو و خیرگی برخی از آثار چنان است که در تاثیرگذاری و شهرت و اعتبار آنها کمتر کسی میتواند تردید کند.سرود«ای ایران» خالقی که بیش از 65 سال از تصنیف و نخستین اجرای آن میگذرد، از جمله این آثار است که هر روز که از عمر آن میگذرد همانند فولادی که صیقل بیشتری خورده و درخشندگی و شفافیت بیشتری پیدا کند،خورشیدوار بر تارک آثار موسیقایی تاریخ موسیقی ایران نشسته است.
این سرود به دلیل ساختار محکم شعری و آهنگ روان و به یادماندنی هزاران بار از سوی ارکسترهای مختلف سنتی و کلاسیک نواخته شد و از جمله آثاری است که مخاطبان و مردم علاقهمند به موسیقی آن را در زمره درخواستهای خود از گروهها و ارکسترها قرار میدهند تا برایشان به عنوان قطعه پایانی بنوازند.
این سرود را روی شعری از زندهیاد حسین گل گلاب، زندهیاد روحالله خالقی ساخت و مرحوم بنان هم خواننده آن بود.
سرود ای ایران در ۲۷ مهر سال ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری فعلی و در حضور جمعی از چهره های فعال موسیقی ایران متولد شد. این سرود در همان مجلس به دلیل ساختار محکم و شعر انقلابیاش و همذاتپنداری حاضران با وقایع روز سه بار تکرار شد و هر بار شور و هیجانی را در جمع به وجود آورد. برابر اطلاعات نگارنده ضبط و ثبتی صوتی از آن اجرا موجود نیست،اما روحالله خالقی در کتابش نوشته است.«همین تاثیرگذاری سبب شد تا وزیر فرهنگ هئیت نوازندگان را به مرکز پخش صدا فرستاد تا صفحهای از آن ضبط وهمه روزه از رادیو پخش شود.»( خالقی؛1381،جلد سوم،ص 92)
خالقی 12 سال بعد درباره آن رخداد این چنین مینویسد:«چه قبل و چه بعد از آن سرودهای دیگری هم ساختهام، ولی هیچ کدام آن اثر را نداشته است.» و سپس دلیل تولد چنین سرودی را این گونه توضیح میدهد:«موقع برای پیدایش چنین سرودی مناسب بوده است و سرود و آهنگی مطبوع واقع میشود که در موقع مناسب و با شرایط موافق از طبع جاری شود که این شرایط در موقع ساختن آهنگ و گفتن شعر سرود ایایران کاملا جمع بوده است»(همان،ص 92)
شرایطی که خالقی از آن سخن میگوید چه بود؟ خود خالقی شرایط را این گونه توصیف میکند:«قشون خارجی در کوچهها با کبر ونخوت میگذشتند.آزادی و استقلال واقعی از دست رفتهبود. سربازان آمریکایی در خیابانها از زور مستی و خوشی تلو تلو میخوردند. ملت فقیر و ناتوان ایران از مشاهدهی این احوال انگشت تحیر به لب گرفته بودند و مردم متمدن غرب را با حیرت مینگریستند. نوکران اجنبی پرست هم به نام وکیل و وزیر بر این صحنه میخندیدند و خم به ابرو نمیآوردند و کام خود را شیرین میساختند»(همان،ص 93)
دکتر ساسان سپنتا در پانوشت جلد سوم کتاب سرگذشت موسیقی ایران به نقل از حسین گلگلاب، سراینده شعر این سرود هم تقریبا همان تصویری را پیش چشم خواننده مینهد که خالقی در کتابش نوشته بود و این یگانگی بین آهنگساز و شاعر در محتوای یک اثر خود میتواند یکی از دلایل توفیق کم نظیر این سرود باشد. سپنتا به نقل از گلگلاب مینویسد:«هنگامی که سربازان روسی ، انگلیسی و آمریکایی ایران را اشغال کرده بودند(جنگ بینالملل دوم) در سال 1323 یک روز از خیابان هدایت(در سعدی شمالی)رد میشده است و ملاحظه میکند که یک سرباز آمریکایی مشغول کتک زدن یک بقال ایرانی است. دکتر گل گلاب خیلی عصبانی و ناراحت میشود.
انجمن موسیقی ملی در همان خیابان هدایت(محله ولیآباد) بود که گلگلاب هم به قصد رفتن به آنجا از خیابان رد میشود. او میگوید:«وقتی به انجمن رسیدم، خالقی مرا دید و گفت:چرا ناراحتی؟ قضیه کتک خوردن بقال را از سرباز آمریکایی بازگو کردم. خالقی هم خیلی متاثر شد. این انگیزهای شد که آهنگی بسازد و من شعرش را تهیه کنم.حاصلآن همکاری ، سرود ای ایران ای مرز پرگهر است که در تقویت روحیهی ایرانیان در آن دوران تاثر انگیز خیلی لازم بود»(همان ،ص 92)
خالقی البته چندی بعد و تحت تاثیر همین سرود و با شعری از گلگلاب سرودی به نام آذربایجان ساخت که تحت تاثیر اشغال آن منطقه توسط قشون روسیه شوروی بارها اجرا شد.
گلگلاب که استعداد و نبوغی شگفتانگیز داشت و تقریبا از معدود افرادی بود که در عمده علوم دست و تبحر داشت، به دلیل شخصیت و منش ادبی و فرهنگی و دانش وسیع بر خالقی هم تاثیر روانی داشت، به این معنا که خالقی هم از او به نیکی یاد میکند. خالقی البته این توصیف را در زمانی میآورد که گلگلاب به عنوان شاعر و ترانهسرا با استادش وزیری به همکاری میپردازد.«کلام شیوا و الفاظ روان سادهی بیتکلف خوش آهنگ او بود که مشوق وزیری در آهنگسازی شد. برخلاف سایر شعرا که شعر گفتن روی آهنگ برایشان مشکل بود، گل گلاب چون به موسیقی وارد بود و نت هم میدانست،نت آهنگهایی را که کلنل میساخت، میگرفت و کلمات را چنان بجا وصحیح به نظم میآورد که مختصر ایرادی هم نداشت و تنها کلنل نبود که مفتون اوشد. کیست که آن قیافه خندان آرام سادهی بیتظاهر و آن اخلاق عالی را در مرد بزرگی چو استاد گلگلاب ببیند ومجذوب و مفتون چنین شخصیت ممتازی که به ندرت در بین مردم خاکی ظهور میکند، نگردد! اگر دانشگاه ما استادانی امثال او زیاد داشت، که تنها به کار خود مشغول باشند وعمر خود را به مطالعه و زحمت بگذرانند و هرگز سودای وکالت و تجارت و ریاست و وزارت که دون مقام استادی است در سر نپرورند، فرهنگ ما را اکنون مقامی بس بزرگ و والا بود»(خالقی،1381،جلد دوم،ص 96)
ویژگی شعر ای ایران آن است که واژگان آن تنها از زبان فارسی انتخاب شده است و واژگان بیگانه در آن راه نیافته است و علاوه برآن شاعر سعی کردهاست به دور از گرایشهای جناحی و قومی و مذهبی تمامی مشترکات مردم ایران را در این شعر جای دهد. مشترکاتی که هم ملیت و عرق و جنم ملی در آن بروز و ظهور دارد و هم مذهب و گرایشات اخلاقی دینی.
جالب توجه این که خالقی که در جلد دوم سرگذشت موسیقی اشعار کامل بسیاری از کارهای استادش، علینقی وزیری را در لابلای کتاب گنجانده و تحلیل کرده است،درباره این اثر که خود آن را تاثیرگذارترین سرودش مینامد و بعدها و گذشت زمان هم این گفتهاش را در زمان حیاتش بر او و اهل موسیقی ثابت کرد،کمتر سخن گفته است و حتی در کتابش تنها به آوردن همان بیت نخست این سرود اکتفا کرد.
سرود ای ایران در فضایی حماسی و در آواز دشتی ساخته شده است. گفته میشود ملودی اصلی و پایهای کار از برخی نغمههای موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده است. اگر چه به نظر میرسد اصل ملودی از تعزیه حرّ اخذ شده باشد که محمد ملک مسعودی در آلبومی مشترک به آهنگسازی محمدعلی کیانینژاد آن را اجرا کرده است.
استاد زندهیاد عنایتالله شهیدی که کتابش(تعزیه و تعزیه شناسی در ایران) جایزه کتاب سال یونسکو را ازآن او کرد، در گفتوگویی که نگارنده با وی داشت، درباره ریتم تعزیه حرّ که بعدها دستخوش چپاول برخی آهنگسازان پاپ در سالهای قبل انقلاب شد به همین ابیاتی اشاره کرده است که آقای کیانینژاد در گفت وگو با هوشنگ سامانی، روزنامهنگار به آن اشاره کرده بود.(سامانی،سایت موسیقیما)
آمد و میدان حر دلاور
با خود و نیزه و خنجر...
با پرداخت و تنظیم حرفهای زنده یاد خالقی این سرود در اجرای نخست به صورت کرخوانده شد، اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در اجراهای بعدی از غلامحسین بنان به عنوان تکخوان کار بهره گرفته شود.در دهههای بعد خوانندگان مطرحی چون اسفندیار قرهباغی آن را به صورت تکخوانی اجرا کردند.
اگرچه نام بنان در موسیقی آوازی ایران شهرتی افسانهای دارد، اما بسیاری از کارشناسان موسیقی اجرای اسفندیار قرهباغی را بهترین اجرای تکخوان از این سرود میدانند. این اجرا با رهبری و تنظیم فرهاد فخرالدینی در سال 1350 خوانده شد. قرهباغی از صدایی پر و استوار برخوردار بود و بسیاری از سرودهای حماسی حاصل صدای وی است.فخرالدینی بعد از به دست گرفتن ارکستر ملی ایران این سرود را به عنوان بیتالغزل اجراهای ارکستر ملی انتخاب کرد، به نحوی که در پایان هر اجرای این ارکستر، سرود ای ایران هم به همراه تماشاگران با اجرای ارکستر و خوانندگانش نواخته و خوانده میشد.
پای این سرود به سینما هم کشیده شد. در سالهای پایانی دهه شصت ناصر تقوایی فیلمساز صاحب نام ایرانی از زنده یاد حسین سرشار، خواننده صاحب نام موسیقی کلاسیک و اپرا، خواست نقش معلم سرودی را بر عهده بگیرد که به دانش آموزان سرود ای ایران را آموزش میدهد. خانه سینما نیز بر اساس این سرود و با دعوت از مرحوم بابک بیات و گروهی از هنرپیشگان شاخص مرد و زن ،سرود را به صورت نمـآهنگ ساخت، با این تفاوت که در هر بخش این سرود سعی کرد نغمه گوشهای از خاک ایران را با آن بیامزد که کار را هم شنیدنی و هم دیدنی کرده است و سرود ای ایران در این تنظیم به نوعی ترجیعبندی است که بقیه موسیقیها را به هم وصل میکند.
درباره این سرود هومن ظریف،منتقد و روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر،فیلمی مستند ساخت که با حضور برخی از اعضای خانواده مرحوم گلگلاب و گروهی از اهل هنر و فرهنگ در خانه هنرمندان به نمایش درآمد. این فیلم در دو زمان 50 و 74 دقیقهای تدوین و آمادهسازی شد.
بعدها اطلاعات تاریخی دقیقتری از چگونگی ساخت سرود ایایران به دست آمد و حتی زندهیاد منوچهر معین افشار(از دستاندرکاران رادیو) در مقالهای در نشریه هدهد آورده است که این سرود به دلیل ماهیتی که داشت بعد از کودتا از فهرست سرود ملی حذف و سرود شاهنشاهی جای آن را گرفت. او در یادداشت -مقاله خود که اطلاعات مناسبی از خود مرحوم خالقی را درباره این سرود آورده بر این نکته تاکید میکند که اجرای این سرود به مذاق درباریان هم چندان خوش نمیآمد(معینافشار،هدهد،1359،صص 48-50)
درسالهای اولیه پس از انقلاب این سرود برای مدت کوتاهی (13ماه)به عنوان سرود ملی از رادیو و تلویزیون پخش میشد، اما با سیطره گرایشهای ضد ملیگرایی، این سرود هم چند سالی از رسانههای داخلی ایران حذف شد. گفته میشود صادق قطبزاده ، سرپرست وقت رادیو تلویزیون ملیایران، پخش این سرود را که از نظر او "فاشیستی و طاغوتی" بود ممنوع اعلام کرد اما چند سال بعد این سرود در زمان دفاع مقدس و همچنین یک دهه اخیر به تناوب از این سرود در مناسبتهای مختلف تاریخی استفاده شده و میشود.
بافت این سرود و اشعار آن به گونهای است که تمامی گروههای سنی از کودک تا بزرگسال میتوانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده است تا این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستانها قابلیت اجراداشته باشد و از جمله سرودهایی است که تقریبا سرفصل آموزش به دانشآموزان دورههای ابتدایی و حتی پیشدبستان است.
ویژگی دیگر فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه ، یا فرد امکان میدهد تا بدون ساز نیز آن را اجرا کنند. ضمن آنکه در این سرود تلفیق شعر و موسیقی نیز به شکلی استادانه صورت گرفته و موسیقی در نقطههای اوج و حماسیتر خود روی بیتهای حماسیتر نشسته است.
به نوشته هوشنگ سامانی که برای تهیه فیلم مستندی درباره این سرود با دختر زندهیاد خالقی(گلنوش خالقی) هماهنگ وهمراهی وی را جلب کرده بود، این سرود به لحاظ بافت فنی موسیقایی هم خالی از ابتکار نیست« استفاده از فواصل پرشی چهارم و پنجم، در کنار ریتم پر تب و تاب، هیجان سرود را تضمین میکند. به کار گرفتن فاصله پرشی ششم کوچک نیز بدعتی در موسیقی ایرانی به حساب میآید که رنگ و بویی حماسی دارد. این اتفاق در روی عبارت "دور از تو اندیشه بدان" رخ میدهد. علاوه بر این نحوه تلفیق شعر و آهنگ در بیان مفهوم و ایجاد ارتباط با شنونده حرف نخست را میزند. برای نمونه آنجا که شعر از نظر مفهومی دشمن را مورد خطاب قرار میدهد، آهنگ نیز به نقطه اوج میرود تا خطاب قرار دادن دشمن توام با فریاد باشد.» (سامانی،سایت موسیقیما)
ای ایران از چنان محبوبیت و عمومیتی بین ایرانیان برخوردار است که شاید بتوان آن را سرود ملی غیر رسمی ایران نامید ، سرودی که بسیاری از هنرمندان موسیقی در گونههای مختلف سنتی و پاپ و کلاسیک سعی کردند مثل و مانند آن را بسازند،اما کمتر توفیقی به دست آوردند و این سرود بعد از گذشت 65 سال همچنان بر تارک موسیقی ایران میدرخشد.
ای ایـران ای مـرز پـر گُهر........ ای خاکت سرچـــشمه هنر
دور از تو اندیـشــۀ بــــدان ......... پایـنـده مـانــی تـو جـاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جـان مـن فــدای خــاک پــاک مـیــهــنـم
مهر تو چـون شـد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
*******
سنگ کوهت دُر و گوهر است ........ خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کـنم ....... برگو بی مهر تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چـون شـد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
منابع
1-خالقی،روحالله(1381)،سرگذشت موسیقی ایران(سهجلد در یک جلد)،انتشارات ماهور،چاپ اول،تهران
2-سامانی، هوشنگ- سایت موسیقیما
3- معینافشار،منوچهر،ماهنامه هدهد،1358