بعد از سیل هم انگار ما خوابیده بودیم تا تکههایی از تمدنمان را ببرند. اما قصة این تمدن نویافته از این قرار است: روزی روزگاری از کوههای بلندی به اسم جبال بارز، رودی به نام هلیل جاری شد و به سرزمینی پست که امروز به آن جیرفت میگویند فرود آمد تا حکایت مردم این دیار شروع شود.
امروز سینه خاک، قصهای را برای ما نقل میکند که تا همین چند سال پیش کسی آن را نشنیده بود. داستانی که تاریخ آن حداقل به 2500 سال قبل از تاریخ 2500 سالة هخامنشیان برمیگردد. در آن وقت مردمی میزیستند که در عصر مفرغ، عصر طلایی خودشان را تجربه میکردند.
نام دیگر جیرفت، سبزواران است و در جنوب شرقی استان کرمان قرار دارد.
وقتی مارکوپولو به ایران آمد، سر راهش جیرفت را هم دید. ظاهرا در زمانی که او از این شهر عبور میکرد، جیرفت به کلی ویران شده بود. او از جیرفت به عنوان «کامارای» یاد کرده.
مضمون خیلی از تصاویر اشیا پیدا شده در جیرفت، جدال حیواناتی مثل ببر و مار با هم است. نقش عقرب هم زیاد دیده میشود.
کنار صندل، روستایی است در حدود 30 کیلومتری جنوب جیرفت که نامش را در نقشة اطلس راههای ایران پیدا نمیکنید. ولی واقعا چنین جایی وجود دارد.
فاصلة تپههای کنار صندل شمالی و جنوبی حدود 5/1 کیلومتر از هم است. به غیر از این دو تپه، تپهای که به قلعة کوچک موسوم است و قبرستان مطوطآباد هم از مکانهای باستانی منطقه هستند.
استفاده از اصطلاح سنگ صابونی، فقط به این دلیل است که برای چندین دهه این نوع سنگ با این نام شناخته و معرفی شده است.
از مکانهای دیدنی اطراف جیرفت اینها هستند: آبشارهای دوساری، روستای رود فرق، قلة علمشاه در کوهستان زیبای جبال بارز، سد جیرفت، روستای اسفندته، تنگه آبشوئیه و...
یکی از مسیرهای خوب برای رفتن از کرمان به جیرفت این است: کرمان + ماهان + راین + ساردوئیه + دلفارد + جیرفت
قدیمیتر از زیگورات
این هم عکس هوایی از تپة کنار صندل شمالی. زیر این خاکی که میبینید، یک بنای دو یا چند طبقه مدفون است که باستانشناسان کمکم آن را بیرون میآورند. این بنا از قدیمیترین زیگوراتهای کشف شده است و برای همین کارشناسها دوست ندارند اسم آن را زیگورات بگذارند
خانههای بافتنی
اگر روزی گذرتان به تپههای کنار صندل افتاد، شب را میتوانید در داخل یکی از این توپیها سر کنید. همه چیز این توپیها از درخت نخل است. این زن روستایی، خانهاش را میبافد و بچههایش را در آن بزرگ میکند
مرغ ظرفابی
فقط باید سر و کارتان با فلزکاری باشد تا بدانید که چقدر سخت است که از مفرغ یک تکه، یک ظرف شبیه این درست کرد. انگار یک مرغابی است که در حوض آب شنا میکند. یادتان باشد این ظرف حدود 5 هزار سال پیش ساخته شده
تختهنرد جادویی
ظاهرا صفحة این بازی شبیه تخته نرد است که جیرفتیهای 5 هزار سال پیش به آن علاقه داشتند. شاید تاس میانداختند و مهرهها را در داخل این دایرهها حرکت میدادند. تعداد دایرهها در اشکال مختلف فرق میکند. احتمالا این بازی با اعتقادات جادویی همراه بوده
درخت زندگی
این گیاه نقش درخت زندگی (Tree of life) را بازی میکند. درخت زندگی در بسیاری از تمدنها به خاطر طول عمر، زیبایی و سودمندی مقدس بوده. و معمولا میان دو راهب یا دو جانور مثل شیر و بز وحشی که نگهبان آن هستند، تصویر میشده. جنس این ظرف از جنس سنگ صابونی است
روزی روزگاری، شهری
به این تپه میگویند تپه کنار صندل جنوبی. به نظر میرسد بقایای یک ارگ حکومتی سلطنتی در هزارة سوم قبل از میلاد است. کمی دورتر از ارگ، باقیماندههای یک خانه را میتوانید ببینید که احتمالا از خانههای مردم عادی است. این تپه از تپههای مهم باستانی اطراف جیرفت است که تعدادی از باستانشناسان در آن حفاری میکنند تا راز این شهر 5 هزار ساله کشف شود
پلکانی به سمت خدا
به نقش کنگرة روی ظرف نگاه کنید. طرح دژهای مادی، پلههای تخت جمشید، بالای سر ایوان بزرگ طاق بستان، تاج بعضی از شاهان و... همین طرح است. طرح بنای زیگوراتها هم همین است پلکانی که به سمت آسمان میرود. این ظرف در موزة جیرفت نگهداری میشود
به من نگاه کن
این عقاب با ابهت، چنان روبهروی ما ایستاده و نگاه میکند که انگار از ما دعوت میکند به جزئیات و ظرافت سینه و بالهایش توجه کنیم و تاریخ را بنویسیم. این عقاب از اشیای پیدا شده از مناطق باستانی جیرفت است
سفالهای عهد دقیانوس
مردم محلی به اینجا میگویند دقیانوس. اما اینها خرابههای شهری است در کنار هلیلرود، که روزگاری از بزرگترین، مهمترین و ثروتمندترین شهرهای اسلامی در دورة سلجوقی بود. سفالهایی که از این خرابهها پیدا کردهاند، سیر تحول سفالگری دورة اسلامی را مشخص میکند.