ابتدا باید به شرایط مکانی و زمانی وقوع انقلاب اشاره کرد که در آن موقعیت، نظام جهانی بهشدت متاثر از همکاری و تقابل دو ابرقدرت ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود و پیروزی انقلاب اسلامی در یکی از با اهمیتترین مناطق استراتژیک جهان که جزء حوزه نفوذ آمریکا و در همسایگی شوروی قرار داشت، این دو ابرقدرت را با چالش روبهرو کرد. باید گفت درحالیکه میان سایر انقلابهای جهان نمونهای اینچنین از به چالش کشیدن غرب وجود ندارد انقلاب اسلامی بهعنوان حرکت و تحولی جدید توانست نظام جهانی که بر مدار خواستههای غرب میچرخید را در ابعاد مختلفی به چالش بکشاند.
آنچه نام انقلاب اسلامی ایران را در تاریخ ماندگار کرده است، تأثیر انقلاب اسلامی بر احیای ارزشها و آگاهیهای اسلامی بوده است و در واقع وقوع انقلاب اسلامی این نکته را نمایان کرد که ادیان الهی بهویژه دین اسلام با گذشت زمان و توسعه کشورها نه تنها به پایان راه خود نرسیده بلکه پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام را بهعنوان مهمترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری مطرح کرده است.
انقلاب اسلامی ایران، دو دستاورد مهم بینالمللی یعنی بیداری اسلامی و احیای جبهه مقاومت را به همراه خود دارد. پیروزی انقلاب اسلامی به تبع خود، بیداری و همبستگی اسلامی میان ملتهای مسلمان را به همراه داشت و آرمانها و اهداف مشترک سبب شد که مسلمانان احساس قدرت و توانمندی بیشتری کنند و این موضوع را به جهانیان ثابت کنند که همبستگی و بیداری عاملی مهم در جهت تأثیرگذاری در منطقه و جهان است. جبهه مقاومت با تأکید بر ارزشهای اسلامی تلاش میکند تا ژئوپلیتیک خاورمیانه را مدیریت کند. هدف از این جبهه، بیداری اسلامی و احیای هویت اسلامی مستقل از غرب و شرق و ایجاد دولتهایی متکی بر اراده مسلمانان است. از اینرو در منطقه خاورمیانه دو جبهه را میتوان از هم تفکیک کرد؛ یکی جبهه مقاومت بهعنوان دستاورد انقلاب اسلامی و دیگری جبهه سازش که شامل کشورهایی میشود که برای ادامه سلطه خود بر ملتهای تحت سلطهشان با دادن امتیازات بسیار به غرب با آنان از در سازش درآمدهاند که میتوان گفت در مقابل جبهه مقاومت قرار میگیرند.
انقلاب اسلامی عامل محرکی در میان نهضتهای آزادیبخش منطقه و ایجاد بیداری اسلامی در میان مسلمانان است، با این تفاوت که قبل از انقلاب اسلامی رژیم شاه از قدرتهای موازنهگر در قالب ژاندارمی منطقه بود ولی در حال حاضر ایران با گسترش آرمانها و اندیشههای خود توانسته بدون وامداری غربیها حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. از اینرو کشورهایی که با سازش نسبت به خواستههای ملتهای خود در برابر غربیها کوتاه آمدهاند در مقابل ایران ایستادگی میکنند و با تبلیغات وسیع سعی دارند حوزه تحت نفوذ ایران را که از طریق بیداری اسلامی پدید آمده است را کمرنگ کنند و در رأس این جبهه سازش، میتوان به کشور عربستان سعودی اشاره کرد که خود نماد نوعی برداشت تند از اسلام است. اما با وجود این بیداری اسلامی شکل گرفته در میان کشورهای منطقه خود عامل مهمی برای جلوگیری از سازش و نفوذ استعمار نو در میان حکام است و با وجود سقوط برخی از دیکتاتورهای منطقه میتوان گفت بیداری اسلامی در میان ملتهای مسلمان عاملی بازدارنده در برابر استبداد است و امام خمینی(ره) نیز همواره بر تقویت بیداری اسلامی مسلمانان و لزوم ایفای نقش آنان در سیاست تأکید داشتند.
سقوط برخی از دیکتاتورهای منطقه این واقعیت را آشکار کرد که انقلاب اسلامی با توجه به گسترش حوزه نفودش بهوسیله فراگیر شدن بیداری اسلامی در منطقه، همواره توانسته است در جهت تقویت اتحاد اسلامی گام بردارد.