به گزارش مهر، شهرستان تازه تأسیس ریگان در شرق استان کرمان هر چند طی سالهای اخیر با تحولی عظیم در بحث خدماترسانی به مردم محرومش مواجه شده است اما اوج محرومیت و عقب افتادگی تاریخی در این شهرستان که در حاشیه کویر قرار گرفته است هر روز چهره جدیدی از کمبودها را نشان میدهد. در این میان بسیاری از مدارس روستاهای عشایری ریگان چادری و کپری هستند اما برخی از این روستاها از همین مدارس نیز محرومند که در این میان میتوان به روستای «گریچ» اشاره کرد.
کودکان روستای گریچ تا چند سال قبل همچون سایر روستاهای عشایری مناطق محروم تنها دبستان داشتند و دانشآموزان عملا بهدلیل مسافت زیاد با مدارس سایر مقاطع مجبور به ترک تحصیل بودند اما نکته قابل توجه این است که همین مدرسه نیز 3سال است که تعطیل شده و عملا کودکان گریچی هیچ امکانی برای ادامه تحصیل ندارند. این درحالی است که هماکنون بیش از 15کودک روستای گریچ که 20خانوار دارد باید برای تحصیل در مقطع دبستان حضور یابند که عملا چون زمینه تحصیل برای آنها فراهم نیست باید در امور روزمره به کمک والدینشان بپردازند. این روستا که از جمله روستاهای صعبالعبور ریگان محسوب میشود نه راهی مناسب برای رفتوآمد دانشآموزان به مدارس دیگر دارد و نه حتی آب و برق. بهدلیل محرومیت زیاد، مردمان گریچ توان فرستادن کودکان خود را برای ادامه تحصیل در مقاطع مختلف تحصیلی به سایر مناطق ندارند.
3 سال قبل تنها دبستان گریچ بهدلیل به حد نصاب نرسیدن دانشآموزان برای همیشه بسته شد و با وجود پیگیریهای مردم روستا برای بازگشایی مجدد این مدرسه که در چادر برپا میشد هنوز این تلاشها به نتیجه نرسیده است. آنچه به شدت در این میان به چشم میآید محرومیت شدید مردمان این روستاست که با وجود خشکسالی شغل این افراد که کشاورزی و دامپروری است با مشکل جدی مواجه شده بهطوری که مردم این روستا حتی توان مهاجرت از این روستا را نیز ندارند.
محسن، کودک 10سالهای که در خانهای کپری در این روستا زندگی میکند، میگوید: خانههای ما در روستا از سنگ و چوب یا به شکل کپری ساخته شده است. مدرسه ما هم که یک سال در آن حضور داشتم چادری بود اما وقتی میخواستم کلاس دوم بروم مدرسه تعطیل شد و دیگر نتوانستم درس بخوانم. محسن میافزاید: بسیاری از افراد روستای ما بیسواد هستند و من نمیخواهم در آینده بیسواد باقی بمانم اما در حال حاضر چارهای ندارم و راهی برای درس خواندن نیست.
زهرا، دیگر کودک روستای محروم گریچ نیز میگوید: 7سال دارم و مادرم میگوید میتوانم به مدرسه بروم اما چون امسال مدرسه نداشتیم در خانه ماندهام. وی ادامه میدهد: خواهر بزرگ من تا کلاس پنجم درس خوانده است و از چند ماه قبل حروف الفبا را یادم میدهد. یک دفتر و قلم هم دارم اما معلم ندارم و آرزویم این است که بتوانم سرکلاس درس حاضر شوم. وی میافزاید: روستای ما آب خوردن ندارد و وظیفه من در طول روز این است که وقتی تراکتوری که تانکر آب را میآورد به روستا میرسد ظرفهای آب را برای مصرف روز خانهمان آب کنم. به هر حال کودکان این روستا از مسئولان آموزش و پرورش استان کرمان میخواهند تا امکان تحصیل را در محل زندگیشان مهیا کنند.