اما سوابق کرباسیان به همین جا محدود نمیشود؛ او سالها عضو هیاتمدیره شرکت ملی نفت ایران و رئیس هیاتمدیره صندوق بازنشستگی صنعت نفت ومدیر عامل منطقه اقتصادی انرژی پارس( عسلویه) بود. بر همین مبنا مهدی کرباسیان در اوایل دهه80 خورشیدی ماموریت یافت تا نخستین بورس نفت ایران را شکل دهد. در آن زمان حتی با هدایت وزارت نفت شرکت بینالمللی بورس نفت ایران هم تاسیس شد اما بعدها بنا به دلایل عدیدهای ادامه کار ممکن نشد و به حال توقف درآمد. کرباسیان در حال حاضر مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خوارزمی از شرکتهای فعال در فرابورس ایران است. با او درباره تجاربش در حوزه نفت و بهویژه تاسیس بورس نفت ایران که به واقع سلف بورس انرژی است گفتوگو کردهایم.
- اجازه بدهید در همین ابتدا بپرسم در یک جمعبندی کلی دلیل موفق نبودن بورس نفت را چه میدانید؟
شخصا معتقدم هنوز برنامه، باور و عزم جدی برای انجام این کار درمیان مجموعه تصمیمگیران به ویژه در حوزه نفت شکل نگرفته است.
- اصلا ماجرای تاسیس بورس نفت که سرانجام نافرجام ماند، چه بود؟
در اوایل دهه80 که بحث فعالسازی بورس کالا مطرح شد آقای طهماسب مظاهری، وزیر وقت اقتصاد، نامهای به مهندس بیژن زنگنه، وزیر وقت نفت نوشت و خواستار تاسیس بورس نفت شد. ایشان هم تیمی در وزارت نفت تعیین کردند تا بورس نفت را پیگیری کنند. این روند تا سال83 ادامه پیدا کرد ولی به مرور از سرعت آن کاسته شد.
- چرا؟
چون اختلاف نظرهایی میان مسئولان درباره شیوه تاسیس بورس نفت و روشهای اجرایی آن پیش آمده بود.
- ظاهرا وقفهای دوساله در کار پیش آمد و بعدا دوباره کار بورس نفت دنبال شد؟
بله. آقای مهندس زنگنه از من خواست که مسئولیت منطقه ویژه اقتصادی پارس(عسلویه) را برعهده بگیرم. به این ترتیب من 2سال مدیریت مجموعه پارس جنوبی را برعهده گرفتم. در اسفند1384 مهندس وزیری هامانه، نخستین وزیر نفت دولت هشتم بهدلیل شناختی که از بنده و تجاربم داشت به من پیشنهاد داد با حفظ سمت عضویت هیاتمدیره شرکت ملی نفت و ریاست هیاتمدیره صندوق بازنشستگی صنعت نفت را برعهده بگیرم. در کنار اینها مسئولیت اجرای پروژه بورس نفت هم بار دیگر به اینجانب داده شد.
- در همان دوران بود که شرکت بینالمللی بورس نفت ایران را ثبت کردید؟
بله. برای ثبت بورس نفت در منطقه آزاد اقتصادی کیش، تلاش زیادی در قالب تاسیس شرکت بورس نفت انجام شد.
- سهامداران آن شرکت چه کسانی بودند؟
در این شرکت 80درصد صندوق بازنشستگی صنعت نفت، 10درصد منطقه آزاد کیش و 10درصد هم بنیاد مستضعفان سهم داشتند. البته قرار بود 10درصد هم سازمان بورس سهم داشته باشد که به علت دولتی بودن آن سازمان عملی نشد.
- چرا برای تاسیس بورس نفت سراغ روش پذیرهنویسی عمومی سهام نرفتید و فقط با چند مجموعه محدود کار را شروع کردید؟
در ابتدای راه تفکر مردم راجع به بورس و مشارکت در تامین سرمایه شرکتها به وسعت امروز نبود. بنابراین ما نمیتوانستیم به سمت ثبت شرکت با عنوان سهامی عام برویم ضمن آنکه بهعلت پیچیدگی آن و تفاوت جدی سلیقه های دستاندرکاران، معلوم نبود از آن استقبال و اجرایی شود. بنابراین تصمیم گرفتیم ابتدا هسته مرکزی را ایجاد کنیم و به محض اینکه بورس نفت فعال شد سراغ سهامی عام کردن بورس برویم.
- در آن زمان حتی تالار مبادلات بورس نفت هم خریداری و تعبیه شد.
بله. برای ایجاد تالار ابتدا در کیش مکان مناسبی را خریدیم که هنوز محل آن خالی و آماده است و دستورالعملها و آییننامههای تاسیس در مدت 5 ماه با استفاده از متخصصان داخلی و خارجی و تجربه بورسهای نفت لندن و مسکو تهیه شد.
- با سازمان بورس تعاملی نداشتید؟
چرا، اتفاقا همکاری با سازمان بورس از نزدیک انجام میشد و تجربه بسیار خوبی برای تیم ما بود. اما با وجود تمام تلاشهای انجام شده و حتی تاکید آقای احمدینژاد بر ادامه این پروژه، متاسفانه پس از گذشت مدتی بهدلیل اختلاف نظر میان وزرای نفت و اقتصاد بر سر تصدی مدیریت اجرایی طرح، روند کار متوقف شد.
- گویی بعد از آن، طرح را در قالب دیگری ادامه دادید.
درست است. پــس از آن اینجانب به نمایندگی از شرکت نفت با دکتر صــالحآبادی به نمایندگی از سازمان بورس و مهندس هاشمیان مدیر عامل وقت بورس کالا توافق کردیم موقتا بحث ورود نفت خام به بورس نفت را ادامه ندهیم و عمدتا روی پتروشیمی و سایر اقلام نفتی مثل قیر و روغن پایه کارکنیم و برای آنکه طرح دوباره شکست نخورد این اقلام را به جای اینکه در بورس جداگانهای عرضه کنیم، به بورس کالا ببریم. البته با این شرط که اگر بورس نفت فعال شد این اقلام زیرمجموعه آن قرار بگیرند. خوشبختانه این طرح عملیاتی شد و امروز فعالیت روی اقلام و محصولات متنوع نفتی در بورس کالا انجام میشود. در اینجا لازم است از پیگیری آقای هاشمیان و همکارانشان تشکر کنم.
- در 7 سال اخیر تغییرات پیاپی و سریعی در مدیریت مجموعه نفت اتفاق افتاد. بهنظر شما این موضوع باعث نشد تا بورس نفت بهطور کلی فراموش شود؟
بهنظر من هرچند این موضوع میتواند مهم باشد ولی در ماجرای تاسیس بورس نفت مهمترین مشکل آن است که باور عمیقی مبنی بر لزوم عرضه نفتخام و تعدادی دیگر از محصولات نفتی در بورس نفت وجود ندارد.
- بهنظر شما دلیل این مقاومت داخلی در برابر شکلگیری بورس نفت چه بوده است؟
حدس من این است که شاید مدیران فروش شرکت نفت بر اساس تجربه و تخصصی که دارند تصور می کنند با روشهای موجود بهتر میتوانند منافع ملی و منافع شرکت نفت را حفظ کنند؛ بنابراین نکته بسیار مهم «مقاومت در مقابل تغییر» است.
- مگر الان نفت ایران چگونه فروخته میشود؟
نفت ایران بهدلیل تحریمهای جدیای که وجود دارد در بورسهای جهانی عرضه نمیشود. نفت ما به 2طریق عرضه میشود: یک نوع در قالب قرارداد است که بهطور مثال فروش 50میلیون بشکه را با یک شرکت بزرگ قرارداد میبندند و آن شرکت نیز پالایشگاه مورد نظرش را برای تحویل معرفی میکند. نوع دیگر به صورت SPOT است؛ یعنی فروش تک محمولهای و در حد یک یا دو کشتی. بوروکراسی حاکم در شرکت نفت و مراحل سنتی و تاریخی که برای عرضه وجود دارد بسیار پیچیده است. تمام این محدودیتها موجب شده است که نفت ما در بازارهای جهانی در قالب بورس عرضه نشود.
- در واقع کارشناسان وزارت نفت معتقدند به روش سنتی بهتر عمل میشود که اما نظر شخصی شما چیست؟
بنده معتقدم که نمیشود مجری کاری بود و به آن اعتقاد نداشت. من سالها عضو هیاتمدیره شرکت ملی نفت بودم و در طرح بورس نفت با دوستان همکاری داشتم؛ اگر به این کار اعتقاد نداشتم اصلا مجری بورس نفت نمیشدم. در آن دوران ظرف 5 ماه تمام پیشزمینهها فراهم شد و حتی قراردادی با یک شرکت انگلیسی برای تاسیس بورس نفت منعقد کردیم؛ چون مطمئن بودیم برای اینکه بتوانیم ساز و کار برپایی این طرح تخصصی را فراهم کنیم، میبایست از یکی از بورسهای موفق دنیا الگوبرداری کنیم. به همین دلیل سراغ بورس لندن بهعنوان یکی از موفقترین بورسهای نفت جهان رفتیم. من با وجود بسیاری از مخالفتها همواره یکی از مدافعان جدی و اصلی ورود اقلام نفتی و پتروشیمی به بورس بودم و همانطور که اشاره کردم برای روانسازی کار، با هماهنگی مدیرعامل بورس کالا و همین مدیران شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) کار را با عرضه یکسری اقلام مثل قیر و روغن شروع کردیم.
- ظاهرا بهنظر میرسد مقاومت اصلی در برابر عرضه نفت خام است؟
در نظر داشته باشیم موضوع ورود نفت خام به بورس پیچیدهتر از سایر اقلام است. بنابراین باید بسیار هوشمندانه راجع به آن تصمیم گرفته شود. اما من همیشه باور داشته و دارم که این کار عملی است.
- یعنی راهکار خاصی برای گشودن این گره دارید؟
یکی از ظرافتهای ورود اقلام نفت و پتروشیمی به بورس، توجه به امکان جابهجایی ارز است. در سال82 -1381یکی از تصمیمهای بزرگ و هماهنگ شدهای که دولت گرفت تکنرخی کردن ارز بود. به این معنا که خرید و فروش آن آزاد شد و از حالت سهمیهای و کوپنی و دستور اداری درآمد. این موضوع به فعالتر شدن بورس اوراق بهادار کمک کرد؛ زیرا جابهجایی پول نقش بسیار مهمی در پیشرفت فعالیتهای بورس دارد.
- یکی دیگر از دلایل افزایش مخالفتها بحث مدیریت بورس نفت بوده است معتقدید مدیریت در حوزه بورس نفت باید در اختیار چه سازمانی باشد؟
بورس نفت مثل بورس انرژی است که این روزها دارد فعال میشود. همانطور که در تاسیس بورس کالا دستگاههای ذیربط مثل وزارت صنعت، معدن و تجارت و حتی شرکتهای بزرگ تولیدکننده مانند ذوبآهن و فولاد مبارکه زمینه عرضه آهنآلات را فراهم کردند، در مورد بورس نفت هم عرضهکننده نفت باید نقش اول را داشته باشد.
- آیا توان متقاضیان خرید داخلی به حدی هست که بتوانیم بورس نفت داشته باشیم؟
اگر پالایشگاههای داخل کشور خصوصی شوند این کار عملی است. در حال حاضر بعضی از واحدهای تولیدی در سایر مواد اولیه مابین اینکه برای تامین مواد اولیه، محصول داخلی بخرند یا از معادل خارجی آن استفاده کنند، تصمیمگیری میکنند و بعضا ممکن است محصول خارجی را بهدلیل کیفیت یا حتی سرعت تحویل ترجیح بدهند.
- در بند الف سیاستهای ابلاغی اصل 44 و در قانون هدفمندی یارانهها بر آزادسازی قیمتها بسیار تاکید شده است. بهنظر شما آیا بورس نفت در آزادسازی قیمتها تاثیر خواهد داشت؟
مسائل اقتصادی کشور زنجیرهای به هم پیوسته است. آزادسازی قیمتها و عرضه و تقاضا به قوانین دیگری هم مرتبط است اما نمیشود همه مسائل را به بورس نفت ربط داد. بحث قیمتگذاری، آزادی عرضه و تقاضا، واردات، صادرات، جذب سرمایهگذار خارجی و ورود و خروج سرمایه خارجی همه مسائل بسیار مهمی هستند.