به گزارش همشهریآنلاین در مقدمه این فصلنامه دلیل اختصاص شمارهای ویژه موسیقی فیلم این گونه آمده است.«موسیقی فیلم موضوعی است که چند منبعِ ترجمهشده به زبان فارسی دربارهی آن میشناسیم و شاید صفحاتی از مجلات تخصصی سینما در ایران را نیز به خود اختصاص داده باشد. با این حال، بهنظر میرسد هنوز برای این که بتوانیم از یک ادبیات غنی به زبان فارسی در خصوصِ این موضوع صحبت کنیم کارِ بسیاری در پیش داریم. این شماره از فصلنامهی موسیقی ماهور، بهرغم سیاستهای کلی فصلنامه، به این موضوع اختصاص داده شده است تا ما هم به سهم خود گامی در غنیکردنِ این ادبیات برداریم.
به سیاق یکی ـ دو موردِ مشابهی که فصلنامه بهصورتِ ویژهنامه چاپ شد (مثل شمارههای 34 و 37، به ترتیب، دربارهی «نقد موسیقی» و «بداههپردازی»)، برای ارائهی یک بحث کلی دربارهی موسیقی فیلم به درایهی این موضوع در فرهنگ جدید موسیقی و موسیقیدانانِ گرُو مراجعه کردیم و ترجمهای از آن را در ابتدای فصلنامه آوردیم. این مقالهی نسبتاً حجیم با ارجاع به دهها فیلم، تاریخچهای از موسیقی فیلم در سینمای هالیوود، اروپا، و ژاپن را پیش رو میگذارد، به پیشینهی کاربرد سبکهای موسیقی مردمپسند، جاز و کلاسیک و نیز سازهای الکترونیک در موسیقی فیلم میپردازد و در پایان، بهشکلی فشرده، شیوههای کارکرد موسیقی در فیلم را شرح میدهد. این مقاله را میتوان نخستین مرجع فشردهی اطلاعات تاریخی و سبکشناختی دربارهی موسیقی فیلم به زبان فارسی دانست.
مقالهی بعدی، نوشتهی دیوید بِرنَند و بندیکت سارنِیکِر، به موضوع بیان هویت ملی در موسیقی فیلم میپردازد. در این مقاله، مؤلفین، با بررسی چند نمونهی سینمایی که در آنها هویتِ قومی شخصیتها با موسیقی بیان شده است، به این مسئلهی مهم میپردازند که تا چه حد در این بیانِ هویتِ قومی توسط موسیقیْ استفاده از موسیقی اصیل و، بگوییم، واقعیِ یک قوم میتواند ضرورت داشته باشد. تحلیل نمونههای متعدد از این گونه موسیقی فیلم، مؤلفین را به این نتیجه میرساند که تقید به استفاده از موسیقی اصیل میتواند در بسیاری از موارد از تأثیرِ دراماتیکِ فیلم بکاهد و، برعکس، به کار گرفتنِ کُدهای کلیشهای رایج از موسیقی قومی ــ که برای مخاطب آشناترند و بیواسطه آنها را با قومیتِ شخصیتهای فیلم مرتبط میکنند ــ اغلب کارآیی دراماتیکِ بیشتری دارد.
مقالهی دیگر از رُیال براون، تحت عنوانِ سؤالبرانگیزِ «چگونه به موسیقی فیلم فکر نکنیم»، بحثِ جالبی دربارهی کیفیتِ تنش ـ آرامشِ موسیقی تُنال (حرکت به سمتِ حلِ نهایی یا فرودِ کامل) و شباهتِ آن با ساختارِ روایی فیلم، با مقایسهی نقطهگذاریهای موسیقایی در تُنالیته و همین نقطهگذاریها در روایتِ ادبی ـ سینمایی، پیش میکشد. مؤلف، با بررسی موارد متعددِ موسیقی فیلم، به این نتیجه میرسد که در بسیاری موارد ممکن است برشهای موسیقایی (که با نقطهگذاریهای تُنال تأمین میشوند) با برشهای روایت سینمایی تطبیق نکنند: موسیقی تداعیگرِ امتداد باشد ولی روایت حاوی مکث. مؤلف در بررسیهایش نشان میدهد که به کارگیری هوشمندانهی چنین تضادهایی توسطِ آهنگساز میتواند حاوی معناهای ضمنیای باشند که به تقویتِ بیانِ دراماتیک کمک میکند.
در مقاله ی «درون، برون و فراتر از صحنه» حسین یاسینی ابتدا به طور گذرا به برخی دشواری های تحلیل موسیقی فیلم اشاره دارد و سپس تحلیلی نمونه وار از موسیقی فیلم سه رنگ: آبی به کارگردانی کیشلوفسکی ارائه میدهد تا جنبههای گوناگون تحلیل سینمایی ـ موسیقایی را نشان دهد و به اهمیت بررسی موسیقی فیلم از دیدگاهی که نه فقط موسیقایی یا تصویری که حاصل ترکیب عناصر دیداری و شنیداری است اشاره کند.
در بخش «گفتوگو»ی این شماره دو مطلب آمده است،اول از فوزیه مجد ــ سند تاریخی قابلتوجهی دربارهی پژوهشهای ارزندهی وی در سالهای پیش از انقلاب ــ که چاپ مجدد گفتوگویی است که فصلنامهی فرهنگ و زندگی در سال 1353 با او ترتیب داده بود و در اینجا با ویرایشِ تازهی خودِ او چاپ شده است و دیگری گفتوگویی چاپنشده با پری زنگنه، حاوی مطالبی دربارهی زندگی هنری او، که توسط بیژن ظلی، موسیقیشناسِ مقیمِ امریکا، صورت گرفته است.
دو نقد بر کتابِ موسیقیشناسی: فرهنگ تحلیلی مفاهیم، نوشتهی بابک احمدی نوشته آروین صداقتکیش و پوریا رمضانیان، تقریباً با اتفاق نظر اما با جزئیات و بعضاً رویکردهای متفاوت، به نقد کتابِ اخیرِ این مؤلفِ سرشناسِ متونِ فلسفی و سینمایی پرداختهاند.
«یادِ یاران» این شماره به شادروان پرویز منصوری اختصاص داده شده است که زمستان گذشته به دیار باقی شتافت.
برای استاد زندهیاد پرویز منصوری؛معلم اهل موسیقی
محمدرضا فیاض مقالهای مبسوط با تکیه بر کتاب کوچک اما ارزندهی منصوری،«کاوشی در قلمرو موسیقی ایرانی»، که به تعبیرِ مؤلف «دربردارندهی تقریباً تمامی عناصری است که منظومهی فکری منصوری را می سازد» نوشته و وجوه مختلفِ تفکرِ منصوری مؤلف ـ موسیقیدان را، با نقلقولهایی که در خیلی از موارد بسیار «امروزی» صدا میدهند، زیر ذرهبین گذاشته است.
سرانجام، در این شماره ستون تازهای گشوده شده به نامِ «یادداشتهای پراکنده» که به زعم دستاندرکاران فصلنامه ماهور، در آن یافتههای موسیقیشناختیای که وزن و اهمیتی دارند اما ظرفیتِ تبدیل به مقالهای کامل و مطول ندارند را به چاپ میرسانند. در ستونِ «یادداشتهای پراکنده»ی این شماره سه یادداشتِ کوتاه دربارهی «رموز خسروی»، «صدای مخروطی» و «خالتور» آمده است.
تافصلی دیگر این شماره هم به نکتهای کلیدی در آموزش موسیقی اشاره دارد و آن نبود و فقدان آموزش آواز در سامانه دانشگاهی ایران.