به گزارش همشهریآنلاین گفت و گوی اندیشه پویا با داریوش شایگان با عنوان «مریدان اجازه اصلاح نمیدهند، به مناسبت انتشار کتاب "آگاهی دورگه"او به زبان فرانسوی و جایزه ویژهای که به زودی در فرانسه به خاطر این کتاب خواهد گرفت انجام شده است. شایگان در این گفتگو روایت کرده است که چرا ایران را ترک گفت، چه شد که به ایران بازگشت، در بازگشتش به ایران، تهران را چگونه دید و بازگشتش چه حاشیههایی داشت.
گفت و گو با داریوش شایگان تنها گفت و گوی ویژه این شماره اندیشه پویا نیست. گفت و گویی زندگینامهای با حاتم قادری و گفت و گوی عباس کاظمی با مراد فرهادپور درباره طبقه متوسط، مصرف و تودهای شدن آنها، سه گانه خواندنی این شماره اندیشه پویا هستند.
حاتم قادری از جوانیاش و سالهای انقلاب سخن گفته و توضیح داده که با چه سابقهای در نشریه جوانان سردبیر و جایگزین "ر. اعتمادی" شد. وقتی از قادری درباره تندرویهایش در دورههای مختلف زندگی سوال شده پاسخ داده که زندگی او را جهالتهای پیاپی میسازد، جهالتهایی که از آنها پشیمان نیست اما تکرارشان نمیکند. اما چه اتفاقی باعث تحولی جدی در حاتم قادری شد: "سال 64 زاویه من خیلی تند شد. چند حادثه باعث این اتفاق شد . یک حادثهای که همچنان در ذهن من است تصویری بود که در مسیر خانهام جلوی یکی از تلفنهای عمومی دیدم. آدمی را دیدم مچاله شده و خوابیده و این با روحیه عدالت انقلابی ما سازگار نبود. ما تصور نمیکردیم که بعد از انقلاب خیابان خواب داشته باشیم ."
عباس کاظمی نه تنها در این شماره اندیشه پویا گفتگویی انجام داده با مراد فرهادپور که مقدمهای مفصل نیز بر این گفت و گو نوشته تا تمایز دیدگاهش درباره مصرف و طبقه متوسط را با مراد فرهادپور بیشتر توضیح دهد. مرادفرهادپور منتقد مصرفگرایی در کشورهای غربی است و یکی از کلیدی ترین مواضع او در این گفت و گو آنجایی است که درباره شورش های سال گذشته لندن صحبت می کند: «مصرف گرایی یکی از حربههای سیاست زدایی و اخته کردن طبقه متوسط و از میان بردن قابلیت رهایی بخش آن است، کاملا مورد تایید و قبول من است. مثلا درباره اتفاقات سال گذشته لندن باید گفت که پدیدار شناسی و زیبایی شناسیِ غارت کردن روی دیگر سکه مصرف گرایی است. به همین دلیل من نیز شورش جوانان در لندن را محکوم نمیکنم. این جوانان به خرید یا همان shopping میروند اما shopping آنها ایده آل و نامحدود است و در آن نیازی به پول نیست. یک جور shopping سوسیالیستی صورت گرفته است بدین صورت که جوان داخل سوپرمارکت میشود و هرچه دلش میخواهد را مجانی برمیدارد. در این وضعیت فرد اصلا برای اینکه بتواند اظهار وجود کند دست به غارت میزند».
فرهادپور در پاسخ به این سوال که «شما به عنوان یک نتیجه طبیعی این غارت را تفسیر و توصیف میکنید یا به عنوان یک امر تجویزی؟» نیز چنین میگوید که «من ابایی ندارم از اینکه تجویز هم بکنم. انواع دزدیها بویژه توسط بانکدارها صورت میگیرد و هزینه آن بر مردم تحمیل میشود و بنابراین ابایی ندارم که من هم این "دزدی" را تجویز بکنم. اصلا من درچنین دنیای کثیفی غارت را تجویز میکنم. من هم بودم لپ تاپ مجانی بر میداشتم.»
پرونده ویژه این شماره اندیشه پویا به مناسبت بازگشایی دانشگاه به موضوع دولت و دانشگاه اختصاص دارد. در این پرونده خواننده گزارشی تفضیلی از رابطه دولت و دانشگاه از تاسیس دانشگاه تهران تا انقلاب 57 خواهد بود که با روایتهایی از تاریخ نگاران همچون افشین متین عسگری و بابک امیرخسروی همراه شده است.
نوشتاری از بابک احمدی درباره نسبت سیاست و دانشگاه که با تجربه شخصی او از سالهای حضور در کنفدراسیون همراه شده نیز خواندنی مینماید . او از گروههای مختلف داخل کنفدراسیون یاد میکند و مینویسد: «این گروهها در مورد مسائل نظرى اصلى با هم مخالف بودند، از جمله در این که آیا صورتبندى اقتصادى و اجتماعى ایران سرمایهدارى است یا پیشاسرمایهدارى. مائوئیستها بیشتر از تز مائو درباره ى چینِ نیمه مستعمره ـ نیمه فئودال دفاع میکردند و طفلکها آن را دربارهى ایران درست مىدانستند. در سطح عملى نیز بحث گروهها و کنفدراسیونهاى مختلف بر سر دفاع از مبارزهى چریکى در ایران بود. برخى تنها وظیفهى دانشجوى ایرانى در خارج از کشور را دفاع بى قید و شرط از چریکها مىدانستند، و برخى اعتقاد به تربیت و اعزام کادرها به داخل ایران براى ساختن حزب لنینى یا محاصرهى شهرها از طریق دهات داشتند. خلاصه بحثها به شکل دلخراشى عقب افتاده و استوار بر فقدان شعور نظرى بود.»
پرونده دانشگاه با بخشی خواندنی از روایت شاگردان دیروز از اساتیدشان همراه شده است. فخرالدین عظیمی و علی میرسپاسی از سالهای شاگردی شان در دانشگاه تهران و شاگردی حمید عنایت نوشتهاند. هاشم صباغیان از کلاس ماشینهای حرارتی مهندس بازرگان و محمد رضایی از یوسف اباذری. جلیل روشندل از جواد شیخ الاسلامی نوشته است و جلال رفیع از تجربه شاگردی ناصر کاتوزیان. علی فردوسی کلاسهای همایون کاتوزیان در شیراز را روایت کرده و اصغر دادبه یک استاد به نام غلامحسین صدیقی را تصویر کرده است.
مقاله مرتضی مردیها در بررسی زمینه سیاسی اشعار فردوسی و مولوی و حافظ و سعدی تحقیقی بین رشتهای و متفاوت است. او توضیح میدهد که چرا مولوی انقلابی است، حافظ روشنفکری عاصی و بدبین است، سعدی اصلاح طلبی لیبرال است و فردوسی محافظه کاری سیاسی. البته مردیها به توصیف اکتفا نمیکند و در نهایت انتخاب و رای خود درباره این شاعران را نیز با خواننده مطلبش درمیان میگذارد:« ترکیبی از فردوسی و سعدی به صواب و صلاح بشر نزدیکتر است؛ آنچه میتوان آنرا لیبرالیسم محافظهکار نامید. هرچند این منافی برگرفتن "چاشنیای" از اعتراضِ آسمانستیزِ حافظ و اشتیاق عاشقانۀ مولوی نیست.»
ترجمه خواندنی عزت الله فولادوند از مقاله والدمار گوریان درباره تحول شوروی از لنین تا استالین، مقالهای انتقادی از مراد ثقفی درباره روشنفکران دینی و توسعه سیاسی، مقالهای از سعید حجاریان با عنوان «پرده پوشی در سیاست» در بررسی این باور رایج که آیا نمیتوان در سیاست دروغ گفت، پروندهای درباره جامعه شناسی روضههای زنانه و صفحاتی درباره اریک هابسبام تاریخ نگار چپی که به تازگی درگذشت، بخشهای دیگری از این شماره مجله اندیشه پویا را به خود اختصاص دادهاند.
دربخش سینمایی این شماره اندیشه پویا نیز خواننده مجموعه مطالبی از بهمن معتمدیان کارگردان، حسین خسروجاه استاد دانشگاه کالیفرنیا و بهزاد دوران جامعه شناس درباره نظرسنجی سایت اندساوند و بالا آمدن سرگیجه هیچکاک و پایین رفتن همشهری کین خواهید بود. همچنین گفتگویی را با حمید نفیسی خواهید خواند درباره مجموعه چهارجلدی تاریخ اجتماعی سینمای ایران که به زبان انگلیسی نوشته است. کتابخانه این شماره اندیشه پویا هم با نقدها و مطالبی از عبدالله کوثری، مهرزاد بروجردی، منصور هاشمی، کاوه بیات، همایون کاتوزیان و هوشنگ ماهرویان همراه شده است.
از همه مهمتر اینکه در این شرایط گرانی و بحران کاغذ اندیشه پویا همچنان با همان قیمت 5 هزار تومان روی دکه رفته است.