کارکرد خبری و اطلاعرسانی مطبوعات در جامعه کنونی، اهمیت غیرقابل انکاری یافته و در این میان، وقایع غیرمترقبه و ناگهانی مانند جنگ از گذشته تاکنون، مورد توجه بیشتر رسانهها و به خصوص مطبوعات قرار داشتهاند.
خبرنگاران و عکاسان ایرانی هم با آغاز ناگهانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به سمت جبههها رفتند و ۸ سال از تجربه کاری خود را در حال و هوای جنگ گذراندند و حالا آرشیو گستردهای از روزنامهها، مجلات و اخبار خبرگزاریها در تاریخ روزنامهنگاری جنگ ایران به یادگار مانده است.
اما تاکنون هیچیک از خبرنگاران جنگ و یا استادان علوم ارتباطات، قدمی برای تدوین یک کتاب درباره تجربیات روزنامهنگاران ایرانی در جنگ ایران و عراق برنداشتهاند و این معضل نه تنها برای دانشجویان علاقهمند به پژوهش درباره روزنامهنگاری جنگ در ایران ایجاد مشکل کرده؛ بلکه حوزه ادبیات دفاعمقدس را از داشتن خاطرات و تجربیات خبرنگاران دفاعمقدس بینصیب گذاشته است.
دکتر یونس شکرخواه که یکی از صاحبنظران رسانه و استاد علوم ارتباطات است و پیگیری وضعیت کنونی جایگاه روزنامهنگاری جنگ و بحران در ایران را ضروری میداند، در گفتگو با خبرنگار مهر به تشریح ظرفیتهای ادبی و پژوهشی روزنامهنگاری دفاعمقدس پرداخته است.
- برخی از صاحبنظران علوم ارتباطات و روزنامهنگاری معتقدند که روزنامهنگاری جنگ، به شکل دقیق و حرفهای در طول جنگ تحمیلی شکل نگرفت و شاید همین که نمیتوان یک مصاحبه و یا گزارش ماندگار از روزنامههای آن دوران مثال زد، شاهد همین مدعا باشد. نظر شما دراینباره چیست؟
در اینکه روزنامهنگاری جنگ به شکل دقیق و حرفهای شکل نگرفت، با شما موافقم. اما اینکه یک مصاحبه یا گزارش ماندگار نداریم بیانصافی است. کافی است به آرشیوها رجوع کنید و ببینید که چه گزارشها و گفتگوها و عکسهای پرارزشی داریم. کیهان و اطلاعات سرشار از گزارشهای خواندنی هستند و شما را ارجاع میدهم به دوهفته نامه کمان که متاسفانه از انتشار بازماند. مجله کمان هم که در دهه ۷۰ و با گذشت از جنگ و با محوریت ادب و هنر پایداری منتشر میشد، شاید جزو معدود مجلات شاخص دهههای اخیر باشد.
- شما در مقالهای که در کتاب «نامآورد» چاپ شده، به فقر ادبی روزنامه نگاری جنگ ایران و عراق اشاره کردهاید. آیا این فقر از جهت عدم ثبت تاریخ شفاهی خبرنگاران به چشم می خورد و یا به خاطر نداشتن کتابی تخصصی در حوزه تجربیات روزنامهنگاران جنگ تحمیلی است؟
هر دو دخیل هستند. البته مراد من از کتاب صرفاً تالیف نیست. میتوانستیم ترجمههای فراوانی هم داشته باشیم که متاسفانه نداریم. دانشکدههای تخصصی ما در عرصههای روزنامهنگاری و ارتباطات هم برای روزنامهنگاری جنگ کم کاری کردهاند.
- به نظر شما می توان کتابی تطبیقی درباره روزنامهنگاری جنگ تحمیلی نوشت؟ یعنی این ظرفیت در اخبار، گزارشها و مصاحبههای باقی مانده از دوران دفاعمقدس وجود دارد که بتوان آنها را با جنگهای مشابه مثل جنگهای جهانی مقایسه و تحلیل کرد؟
حتماً میشود این کار را کرد. روزنامهنگاران ایرانی که جنگ را پوشش دادهاند، سرشار از تجارب ناگفته و نامکتوباند و کتابهای بینالمللی در این زمینه هم شاخص و ملاک خوبی برای کار هستند.
- آیا می توان از تجربیات روزنامهنگاران جنگ تحمیلی برای آموزش دانشجویان علوم ارتباطات و تدریس روزنامهنگاری جنگ و یا بحران استفاده کرد؟ اگر پاسخ شما مثبت است، کدام شاخه خبرنگاری مانند عکاسی، تهیه گزارش، خبر و یا تحلیل در عرصه ورود به فضای آکادمیک، پاسخ مطلوب میدهند؟
بله قطعا میشود. آنها میتوانند در این زمینه سخنرانی کرده و توصیههای ایمنی را تشریح کنند و نحوه اطلاعرسانی و بسیاری از فاکتورهای دیگر را تبیین کنند. از نظر شاخه هم که اشاره کردید، شاخههای روزنامهنگاری جنگ (war journalism)، عکاسی جنگ (war photojournalism) و اخلاق روزنامهنگاری در جنگ (ethics in wartime) و ایمنی در روزنامهنگاری جنگ، جزو شاخههای تثبیت شده و شناخته شده هستند.
- تا آنجایی که اطلاع دارم، متاسفانه نه تنها حتی یک کتاب فارسی درباره روزنامهنگاری جنگ در ایران وجود ندارد، بلکه حتی یک منابع خارجی مرتبط با روزنامهنگاری جنگ در کتابخانه ملی نداریم. تنها کتاب در دسترس، کتاب «واژههای کلیدی در روزنامه نگاری» اثر احمد توکلی است که فقط یک تعریف چند خطی از روزنامهنگاری جنگ داده است. با این اوصاف، لزوم تدوین چنین کتابی در ایران با تکیه بر تجربیات جنگ تحمیلی را چگونه ارزیابی می کنید و این کار را وظیفه چه قشری میدانید؟ خبرنگاران یا استادان ارتباطات؟
حق با شماست. اما برای روزنامهنگاری بحران، دست کم منبعی دیجیتال در قالب دی وی دی وجود دارد. در مورد همکاری هم به نظرم ماجرا باید برعکس آنچه شما میگویید باشد. در واقع این استادان علوم ارتباطات هستند که باید به سراغ روزنامهنگاران جنگ و بحران بروند و تجارب آنها را در قالب پروژههای آموزشی و پژوهشی مدون کنند.