دکتر حسن فتحی درمورد اینکه در فرهنگ ما اعتقاد به کار تدریجی کمتر دیده میشود و طی کردن راه صدساله به صورت یک شبه در برخی موارد مورد توجه افراد است، دلایل این گونه تفکر را به خبرنگارمهر این گونه اظهارکرد: اصل اینکه ما یک کار خاص را جلو بیندازیم و در زمان کمتر به نتیجه برسیم مفید است. برای مثال پروژه های دوساله که در کشور دوساله وعده اتمام آنها داده میشود در هفت هشت سال هم به پایان نمیرسند. یعنی مدت زمان متوسط کارها در کشور ما از مدت زمان متوسط جهانی خیلی بیشتر است.
وی افزود: اینها واقعیاتی است که خودشان را بر ما تحمیل میکنند که نه میتوانیم بر آنها غلبه کنیم و نه میتوانیم منکر آنها شویم.
این استاد گروه فلسفه دانشگاه تبریز ادامه داد: درتغییر رفتارها و هنجارها و مباحثی که پیوند محسوس و ملموستر با واقعیات دارند کارهایی که ذهنی و سلیقهای است و هرکس مطابق با ارزیابیهای خودش میتواند آنها را بسنجد این شتابزدگیها را بیشتر میبینیم. برای مثال در چند دهه قبل حکومتی به این فکر افتاد که برای پیشرفت کشور با اضافه کردن نیروی کار زنان نیروی کارجامعه را دوبرابر کند ولی فکر زمینهسازی و هماهنگی برای مشارکت و کار زنان را متناسب با فرهنگ ایرانی نکرد و یک شبه دستور به تغییر پوشش زنان داد که نتایج زیانباری به بار آورد البته امروز هم به نوعی دیگر و عکس این قضیه این مسئله را شاهد هستیم.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه تصریح کرد: این مسئله به مسائل فرهنگی ما بر میگردد اینکه علوم انسانی را به عنوان اصول و قواعد و روابط علی و معلولی خودش را داشته باشد نمیبینیم و آنها را دست کم میگیریم.
فتحی اظهارداشت: میان بر زدنهای دروغین برای زودتر رسیدن به نتیجه هم از شتابزدگیهای جامعه ماست. یعنی کسانی که برای اینکه چیزی را زود جمع و جور کنند به راههای نادرست متوسل میشوند یعنی جعل مدرک میکنند بدون اینکه مدارج تحصیلی را طی کرده باشند. یا میخواهند از راه کلاهبرداری و ناصحیح به سود برسند. البته در دراز مدت این شتابزدگیها نه تنها ما را به نتیجه نمیرساند بلکه باعث از بین رفتن اصل سرمایهها هم میشود. مانند توقیف انبارهای یک محتکر، یا برملا شدن کلاهبرداری یک شیاد، آن جامعهای که در آن میشود یک شب ره صد ساله را طی کرد به علت اقتصاد ناسالم و بی امنیتی ممکن است همان ثروت و سرمایه ثروتمند وبال او گردد و برایش مصیبت به بار آورد.
وی افزود: با ترویج روحیه عاقبت اندیشی و آگاهی دادن به اینکه واقعیت با ما تطبیق نمیکند ما باید خودمان را با واقعیت تطبیق دهیم اینگونه میشود با شتابزدگیها و در واقع با غفلتها مبارزه کرد.
این استاد دانشگاه درمورد رابطه رشد یک شبه با اقتصاد و سیاست هم گفت: این فکر با فرهنگ بیشتر مربوط میشود در حالیکه اقتصاد ناسالم یا سیاستی که نسبتش با اقتصاد درست تعریف نشده میتواند زمینه ساز و تسریع کننده اینگونه شتابزدگیها بشوند.
فتحی در مورد اینکه چگونه میشود افراد را برای رشد و پیشرفت به کار و تلاش و برنامه ریزی تدریجی مجاب کرد هم یادآورشد: این احتیاج به یک کار فرهنگی بزرگی دارد. یعنی زمینه برای از بین رفتن این نوع شتابزدگیها در جامعه فراهم نشود و تصمیم گیرهای حکومتی، دستورات یک شبه بدون پژوهش علمی دقیق صادر نکنند.