بر خلاف رویکردی که عدالت توزیعی را معارض تولیدگرایی میداند، در منظومه فکری ما «قدرت تولیدی» و «عدالت توزیعی» دو وجه یک اقتصاد بالنده، عادلانه و پویا بهشمار میروند. مکمل بودن توانمندی تولیدی با عدالت توزیعی (به بیان دیگر جهتگیری همزمان پیشرفت و عدالت)، هم تبلور جامعیت اهداف اسلامی و انسانی است و هم ناشی از کمک متقابلی است که به بهبود عدالت منجر میشود. چنین حرکتی هم انگیزههای تولید را میان تودههای مردم بالا میبرد و هم در سایه قدرت تولید میتواند به کاهش فقر و محرومیت بینجامد. این تأثیر دوسویه مسئلهای است که نسل قدیم اندیشمندان توسعه به آن ملتفت نبودند اما در یافتههای اخیر به تقویت متقابل کارایی با عدالت یا تولید و توزیع پی بردهاند. حتی میتوان گفت تأثیری که شعارهای اعلام شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای گذشته همچون «شکوفایی و نوآوری»، «همت و کار مضاعف» و «جهاد اقتصادی» بر توانمندی تولیدی یک کشور داشته و دارند، بیشتر از دیگر ابعاد اقتصاد است.
نکته دیگری که در مطالعات اخیر برجسته شده، این است که استفاده حداکثری از ظرفیتهای تولید ملی بدون اشتغال نیروهای انسانی و بلکه ارتقای آنها از طریق دانش و مهارت ممکن نیست. این نیز جهت دیگری است که تمرکز بر تولید به کاهش بیکاری و فقر، رشد دانش و مهارتها و افزایش بهرهوری نیروی کار منجر میشود بلکه میتوان گفت توانمندی تولیدی مقصدی است که بیشک از راه داناییمحوری میگذرد. تنها در یک حالت افزایش تولید بدون دانشمحوری ممکن است و آن بسنده کردن به خامفروشی منابع طبیعی و سرمایههای ملی است که در ظاهر تولید اقتصادی کشور را بالا میبرد اما استفاده حداکثری از نیروی انسانی (شاخص اشتغال) و کیفیت آن (شاخص دانش و مهارت) را تغییر نمیدهد.
ما و اقتصاد نفتی
اقتصادهای نفتی مانند ایران باید بسیار جدی به سوی تولید مستقل از منابع نفتی حرکت کنند و از وابستگی خود به درآمدهای نفتی بکاهند. اتفاقاً درآمدهای بدون زحمت نفتی مانعی است که موجب استغنای مدیران اجرایی کشور از شکوفایی دیگر ظرفیتهای تولید و درآمد ملی میشود. درصورت کاهش سهم نفت، انتظار میرود اهتمام مدیران برای بالفعل کردن دیگر ظرفیتهای تولیدی و استفاده بهینه از منابع موجود افزایش یابد. نتیجه مستقیم این نکته عبارت است از پی بردن جامعه به جایگاه ارجمند تلاشگران عرصه تولید. متأسفانه از دیرباز نگاه جامعه به صاحبان فعالیتهای تولیدی، بیشتر به سوی مذمت تولیدکننده و سرمایهگذار گرایش داشت. به همین جهت نه مبانی فرهنگی جامعه مستعد پرورش چنین نیروهایی بود و نه ساختار نفتی نیازمند درآمدهای تولیدکننده داخلی. تولید با یک معضل فرهنگی دیگر نیز دست به گریبان بود و آن حس حقارت ناتوانی در برابر تولیدکنندگان خارجی بود. بحمدالله با ظهور انقلاب اسلامی این حس بهتدریج جای خود را به احساس توانمندی داد اما همچنان مشکل استغنای مسئولان و اتکا به درآمد نفت موجب میشد که بسیاری از مشکلات اهالی تولید مورد اهتمام جدی نباشد و حتی گاهی سیاستهای ضدتولید اتخاذ شود. این در حالی بود که اگر تولیدکنندگان و کارآفرینان بهدنبال درآمدهای بیزحمت بودند، میتوانستند از طریق تجارت یا سفتهبازی داراییها به ثروت کلانی دست یابند. در چنین شرایطی خلأ شناساندن تولیدکنندگان بهعنوان قهرمانان اقتصاد ملی (و اصلاح فرهنگ و نگاه مدیران) احساس میشود.
حسنه اجتماعی
نامگذاری سال تولید ملی محمل بسیار خوبی برای تشویق تولید و کارآفرینی بهعنوان یک حسنه اجتماعی و اخلاقی و همچنین یادآوری به مدیران اجرایی در مورد لزوم رفع موانع تولید است؛ موانعی که ناشناخته نیستند و امید میرود با عزم مسئولان کاهش یابند. بهعنوان نمونه دو مانع مورد اشاره در بیانات پیشین رهبر معظم انقلاب، بیثباتی برخی قوانین و نیز فساد اقتصادی است که موجب ضربه به انگیزه اهل تولید و افزایش هزینههای پنهان آن میشود.
تولید داخلی، تولید اقتدار میکند
رشد توان تولیدی یک نقش منحصر به فرد دیگر نیز بازی میکند و آن نقش توان تولید اقتصادی در اقتدار سیاسی بینالمللی است. چندین دهه است که سیادت ظاهری نظم جهانی در دست کشورهایی است که پیشتر در عرصه تولید اقتصادی به قدرت تبدیل شدهاند. البته گرفتاری این قدرتها به ظلمها و فسادهای بزرگ موجب شده که در آیندهای نهچندان دور شاهد زوال هیمنه آنها باشیم اما به هر حال رشد توان تولیدی یک کشور در سرآمدی اقتصادی و در نفوذش در مجامع بینالمللی و مصونیت آن در امنیت تأثیری بسزا دارد. اقتصادی که بنیه تولیدی ضعیف و وابستگیهای راهبردی داشته باشد، توان پایداری بر موضع عزت و استقلال خود ندارد و بهزودی در برابر فشارهای خارجی تسلیم خواهد شد.سرآمدی بهعنوان پیامد قدرت تولیدی، هیچ اختصاصی به حوزه اقتصادی ندارد. رشد توان تولیدی در عرصه علمی و فکری و در حوزههای فرهنگی و محصولات دفاعی- امنیتی و مانند آن، همگی موجب پویایی ظرفیتهای داخلی و سرآمدی و اثرگذاری ایران اسلامی در سطح جهانی خواهد شد. در شرایطی که بسیاری از محصولات خارجی نقش سفیران فرهنگی و اقتصادی را در ذهن مردم دیگر کشورها بازی میکنند، چرا ایران اسلامی نباید از این قدرت نفوذ نرم بهره ببرد؟
لازم به ذکر است که رشد تولید همیشه منوط به استفاده بیشتر از سرمایه، انرژی، نیروی کار و منابع طبیعی نیست بلکه وضعیت بهینه آن است که با استفاده بهرهور از منابع موجود، تولید بیشتری صورت دهیم؛ چنانکه آمار رسمی کشور نیز از پایین بودن نرخ بهرهوری حکایت میکند. پس با راه افتادن لوکوموتیو بهرهوری بیتردید قطار تولید ملی نیز توان و سرعتی دوچندان خواهد گرفت.
دامی که اسیر آن نشدیم
نکته قابل تأمل دیگر عبارت از پسوند معنیدار «ملی» و «داخلی» در احیای امر تولید است. بر خلاف آنچه در نسخههای اقتصاد لیبرال توصیه میکنند، بسیاری از صاحبنظران معتقدند حتی فرایند جهانیشدن هم نتوانسته اهمیت عنصر ملی در اقتصاد را از بین ببرد بلکه در صحنه عمل حتی اقتصادهای سرمایهداری نیز از ضوابط حمایتگرایی از تولید داخلی دست نکشیدهاند و تنها پس از رسیدن به سطح بالای رقابتپذیری است که دیگران را از حمایتگرایی زنهار میدهند. نتیجه چنین توصیهای آزادی جریان واردات از کشورهای با توان تولید بالا به اقتصادهای نحیف و مصرفکننده و لذا وابستگی بیشتر آنهاست. چنانکه پیشتر گفتیم، این مسئله استقلال سیاسی اقتصادهای وابسته را تباه میکند.
دست کشیدن از حمایتگرایی دامی بود که ما با درایت مقامات کشور اسیر آن نشدهایم و ثمره مبارک آن را اکنون در شرایط فشارهای خارجی شاهد هستیم و لذا امکان برآوردن نیازهای اصلی خود را داریم. البته بلند کردن پرچم تولید ملی مترادف با حمایت بدون هدفگذاری از تولیدکننده داخلی نیست زیرا اگر حمایتهای غیرمعقول به عدمرقابت در قیمت و کیفیت تولیدکننده ایرانی بینجامد، در واقع موجب از دست رفتن توان رقابت خارجی و ادبار جامعه میشود که در بلندمدت به زیان تولید ملی است.شکی نیست که یکی از کامیابیهای انقلاب اسلامی زنده کردن نگاه ملی و استقلالطلبی و خودباوری در عرصههای اقتصاد و دانش است. این روحیه و دیدگاه اگرچه در دورههای مختلف فرازوفرودهایی داشته اما بر همان صراط مستقیم استوار مانده است. هدفگذاری امسال نیز فرصتی بس مغتنم برای تقویت سرمایه و نیروی کار داخلی و نهایتاً کشاورزی و صنعت و در یک کلمه تولید ایرانی میشود؛ تولیدی که سفیر هویت و توان اقتصادی کشور و نشان قوت علمی و مدیریتی این سرزمین و کمککار استقلال و عزت سیاسی ملت ماست.