ساعتها در اتاق انتظار مطب پزشکی که میخواهی دردت را درمان کند مینشینی و خودت را آماده میکنی تا بتوانی دقیق و صحیح شرح احوالت را بگویی تا او برمبنای گفتههایت به تشخیص درست بپردازد اما وقتی وارد مطب میشوی برخلاف تصورت بسیاری از حرفها، ناگفته میماند چرا که پزشک کمتر از 15تا 20دقیقه که ظاهرا زمان استاندارد ویزیت یک بیمار توسط پزشک است پاسخگوی پرسشهایت است و یا از سابقه بیماریات برای تشخیص درست و بموقع میپرسد.
درعین حال، باید خدا را هم شکر کنی که به یک مطب خصوصی مراجعه کردهای چرا که در درمانگاهها و بیمارستانهای دولتی وضع از این هم بدتر است. پشت در پشت بیمارانی را مشاهده میکنی که هریک دردی دارند و امیدوار به اینکه کسی دردشان را درمان کند و از آلامشان بکاهد. بیمارانی که مجبورند به بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی مراجعه کنند چرا که توان پرداخت ویزیت پزشکان را در مطبها و یا بیمارستانهای خصوصی ندارند.
در چنین شرایطی ساعتها در سالنهای انتظار مینشینی تا اینکه موفق به دیدار پزشک شوی اما چه دیداری، پزشک چند بیمار را همزمان معاینه میکند آن هم نه در زمان استانداردی که برای معاینه یک بیمار تعیین شده است بلکه بسیار کمتر از 15تا 20دقیقه، سابقه بیماری و شرح احوالت را مجبورهستی نهتنها به پزشک که گاهی به دیگران هم بگویی چرا که جز پزشک معالجت ممکن است چند بیمار دیگر همزمان با تو در گوشهای دیگر از اتاق و یا در شرایط بهتر، پشت پارتیشنی آن طرفتر نشسته باشند اما قطعا صدایت را میشنوند.
بنابراین ناچاری خیلی از حرفها را نزنی چرا که تنها پزشک محرم اسرار بیمار است. این یعنی رعایت نشدن حریم خصوصی پزشک و بیمار که قطعا در بحث اخلاق پزشکی حق طبیعی یک بیمار است. از اینها که بگذری واقعیت تلخ دیگری هم در انتظار است و آن اینکه چه بخواهی و چه نخواهی بهداشت آنطور که باید و بایسته است رعایت نمیشود.
بهدلیل تعداد زیاد بیمار ممکن است فرصتی نباشد که ملحفه تختها تعویض شود و یا حتی خدای ناکرده ابزارهای دیگری که برای معاینه نیاز به استریل و ضدعفونی کردن دارند بهخوبی ضدعفونی شوند و این یعنی در کمین بودن و انتقال بیماری از یک بیمار به بیمار دیگر.
اینها همه حکایتگر وضعیت ویزیت بیماران در مراکز درمانی و بیمارستانهای دولتی در ایران است. چهکسی باید پاسخگوی بیمارانی باشد که برای درمان بیماریشان ساعتها وقت و هزینه خرج میکنند؟ بیمارانی که بهدلیل نبود امکانات کافی حتی مجبورند از شهرستانها و روستاهای اطراف به مراکز استانها مراجعه کنند.
ناگفته نماند که نمیتوان پزشکان را در مراکز درمانی دولتی مقصر دانست چراکه وقتی تعداد مراجعهکنندگان زیاد است پزشک ناچار است که کمتر از استاندارد تعیین شده برای بیمار وقت بگذارد و این قطعا هم به تشخیص درست آسیب میزند و هم هزینههای درمان را که 70درصد آن بردوش بیمار است، افزایش میدهد و اما نکته قابل تامل دیگر اینکه بدون تردید اگر پزشکان در مطبها و یا بیمارستانهای خصوصی هم برای بیمار وقت کم بگذارند این به معنی نادیده گرفتن وجدان کاری و مسئولیت اجتماعی است. بهنظر میرسد حل این تراژدی همیشگی نیاز به یک برنامهریزی استراتژیک دارد که مقوله نظارت در آن باید به طورجدی دنبال شود.