تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۱ - ۰۸:۱۳

نعمت‌الله سعیدی: برنارد شاو - فیلسوف،جامعه‌شناس و نمایشنامه‌نویس انگلیسی- در جایی می‌گوید، تمامی مشاغل توطئه‌هایی علیه توده مردم هستند چراکه در هر شغل و تخصصی اهل فن سعی می‌کنند با واژه‌ها، اصطلاحات و عباراتی حرف بزنند که برای مردم عادی پیچیده و دیرفهم هستند.


کارشناسان و منتقدان رسانه نیز از این قاعده خیلی مستثنی نیستند. به‌ویژه در کشورهایی مثل ما که متخصصان امر به‌نوعی در برابر مبانی و فلسفه رسانه احساس انفعال دارند، می‌کوشند بخشی از این جنس دستپاچگی‌هایشان را پشت اسامی لاتین و کلمات و اصطلاحات انگلیسی و فرانسوی پنهان کنند چراکه به هر حال درمورد اکثریت رسانه‌های جدید ما کاملا یک واردکننده بوده‌ایم؛ از ابزار گرفته تا تخصص‌های فنی و ادبیات انتقادی. نزد پیشینیان ما رسانه عبارت بود از مواردی چون جارزدن، شعر، شایعات و اخبار دهان‌به‌دهان، مسجد و منابر، حمام‌های عمومی، سلمانی‌ها و امثالهم. برای باخبر شدن از مهم‌ترین وقایع کافی بود ساعتی در قهوه‌خانه بنشینیم، یا از دلاک حمام و استاد سلمانی کسب خبر کنیم، یا چرخی در بازار و معابر زده و به قول معروف، سروگوشی آب دهیم.

درواقع در روش‌های سنتی بخش عمده‌ای از سیاست‌های رسانه‌ای دست خود مردم و مخاطبان بود. خود مردم تصمیم می‌گرفتند چگونه «دروازه‌بانی خبر» کنند و پس از گزینش و طبقه‌بندی، کدام را تیتر یک کنند، چقدر ضریب بدهند، در چه تیراژی، با چه ساختاری و... تعهد و رسالت رسانه‌ای خودشان را به سرانجام برسانند. سال‌های زیادی گذشت تا مدرن‌ترین رسانه‌های امروز به این نتیجه برسند اخبار و تحلیل‌ها باید ساختاری روایی و داستان‌گونه داشته باشند؛ یعنی همان اتفاقی که مردم عادی صدها سال بود به آن عمل می‌کردند. هرچه ارزش خبری یک رویداد بیشتر بود عناصر داستانی آن به‌تدریج و دست به دست بیشتر تقویت می‌شد (تا جایی که گاهی معلوم نبود با یک خبر مواجه‌ایم یا یک افسانه!).

آنچه مسلم است اینکه امروز تمامی افراد جامعه مخاطبان مستقیم رسانه‌های جمعی هستند، هرچند کار خود رسانه‌ها روزبه‌روز تخصصی‌تر و حرفه‌ای‌تر می‌شود، بنابراین به همین نسبت فراگیری تاثیر رسانه‌ها، دانش عمومی افراد جامعه نیز دیر یا زود باید در این زمینه رشد کند چراکه هرچه جلوتر می‌رویم، امواج گسترده و فراگیر رسانه‌ها احساسات و نفسانیات مخاطب را بیشتر هدف می‌گیرند و عواطف او را عمیق‌تر منقلب می‌کنند، نه اندیشه، تفکر و قدرت تحلیل مردم را. یعنی رسانه‌ها می‌کوشند به‌جای استدلال و ارائه دلیل و مدرک همان بخش کوچک تحلیل‌های خود را نیز با ضریب دادن، تصویری کردن، پوشش دادن، ایجاد هیجان و... به خورد مخاطب دهند. تا جایی که مثلا در جنگ خلیج فارس آن معدود رسانه‌های مستقل نیز اگرچه تحلیل دیگری داشتند، اما مجبور بودند از تصاویر خبری CNN استفاده کنند.