به دلیل سنت پخش برنامههای صبحگاهی خیلی طبیعی است که هر پنجشبکه تلویزیون برنامههای ویژهای را برای مخاطبان خود طراحی و پخش کنند؛ برنامهای که بتواند مخاطب را برای تمام روزی که در انتظارش است آماده کرده و شرایطی بهوجود بیاورد که با روحیه شاد و سرحال به استقبال یک روز کاری برود.
با توجه به هدف برنامههای صبحگاهی در تلویزیون معمولا این برنامهها دو رویکرد را در ساخت برنامه لحاظ میکنند؛ سرگرمی و اطلاعرسانی که دو جنبه مهم برنامههای صبحگاهی هستند و معمولا در بخشهای مختلف اینگونه برنامههای تلویزیونی دیده میشوند. بخش سرگرمی از این جهت که مخاطب حین آماده شدن برای رفتن به سرکار و مدرسه میتواند با روشن کردن تلویزیون صبح مفرحی را شروع کند و از سوی دیگر بخش اطلاعرسانی میتواند مخاطب تلویزیون را از هوا، اطلاعات راه و هزاران مسئله دیگر مطلع کند.
اما با یک نگاه کلی به نحوه اجرای این برنامهها در پنج شبکه مختلف میتوان به این نتیجه رسید که سوژهیابی، نحوه اجرا و مسائل مورد توجه برنامهسازان در هر شبکه تکرار میشود و جنبههای اطلاعرسانی و سرگرمی دو بخشی هستند که به راحتی در این بین فراموش شدهاند. با توجه به اینکه این برنامهها گفتوگو محور هستند، بحثهای طولانی و تکراری خط مشترک این برنامههای صبحگاهی است. زمانی که دو جنبه سرگرمی و اطلاعرسانی در برنامههای صبحگاهی تلویزیون فراموش شدهاند، طبیعی است که سازندگان اینگونه برنامهها ترجیح بدهند که به سراغ فرمولهای تکراری و یکسان اینگونه برنامهها بروند، فرمولهایی که قبلا امتحان خود را پس دادهاند. به همین دلیل آنان ترجیح میدهند شکلهای جدید برنامهسازی را رها کنند و به سراغ ایدههای جدید، خلاق و روشهای دشوار نروند.
جای تعجبی ندارد که هر پنج برنامه صبح تلویزیون به سراغ بخشهای تکراری و دم دستی مثل گفتوگو با کارشناس بروند. معمولا هم محور این برنامهها، گزارشهای اجتماعی، اخبار فرهنگی، توجه به مسائل پیرامون خانوادههاست و کارشناس برنامه خیلی ساده و راحت میکروفون را در اختیار میگیرد و درنهایت مجری برنامه هم چند سؤال از کارشناس میپرسد که تا هم خودی نشان داده باشد و هم بحث از یکنواختی بیرون بیاید. اغراق آمیز نیست اگر برنامه صبح «مردم ایران سلام» را یکی از برنامههای موفق صبحگاهی تلویزیون بدانیم. برنامهای که هم بخش سرگرمی و هم بخش اطلاعرسانی را مدنظر داشت و برنامه با ریتمی تند به سراغ بخشهای مختلف میرفت. خلاقیت گروه سازنده این برنامه میتوانست دستمایه گروههای دیگر بشود که متأسفانه این روند ادامه پیدا نکرد.
بهنظر میرسد که ایجاد رقابت برای جذب مخاطب مدتهاست که در تلویزیون از دست رفتهاست، گویی برنامهسازان فراموش کردهاند که اگر برنامهای با کیفیت و متناسب با زمان تولید نشود، طبیعی است که مخاطب تلویزیون که متعهد به دیدن هیچ برنامهای نیست به راحتی میتواند کانال تلویزیون را عوض کند، اما بهنظر میرسد که برای سازندگان هیچگونه نگرانی وجود ندارد، چرا که مخاطب مجبور به تحمل یکی از برنامههاست. شاید اگر در تلویزیون ایران شبکههای خصوصی یا نیمهخصوصی برای ایجاد رقابت در جذب مخاطب و ایجاد تنوع در برنامههای تلویزیون راهاندازی میشد، در این صورت تهیهکنندگان شبکههای دیگر برای جذب مخاطب به تکاپو میافتادند. باید پذیرفت تا زمانی که رقابت بین شبکهها و تهیهکنندگان برنامههای رادیویی و تلویزیونی نباشید خلاقیت و ایدههای نو بهوجود نمیآید و سازندگان برای بازاریابی و جذب مخاطب دست به رقابت و تلاش نمیزنند.