هماکنون بیش از 300سال است که اسکاتلند به اتحادیه بریتانیا، متشکل از انگلستان، اسکاتلند و ولز پیوسته است.بیشتر اسکاتلندیها مخالف جدایی کامل از انگلستان هستند و ترجیح میدهند خودمختاری بیشتری داشته باشند.
مردم اسکاتلند 300سال است که در این خصوص صحبت کردهاند و سرانجام هم عزم خود را جزم کردند که در اینباره تصمیم بگیرند. آنها در پاییز2014 در یک همهپرسی موضوع استقلال کشور خود را به رأی خواهند گذاشت. نخستوزیر بریتانیا و وزیر اول اسکاتلند چندی پیش در ادینبورگ، پایتخت اسکاتلند، توافقنامهای را امضا کردند که چارچوب این همهپرسی را مشخص میکند. رایدهندگان اسکاتلندی صرفا با پاسخ آری یا نه خود در مورد تداوم اتحاد کشورشان با انگلستان تصمیم خواهند گرفت؛ اتحادی که از سال1707میلادی پدید آمده است. آنها در این همهپرسی امکان انتخاب راههای میانه را نخواهند داشت، از قبیل کسب خودمختاری بیشتر در قالب اتحادیه بریتانیا. هماکنون مجلس محلی اسکاتلند است که میتواند عبارت دقیق مورد همهپرسی را مشخص کند.
کامرون و سالموند هر دو، روز امضای توافقنامه را تاریخی خواندند اما حاضر نشدند در نشست خبری مشترک شرکت کنند. کامرون که مخالف استقلال اسکاتلند است سعی میکرد فاصله خود را با رهبر ملیگرای این کشور حفظ کند. او گفت مطمئن است اسکاتلندیها به بقای اتحادیه رأی خواهند داد که در این صورت بریتانیا قویتر خواهد شد: من واقعا معتقدم اسکاتلند در قالب اتحادیه بریتانیا عملکرد بهتری خواهد داشت، همانطور که بریتانیا با حضور اسکاتلند موفقتر خواهد بود. صحبتهای من بهخاطر حفظ این خانواده است.
موضوع استقلال چند قرن است که سیاست اسکاتلند را در بر گرفته است. دولت تونیبلر که با درخواستهای فزاینده خودمختاری بیشتر روبهرو بود در سال1998 به آن پاسخ مثبت داد. ادینبورگ صاحب مجلس و دولت محلی شد؛ این نهادها میتوانند به امور آموزشی، قضایی و درمانی مردم اسکاتلند رسیدگی کنند. اما زمانی که حزب ملی اسکاتلند به رهبری الکس سالموند در سال2007 اکثریت مجلس این کشور را در دست گرفت جنبش استقلالخواهی وارد مرحلهای جدید شد. سال گذشته، تجزیهطلبان اکثریت مجلس اسکاتلند را در دست گرفته و چارهای جز همهپرسی باقی نگذاشتند.
دردسرهای جدایی برای کامرون
افراد زیادی در حزب محافظهکار معتقدند که کامرون نباید تسلیم خواستههای ملیگرایان اسکاتلند میشد. زیرا ممکن است در تاریخ نامش با فروپاشی اتحادیه بریتانیا پیوند بخورد. اما کامرون به صراحت اعتقاد دارد که امکان دیگری نداشته است. او گفت نمیتوان مردم اسکاتلند را به زور در اتحادیه بریتانیا نگاه داشت، مخصوصا حالا که اکثریت آنان حزبی را انتخاب کردهاند که خواهان همهپرسی است.
البته سالموند به لطف کامرون نیاز داشت چون دولت محلی فاقد قانوناساسی است. توافقنامه ادینبورگ موقتا به دولت اسکاتلند اجازه برگزاری همهپرسی را میدهد.
این مصالحه پس از ماهها چانهزنی و بدهبستان شکل گرفت. سالموند در ژانویه سالجاری میلادی نقشه راهی را برای برگزاری همهپرسی ارائه داد که در آن با دو مسئله مواجه شد: پاسخ منفی مردم اسکاتلند به استقلال و نظر آنها درخصوص خودمختاری بیشتر. بهعبارت دیگر او میخواست اگر رأی مردم به استقلال منفی باشد نظر آنها را درخصوص خودمختاری بیشتر جویا شود. اما کامرون قاطعانه این گزینه را رد کرد چون قصد دارد یکبار برای همیشه این مسئله را حل کند. او امیدوار است پاسخ منفی شرکتکنندگان در همهپرسی ملیگرایان اسکاتلند را در موضع ضعف قرار دهد. آنها محبوبیت خود را از وعدههای استقلال بهدست آوردهاند.
نظرسنجیها نشان میدهد حداکثر، یکسوم اسکاتلندیها خواهان خروج از اتحادیه بریتانیا و بیشتر آنان خواهان اختیارات بیشتر مجلس محلی اسکاتلند هستند.
البته سالموند برگ برندهای در اختیار دارد. او موافقت لندن را درخصوص کاهش سن رایدهندگان به 16سال اخذ کرده است، درصورتی که طبق قوانین بریتانیا افراد از 18سالگی مجاز به شرکت در انتخابات هستند. سالموند معتقد است جوانان بهاحتمال زیاد به استقلال اسکاتلند رأی خواهند داد اما نظرسنجیها باز هم نشان میدهد رأی این قشر متفاوت از بقیه مردم نخواهد بود.
آیا اسکاتلند میتواند به لحاظ اقتصادی مستقل شود؟
کامرون قصد داشت همهپرسی را در نزدیکترین زمان ممکن برگزار کند اما سالموند خواهان تعویق آن بود. اسکاتلند در سال2014 میزبان جام ریدر (Ryder Cup) و بازیهای کشورهای مشترکالمنافع خواهد بود. سالموند امیدوار است این دو رویداد ورزشی میهنپرستی اسکاتلندیها را تحریک کند.
حالا که مسائل مربوط به فرایند همهپرسی حل شده هر دو جناح میتوانند به مبارزات خود بپردازند. در این خصوص، کامرون حتی پیش از امضای توافقنامه دست بهکار شده است. او قبل از دیدار با سالموند بازدیدی بسیار نمادین از کشتیسازی رسیث (Rosyth) داشت که در نزدیکی ادینبورگ قرار دارد. در این محل قرار است بزرگترین ناو هواپیمابر تاریخ بریتانیا با نام اچاماس ملکه الیزابت دوم ساخته شود. تصاویر این بازدید پیامی بسیار واضح داشتند: استقلال اسکاتلند به قطع سفارشهای پرسود و بیکاری منجر خواهد شد. سؤال اساسی در این رقابت دو ساله توانایی اسکاتلند مبنی بر تأمین هزینههای خود است. البته دولت بریتانیا مستقیم به این موضوع نپرداخته چون نمیخواهد باعث تحریک غرور ملی اسکاتلندیها شود. اما استقلال اقتصادی قطعا بزرگترین دستاویز بریتانیا خواهد بود. برخلاف دیگر مناطق اروپا که برای استقلال مبارزه میکنند همچون کاتالونیا در اسپانیا و فلاندرها در بلژیک، اسکاتلند نیروی محرکه اقتصاد بریتانیا نیست. بخش عمومی اسکاتلند حتی از انگلستان هم بزرگتر است و همچنین هزینهای که دولت اسکاتلند صرف هر نفر میکند در مقایسه با انگلستان بیشتر است.
البته امید ملیگرایان اسکاتلند به سکوهای نفتی است که بیشترشان متعلق به این کشور است اما درآمدشان هماکنون وارد بودجه بریتانیا میشود. میزان این درآمدها سالانه 8/8میلیارد پوند (10/9یورو یا 14/2میلیارد دلار) است. سالموند اسکاتلند مستقل را با کشورهای اسکاندیناوی مقایسه میکند. اگرچه این کشورها هم نسبتا کوچک هستند اما از دولتهای رفاهی قدرتمندی برخوردارند که از لحاظ اقتصادی عملکردی موفق داشتهاند. سالموند به افراد بدبین اطمینان داده است که اسکاتلند همچنان روابط تجاری خود را با بریتانیا از طریق مرزهای باز حفظ خواهد کرد. قدرتمندترین صنعت بخش خصوصی اسکاتلند بانکداری است. در سالهای رونق اقتصادی، ادینبورگ بعد از لندن به دومین مرکز مالی بریتانیا تبدیل شد.
به هرحال، هیچ دلیل موثقی وجود ندارد که اسکاتلند مستقل عملکردی بهتر داشته باشد و پیشبینی میشود اسکاتلندیها به« استقلال» رأی منفی بدهند. البته در چنین صورتی آنها همچنان بهدنبال خودمختاری بیشتر خواهند بود. کامرون هم در این خصوص چراغ سبز نشان داده است.
به نقل از سایت اشپیگل
ترجمه: احسان شریف روحانی