سه‌شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۰۶:۳۸
۰ نفر

نیلوفر قدیری: دو سالی است که کلمه «ریاضت» را زیاد در اخبار جهان، کلام رهبران سیاسی اقتصادی غرب و اعتراض‌های مردم می‌بینیم و می‌شنویم.

نقشه اروپا

 ریاضت معادل انگلیسی کلمه austerity است که گاه به صرفه‌جویی مالی هم معنی می‌شود. وقتی بحران مالی غرب، به‌ویژه اروپا به شکل کسری بودجه سنگین و بدهی‌های کمرشکن بروز کرد، دولت‌های اروپایی که می‌دیدند پولی برای خرج کردن ندارند استراتژی ریاضت را اعلام کرده و در پیش گرفتند. محور این استراتژی کاهش هزینه‌هاست. کاهش هزینه‌ها هم از ناحیه تعدیل نیروی کار، کاستن از بودجه‌های رفاهی، افزایش سن بازنشستگی و ثابت نگه‌داشتن و حتی کاهش حقوق تأمین می‌شود.

دلیل این همه اعتراض و اعتصاب گسترده و کم‌سابقه در کشورهای عمدتا اروپایی در دو سال گذشته، همین سیاست ریاضت است. مردم اروپا هنوز واقعیت وضعیت موجود خود را نپذیرفته و با آن کنار نیامده‌اند. واقعیت این است که این بخش از دنیا دوره‌ای را در ثروت و رفاه گذرانده و سیستم رفاه اجتماعی‌اش سال‌ها زبانزد دنیا بوده‌است. اکنون اما این دوره تغییر کرده و شرایط به‌گونه‌ای شده که اروپایی‌ها برای مدتی نامعلوم باید با ریاضت زندگی کنند. اما به جای قبول این واقعیت، آنها به‌دنبال تغییر دولت‌هایشان و مقاومت در برابر وضعیت موجود هستند. در این میان عده‌ای هم به‌دنبال برهم زدن کل قاعده بازی و جدا‌کردن سفره خود از مناطق بحران‌زده هستند. این هم ناشی از عدم‌قبول واقعیت توسط اروپایی‌هاست. اروپایی که زمانی به فکر یکپارچه کردن دولت‌ها درون بلوکی سیاسی، اقتصادی و پولی به نام اتحادیه اروپا بود اکنون با مشکلی تازه روبه‌رو شده و آن جدایی‌طلبی در داخل کشورهاست؛ ونیزی‌ها می‌خواهند از ایتالیا جدا شوند، اسکاتلندی‌ها از بریتانیا و کاتالون‌ها از اسپانیا. جدایی‌طلب‌ها فکر می‌کنند با جدا کردن خرج خود، می‌توانند از ریاضت بگریزند.

رویای اتحاد اروپا با بحران مالی اخیر به کابوسی تبدیل شده که ریشه در بی‌اعتمادی به ساختار، سیستم و رهبران دارد. به‌دلیل همین بی‌اعتمادی است که اروپایی‌ها به‌دنبال تغییر دولت‌ها، استقلال سیاسی، اقتصادی و خارج شدن از سیستم اتحاد اروپا هستند. آنها سیستم اداری اتحادیه اروپا را معیوب می‌دانند. این بی‌اعتمادی و انتقاد فقط به کشورهای بحران‌زده محدود نمی‌شود. کشوری مانند انگلیس هم به صراحت گفته‌ که اعتمادش را به ساختار اروپا از دست داده و دیگر نمی‌خواهد زیر کنترل و نظارت این سیستم باشد؛ سیستم کنترل و نظارتی که بعضی کشورها را مجبور می‌کند مثلا به‌خاطر احترام به قانون سهمیه‌بندی شیلات، روزانه چندین کیلو از ماهی‌های صیدشده‌شان را نابود کنند تا اتحاد و همزیستی درون قاره حفظ شود. از این دست قوانین نظارت و کنترلی در اروپا زیاد است و همیشه منتقدان سرسختی داشته. اما اکنون با وجود بحران به‌وجود‌آمده، شمار این منتقدان افزایش یافته و صدایشان بلند‌تر شده‌است.

آلمانی‌ها می‌گویند چرا به‌خاطر نظام اتحاد مالی باید تاوان بی‌بند‌وباری مالی یونانی‌های خوشگذران را بپردازند. اسپانیایی‌ها می‌گویند چرا حال که بعد از سال‌ها به کمک مالی اتحادیه اروپا نیاز دارند باید آنقدر منتظر این کمک بمانند و برای دریافتش هزار شرط و شروط را اجرا کنند. انگلیسی‌ها می‌گویند چون پولشان از پول واحد اروپا جداست پس درگیر مشکلات پول واحد نمی‌شوند و بودجه‌‌شان را هم بدون نظارت و دخالت اتحادیه می‌بندند. در این میان تنها آلمان و تا حدی فرانسه هستند که می‌خواهند با چنگ و دندان نه‌تنها این اتحاد را حفظ کنند بلکه سازوکار نظارتی آن را تنگ‌تر و سخت‌تر بکنند.

اینکه راه ریاضت در اروپا به جدایی کشورها از هم و حتی جدایی بخش‌هایی از این کشورها منجر می‌شود یا نه پرسشی است که نمی‌توان با اطمینان جوابش را داد. پاسخ به این پرسش به عواملی چون بیرون رفتن یورو از بحران، میزان توافق دولت‌ها بر سر راه‌حل بحران مالی و وضعیت کلی اقتصاد جهان بستگی دارد. قدرت‌های درون اروپا فعلا در حال زورآزمایی هستند اما بدون شک از پس این روزها، اروپایی متفاوت شکل خواهد گرفت.

کد خبر 190343

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز