استقلال و خودمختاری این منطقه درپی رفراندوم ژوئن سال 2006ساکنان کاتالونیا تشدید شد و قانون خودمختاری این ایالت از آگوست همان سال به تصویب رسید. ریشههای احساسات جداییطلبانه کاتالونیا به قرن هفدهم میلادی برمیگردد. نخستین شورش استقلالطلبانه درکاتالونیا در سال 1640مشاهده شد و سرود ملی رسمی این ایالت هم به همان دوران برمیگردد. حس متفاوت بودن از همان زمان در خیلی از مناطق اسپانیا حفظ شده است. اما دراین میان دو واقعیت مهم و مجزا را نمیتوان نادیده گرفت؛ اینکه از یک سو رابطهای میان دولت مرکزی و ایالتهای مختلف برقرار است و نیاز به همدردی متقابل منطقی بین آنها احساس میشود و ازسوی دیگر بحث دوزبانه بودن مناطقی همچون کاتالونیا، باسک و گالیسیا مطرح است که نوعی تفاوت فرهنگی نسبت به دیگر مناطق اسپانیا دراین ایالتها ایجاد کرده است.
جنبش جداییطلبی و استقلال کاتالونیا که از اوایل قرن بیستم میلادی آغاز شده خواهان استقلال این ایالت از سرزمینهای اسپانیا و فرانسه است و استقلال طلبان معتقدند که کاتالونیا ملتی مستقل با زبان و فرهنگ و تاریخ جداگانه است. از زمان آغاز فعالیت این جنبش، احزاب سیاسی گوناگون بر استقلال کامل این ایالت از اسپانیا اصرار داشتند و فضای حاکم در زمان رژیم فرانکو هم به تشدید هرچه بیشتر این حس جداییطلبانه دامن زد. طی سالهای اخیر رفراندومهای غیررسمی زیادی درشهرهای مختلف کاتالونیا درجهت حمایت از این جنبش راه افتاده و سپتامبر گذشته حدود یکونیم میلیون نفر معادل یک چهارم جمعیت کاتالونیا در خیابانهای بارسلونا برای استقلال منطقه کاتالونیا تظاهرات کردند.
آرتور ماس، فرماندار این ایالت با اعلام انتخابات زودهنگام برای تاریخ 25نوامبر خواهان استفاده از حق این ایالت برای خودمختاری شده است. ماس گفته که انتخابات 25نوامبر که دو سال زودتر از موعد برنامهریزی شده برگزار میشود و به برپایی یک همهپرسی با هدف استقلالطلبی این ایالت منجر میشود، اقدامی ضروری به نظر میرسد. دولت با برپایی رفراندوم از سوی ایالتها مخالفت کرده و آن را خلاف قانون اساسی میداند. دولت ماریانو راخوی، نخستوزیر اسپانیا بارها تأکید کرده که طبق قانون اساسی این کشور هیچ ایالتی نمیتواند بهطورخودسرانه اقدام به برگزاری رفراندوم کند. این احتمال وجود دارد که پیروزی در این همهپرسی به مذاکرات دوطرف برای استقلال مالیاتی و بودجهای کاتالونیا منجر شود. این درحالی است که به اعتقاد مقامات عالیرتبه اتحادیه اروپا، درخواست کاتالونیا برای استقلال مالیاتی درواقع بهمعنای دریافت مالیات کمتر از سوی دولت مادرید خواهد بود و چنین اتفاقی اجرای تعهدات مالی اسپانیا نسبت به اتحادیه اروپا را دشوارتر خواهد کرد. نگرانی دیگر دولت راخوی از این اقدام کاتالونیا این است که درپی برگزاری رفراندوم، دیگر ایالتهای این کشور بهویژه ایالت باسک هم خواهان استقلال و جدایی طلبی شوند.
معمولا در کاتالونیا هرساله رفراندومهایی با همین هدف برگزار شده ولی با توجه به اینکه ماس قصد دارد درصورت پیروزی درانتخابات آتی، پیشنهاد تصویب رفراندوم از سوی پارلمان را ارائه دهد، این بار وضعیت نگرانکنندهتری برای دولت مرکزی ایجاد شده است؛ اگرچه طبق قانون برپایی هرنوع رفراندومی در این کشور باید با تأیید دولت مادرید همراه باشد و به همینخاطر ازنظر حقوقی هم برگزاری این رفراندوم ممنوع است.
ماس اعلام کرده درصورت ممانعت دولت از برگزاری رفراندوم درکاتالونیا و مغایر خواندن این همهپرسی با قانون اساسی، مسئله را به دادگاههای اتحادیه اروپا خواهد کشاند. همچنین او تأکید کرده درصورت پیروزی دوباره در انتخابات با دولت راخوی درمورد برپایی همهپرسی مذاکره میکند ولی حتی درصورت مخالفت دولت هم پارلمان کاتالونیا قانونی برای برگزاری رفراندوم به تصویب خواهد رساند. برخی از نظرسنجیها و آمارهای رسمی منتشرشده حدود 80درصد از ساکنان کاتالونیا را موافق جدایی و استقلال ثروتمندترین منطقه دربین 17ایالت اسپانیا نشان میدهند و گزارشهای دیگر درباره میزان درصد موافقان ومخالفان این جداییطلبی تقریبا برابرهستند.
دلایل تمایل به استقلالطلبی
کاتالونیا برخلاف ایالتهای مستقل ناوارا و باسک، از سیستم مالیاتی مستقل برخوردار نیست. دولت راخوی طی هفتههای گذشته به درخواستهای ماس مبنی بر خودمختاری مالی بیشتر این ایالت پاسخ منفی داده بود و درپی راه افتادن موجی از احساسات ملیگرایانه در این ایالت، ماس خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام درکاتالونیا شد. این ایالت در حال حاضر بدهکارترین منطقه کشور بحران زده اسپانیاست که به برنامههای ریاضتی دولت تن داده و بیش از پنج میلیارد یورو از دولت این کشور برای بازپرداخت بدهیهایش درخواست کمک کرده است. کاتالونیا بهدلیل اینکه سهم کمتری ازآنچه به دولت اسپانیا ارائه میدهد، از دولت مادرید دریافت میکند خواهان جداییطلبی شده و این حق را برای خود قائل شده که همچون ایالت باسک به استقلال اقتصادی دستیابد. نظرسنجیها نشان داده که نیمی از شهروندان ایالت کاتالونیا معتقدند که دولت این کشور در ازای دریافت مالیات سنگین از ساکنان این ایالت، پول کافی در اختیار آنها قرار نمیدهد و بر این اساس خواهان جدایی و استقلال مالی شده و از مقامات کشورشان خواستهاند تا هرچه زودتر این ایالت را بهعنوان یک منطقه مستقل به رسمیت بشناسند.
کاتالونیا تأمینکننده 10درصد تولید ناخالص ملی اسپانیا برابر با 16میلیارد یورو است و این درحالی است که این ایالت تنها پنج میلیارد یورو و سه برابر کمتر از این میزان از دولت مادرید کمک مالی طلب کرده است. آرتور ماس معتقد است که وابسته بودن به دولت اسپانیا به کاتالونیا ضربه بزرگی میزند بهخصوص که اقتصاد این ایالت رشد بیشتری را نسبت به ایالتهای دیگر این کشور نشان میدهد. کاتالونیا حدود 28درصد از صادرات کل کشور اسپانیا را تولید میکند. طبق برآوردهای ماس، کاتالونیا با رشد اقتصادی برابر با 10درصد درسال، درصورت تبدیل شدن به منطقهای مستقل، درمیان 50کشور نخست صادرکننده جهان قرار خواهد گرفت که بخش عمده صادرات آن نه به دیگر ایالتهای اسپانیا بلکه به کشورهای خارجی خواهد بود و قادر است 63درصد از محصولات خود را به خارج از اتحادیه اروپا صادر کند. همچنین درسال 2011تعداد توریستهای بازدیدکننده از این ایالت 15میلیون نفر افزایش نشان داده که 12درصد نسبت به سال قبل از آن بیشتر بوده است. به اعتقاد ماس اگر کاتالونیا دولتی مستقل بود، درحال حاضر دهمین کشور جهان از نظر صنعت گردشگری و حتی بالاتر از کشورهایی همچون هلند و سوئیس قرارمیگرفت. ماس با استناد به آمار رسمی، کاتالونیا را جذابترین منطقه اروپا برای سرمایهگذاری بعد از لندن و پاریس و بالاتر از مادرید میداند.
تردیدها و ابهامات
صرفنظر از سیاست دوگانه کاتالونیا که از یک سو بهمنظور پرداخت بدهیهای سنگین خود، تقاضای کمک از دولت مرکزی مادرید را داشته و از سوی دیگر برای جدایی و استقلالطلبی تلاش میکند، صاحبان صنایع اسپانیا معتقدند که جداییطلبی این ایالت از اسپانیا درشرایط فعلی دیوانگی محض است. دراظهارات ماس نکتههایی بهصورت نهفته باقی ماندند که با ادعای او مبنی بر معرفی کاتالونیا بهصورت یک ابرقدرت اقتصادی که شایسته استقلال طلبی است، مطابقت ندارند و این تردید را ایجاد کردهاند که رهبر حزب اتحاد و همگرایی صرفا بهدلیل مقابله با راخوی و در اختیار گرفتن امتیازهای بیشتر از دولت مرکزی درصدد برگزاری انتخابات زودهنگام برآمده و هدف اصلی او استقلالطلبی کاتالونیا نیست. بهخصوص که او در نطق جداییطلبانهاش درماه سپتامبرگذشته هیچگونه اشارهای به بدهی 44میلیارد یورویی این منطقه که معادل 22درصد تولید ناخالص ملی این کشور است و کاتالونیا را به مقروضترین ایالت اسپانیا تبدیل کرده، نداشت.
درسال 2011کسری بودجه ایالت کاتالونیا بهدلیل بدهیهای سنگین این ایالت، از سوی دولت اسپانیا و بهعبارت دیگر ایالتهای دیگر این کشور پرداخته شده بود. علاوه براین، اگر طبق ادعای ماس، اقتصاد کاتالونیا تا این اندازه رشد موفق داشته و درصورت استقلال این کشور هم پیشرفت بیشتری خواهد داشت، چطور خوان روسل، رئیس کنفدراسیون صنایع اسپانیا که اتفاقا اصلیتی کاتالونیایی دارد، اعلام کرده که جدایی و استقلال این منطقه از اسپانیا درشرایط فعلی اقتصادی دیوانگی خواهد بود؟ ماس باید یک ابهام بزرگ دیگر را هم برطرف کند و آن اینکه چطور میتواند از یک سو ضداسپانیا و از سوی دیگر طرفدار اتحادیه اروپا باشد؟ اتحادیهای که طی ماههای اخیر سیاستهای ریاضتی اقتصادی شدیدی به کشورهای مقروض این قاره تحمیل کرده است. سؤال مهم دیگر این خواهد بود که اگر در رفراندوم مربوط به استقلالطلبی کاتالونیا، ساکنان این ایالت به جدایی این منطقه از اسپانیا رأی مثبت دهند، دولت جدید کاتالونیا در منطقه یورو باقی خواهد ماند یا اینکه واحد پولی جدیدی برای خود برمیگزیند؟