گروه شهری- محمد باریکانی: گروه‌های باستان‌شناسی در کاوش‌های اخیر در حاشیه قلعه الموت علاوه بر یافتن محوطه کارگاهی در جست‌وجوی کانال آبرسانی به قلعه الموت از سرچشمه‌های الموت شرقی هستند.


در یکی از کاوش‌های انجام شده در حاشیه قلعه الموت که در دوران فرمانروایی حسن صباح در رشته‌کوه‌های البرز شرقی بنا نهاده شد و توسط مغول‌ها در زمان یکی از جانشینان حسن صباح تسخیر شد مشخص شده است که کارگاه بیرون آمده از درون خاک مشتمل بر چندین کوره بوده است و باستان‌شناس‌ها در حال بررسی این موضوع هستند که آیا این کارگاه محل ساخت ابزار و ادوات بوده است یا آنکه کارگاهی معمولی برای ساخت ظروف سفالی است.مشاهدات میدانی از محل حفاری‌ها نشان می‌دهد این کارگاه کوچک دارای بیش ‌از چهار کوره است که برخی از آنها به‌صورت کامل تخریب شده‌اند ولی برخی دیگر همچنان سالم هستند.

گفتنی است در معماری این کارگاه تاریخی که سفال‌هایی از دوره صفویه از آن به‌دست آمده است، باستان‌شناس‌ها مشغول گمانه‌زنی هستند که آیا این کارگاه در دوران پیش از صفویه نیز کاربری داشته است یا آنکه مربوط به دوران صفویه است.
از سوی دیگر در نزدیکی همین کارگاه به‌دست آمده در حاشیه قلعه الموت گروهی دیگر از باستان‌شناس‌ها در حال جست‌وجو برای یافتن چگونگی آبرسانی به قلعه الموت هستند.

براساس برخی گمانه زنی‌ها آب مورد استفاده برای زندگی ساکنان قلعه الموت برگرفته از نزولات آسمانی بوده است ولی اکنون باستان‌شناس‌ها با به‌دست آوردن لوله‌های سفالی این گمانه را تقویت کرده‌اند که آب قلعه الموت که یکی از دست‌نیافتنی‌ترین نقاط ایران برای اقوام مهاجم بود از سرچشمه‌های بالایی کوهستان تأمین شده است.

باستان‌شناس‌ها همچنین با درنظر گرفتن نخستین کانال تأمین آب قلعه الموت از نقاط بالایی کوهستان در حال کاوش برای یافتن مهندسی آبرسانی به قلعه الموت در همان دوران تاریخی هستند. حمیده چوبک سرپرست هیأت باستان‌شناسی کاوش در قلعه الموت در همین رابطه به خبرگزاری ایسنا گفته است که محوطه اطراف قلعه الموت برای یافتن مسیر آبرسانی، کاوش باستان‌شناسی می‌شود.

به گفته چوبک این دوازدهمین فصل از کاوش‌های باستان‌شناسی در قلعه الموت است که چندان گسترده نیست. براساس آنچه چوبک می‌گوید: در متون تاریخی، اطلاعاتی درباره انتقال آب از رودخانه یا چشمه به قلعه وجود دارد و بر همین اساس، در جهت شمال شرقی قلعه به‌عنوان تنها محلی که امکان انتقال آب از آنجا وجود داشته است کاوش‌ها در حال انجام است. باستان‌شناس‌ها اکنون توانسته‌اند در کاوش‌های خود در حاشیه قلعه تاریخی الموت که به آشیان عقاب مشهور است و پرواز عقاب‌ها بر فراز این قلعه باستانی هنوز به وضوح قابل مشاهده است کانال‌های انتقال آب در صخره‌های سنگی الموت را بیابند که دارای تنبوشه‌هایی از سفال بودند. به گفته سرپرست هیأت باستان‌شناسی الموت این سازه‌ها نشانگر سیستم آبرسانی به قلعه هستند.

تلاش باستان‌شناس‌ها در حالی صورت می‌گیرد که به‌دلیل تعدد چشمه‌های آب در بالادست قلعه الموت هنوز مشخص نیست انتقال آب به قلعه الموت از کدام سرچشمه صورت گرفته است. از سوی دیگر به‌دلیل وجود منابع ذخیره آب در قلعه الموت باستان‌شناس‌ها فرضیه‌ای را مطرح کرده‌اند که براساس آن با استفاده از شیوه هیدرولیک آب و به کارگیری از علم فیزیک آب از طریق کانال‌های بیرونی قلعه در دیواره قلعه الموت بالا می‌رفته و از آنجا به مخازن ذخیره آب هدایت می‌شده است. در همین حال برخی دیگر معتقدند به‌دلیل بسته بودن کامل قلعه الموت و اینکه ساکنان این قلعه از هرگونه مراوده با دنیای خارج به‌دلیل درامان ماندن از هجوم خارجی خودداری می‌کردند، از آبی که منشأ بیرونی داشت استفاده نمی‌کردند.

موافقان این نظریه اینگونه معتقدند که چون اسماعیلیان در قلعه الموت از هجوم بیگانگان پنهان مانده بودند بنابراین از این جهت که ممکن است دشمنانشان آب بیرونی را آلوده کنند تا آنها را از پای درآورند از استفاده از هرگونه آب با منشأ بیرونی خودداری می‌کردند. اکنون باستان‌شناس‌ها در کاوش‌های بیرون قلعه الموت به نقاطی دست یافته‌اند که به گفته آنها کانال‌های انتقال آب به قلعه الموت است. براین اساس آنها کاوش‌های خود را برای دستیابی به مسیر انتقال آب از کانال قدیمی که در دل سنگ‌ها حفر شده است تا پای قلعه ادامه می‌دهند تا نظریه انتقال آب از سرچشمه‌های شمالی الموت به قلعه تاریخی اسماعیلیان را اثبات کنند.

قلعه الموت یکی از قلعه‌های منحصر به فرد تاریخی در ایران است. دژ الموت در شمال شرقی روستای گازرخان و بر فراز صخره‌ای به ارتفاع دو هزار و 163متر از سطح دریا و ارتفاع 200متر از زمین‌های اطراف در دو هکتار بنا شده است. اطراف قلعه الموت از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است.

قلعه تاریخی الموت که یکی از جاذبه‌های گردشگری این منطقه نیز به شمار می‌آید در سال 486هجری قمری توسط حسن صباح از فرمانروایان اسماعیلیه به‌تصرف‌ درآمد و پس از حمله مغول به ایران در‌ماه شوال سال 654هجری قمری توسط هلاکوخان مغول به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس به‌عنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. در کاوش‌های انجام شده در این قلعه باستانی ظروف و تزییناتی به‌دست آمده که نشان می‌دهد این قلعه تبعیدگاه شاهزادگان خاطی و افراد دارای جایگاه بالا بوده است. همچنین اظهارنظر در مورد روستای کنار قلعه باستانی که نام آن گازرخان است بیان می‌کند که این روستای تاریخی نیز که اکنون به‌عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شده است، پس از تسخیر قلعه توسط هلاکوخان مغول، محل اقامت یکی از سرداران مغول به نام قازان‌خان بوده که پس از پایان هجوم مغول‌ها به ایران به گازارخان تغییر نام یافته است. اما مردم محلی این روایت را قبول ندارند و می‌گویند که گازار به‌معنای رختشوی است.

قلعه الموت در دوران صفویه نیز به‌عنوان زندان و تبعیدگاه استفاده می‌شد که به‌دلیل انجام حفاری‌های غیرمجاز در دوران قاجار و پس از آن دچار ویرانی شده است. این در حالی است که اکنون نیز نگهداری از این قلعه باستانی که دورانی تاریخی از کشور را به‌خود اختصاص داده است چندان مناسب نیست. مسئولان نگهداری از قلعه الموت ضعف نگهداری از این بنای تاریخی در ایران را به‌دلیل نبود اعتبارات اعلام می‌کنند.