همشهری‌آنلاین - دکتر اسماعیل سلامی* - مترجم احسان فتاحی: در حالی که شبکه‌های هیسپان تی‌وی و پرس تی‌وی تحت سانسور بی‌رحمانه شرکت‌های ماهواره‌ای حامی اسرائیل در اروپا قرار گرفته‌اند، به نظر می‌رسد غرب در حال کنار گذاشتن تعریف تثبیت شده خود از آزادی بیان است.

به گزارش پرس تی وی، شرکت‌ خدمات ماهواره‌ای هیسپاست، در اقدامی آشکارا تحت هدایت صهیونیست‌ها، به شرکت اورون دستور داد تا پخش پرس تی‌وی و هیسپان تی‌وی را متوقف کند. جای تعجبی ندارد که این اقدام غیر قانونی شور و نشاط زیادی را در سازمان‌های صهیونیستی مانند کمیته یهودیان امریکا برانگیخت.

دیوید هریس، مدیر اجرایی این کمیته گفته است، این تحولی عمده در راستای تلاش‌های جهانی برای مهار رژیم تهران است؛ اقدامی که ماه‌هاست با دقت آن را زیر نظر داریم و در مورد آن با دوستان خود در اسپانیا گفت‌وگو کرده‌ایم.

وی افزود: هیسپاست کار درست را انجام داد. هیچ شرکت ماهواره‌ای در جهان غرب نباید قادر باشد تبلیغات و پروپاگاندای دولت ایران را منتشر کند؛ دولتی که حقوق بشر را نقض کرده و ضمن حمایت از سازمان‌های تروریستی، مصمم است به سلاح اتمی دست پیدا کند. اینکه اقدام هیسپاست واکنشی خشم آلود را از سوی تهران در پی داشت، نشان می‌دهد که ما باید به اهمیت این موضوع پی ببریم.

شرکت اورون می‌گوید، اتحادیه اروپا رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی را هدف تحریم قرار داده و پخش هیسپان تی‌وی و پرس تی‌وی باید متوقف شود. لازم به ذکر است که شبکه هیسپان تی‌وی رسما در اسپانیا به ثبت رسیده و بر اساس قوانین آن کشور عمل می‌کند. از سوی دیگر، مقامات اتحادیه اروپا به پرس تی‌وی گفته‌اند که تحریم‌های ضد ایرانی این اتحادیه شامل رسانه‌های این کشور نمی‌شوند.

از نقطه نظر حقوقی، قطع پخش شبکه‌های ایران نقض کنوانسون حقوق بشر اروپاست. بموجب ماده ۱۰ این کنوانسیون، هر فرد حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی داشتن عقیده، دریافت و بیان اطلاعات و عقاید بدون مداخله نهاد عمومی و بدون در نظر گرفتن مرزها می‌شود. این ماده حق دولت‌ها در لزوم درخواست مجوز از سوی شرکت‌های پخش، تلوزیونی و سینمایی را سلب نمی‌کند.

بخشی از سهام شرکت هیسپاست متعلق به شرکت ماهواره‌ای یوتل‌ست است که مدیر اسرائیلی- فرانسوی آن به طور گسترده‌ای طراح حملات و تحریم‌ها علیه رسانه‌های ایرانی در اروپا دانسته می‌شود.

حتی اگر میشل دو روزن نیز مدیر عامل صهیونیست شرکت یوتل‌ست نبود، رسانه‌های اروپایی آنچنان به شکل ترحم بار و رقت انگیزی در چنگال صهیونیسم گرفتار هستند که بدون قید و شرط تسلیم خواسته‌های آن می‌شوند؛ بویژه اگر این خواسته‌ها به طور مستقیم در رابطه با مقابله با نفوذ و قدرت سیاسی جمهوری اسلامی باشد.

صهیونیست‌ها از یک سو، همواره خود را ملتی به تصویر می‌کشند که در طول تاریخ هدف آزار و اذیت وحشیانه اروپایی‌ها قرار گرفته‌اند؛ بهانه‌ای که از آن برای اخاذی عاطفی استفاده می‌کنند. متاسفانه اروپایی‌ها این ادعا را پذیرفته و به دنبال جبران «هولوکاست» هستند؛ هولوکاستی که یک مسئله بال و پر داده شده است و صهیونیسم از آن به عنوان برگ برنده سیاسی استفاده می‌کند.

از سوی دیگر، اروپا به صورت شیطانی مایل به این است که هر گونه صدای برآمده از ایران را که در دفاع از جمهوری اسلامی است خاموش کند و در عین حال اروپایی‌ها از شبکه‌های جایگزین مانند پرس تی‌وی، هیسپان تی‌وی و راشا تودی که گزارش حقیقی از نارضایتی در اروپا انتشار می‌دهند، هراس دارد. حقیقت این است که اروپا از داخل در حال فروریختن است و هیچ نجات اقتصادی نمی‌توان برای آن متصور بود و به همین دلیل کشورهای اروپایی خواهان خاموشی رسانه‌های حقیقت‌جو و حقیقت‌گو در این مورد هستند. در کنار این، لابی صهیونیسم در اروپا بسیار قدرتمند است و اروپایی‌ها ترجیح می‌دهند با چشم پوشی از حقوق اساسی که کنوانسیون حقوق بشر اروپا بر پایه آن استوار است، تسلیم خواسته‌های ناموجه این لابی شوند تا بدین ترتیب از انتقادات ملامت بار یا انزوای سیاسی از طرف واشنگتن فرار کنند.

حقیقت امر این است که اروپا به دلیل وابستگی خود به امپریالیسم امریکا و حمایت از رژیم صهیونیستی در حال فرو افتادن در یک ورطه هولناک مالی است. نقشی که این شبکه‌های جایگزین در بالا بردن آگاهی فکری و بهبود نگاه سیاسی مردم ایفا می‌کنند، حقیقتی مسلم و انکارناپذیر است و چونان سیلیِ طنین اندازی در گوش دولت‌های اروپایی عمل می‌کند. به عبارت بهتر، این شبکه‌ها آینه‌ای را به سمت مخاطبین اروپایی خود گرفته و در این آینه حقیقت آنگونه که باید، بازتاب داده می‌شود. و این دقیقا همان چیزی است که اروپا را به ترس و سرگردانی انداخته است.

امری که اکنون علیه رسانه‌های ایران در جریان است، محدود به ایران و جامعه این کشور نیست. این شبکه‌ها و شبکه‌های خبری مشابه از حقوق جدانشدنی و مسلم شهروندان جهان هستند چرا که ساکنین جهان حق دارند صدایی غیر از صدای رسانه‌های خود را نیز بشنوند.

در واقع، محروم کردن جامعه جهانی از این شبکه‌ها، گرفتن حق انتخاب رسانه از ساکنین جهان است. این عمل، اقدامی نامشروع است و و می‌توان آن را نوعی تحریم فکری تعبیر کرد.


* دکتر اسماعیل سلامی کارشناس امور بین الملل است که تاکنون بیش از صدها مقاله از او در سایت‌ها و نشریه‌های جهان منتشر شده است. وی از مقاله‌نویسان نشریه‌های الاهرام (مصر)، پلستاین کرانیکل (امریکا)، گلوبال ریسرچ (کانادا) ، وترنز تودی (امریکا) و پراودا (روسیه) است. مقاله‌های وی تا کنون به بیش از سی زبان مختلف در دنیا ترجمه شده‌اند. سلامی دارای مدرک دکتری در مطالعات شکسپیری است.

منبع: همشهری آنلاین