این گفته دکتر لوک هانتر- مسئول هماهنگی برنامه جهانی گوشتخوار- درباره حیوانی است که روزگاری زیستگاه او از شبهقاره هند تا افغانستان، ترکمنستان و ایران تا شبهجزیره عربستان و سوریه پراکنده بود.
جانوری که جمعیت آن تا پیش از جنگ جهانی دوم 400 قلاده بود اما اینک شمار این جانور بر اساس آماری خوشبینانه 70 قلاده برآورد میشود.
گفته میشود جمعیت این جانور پس از آنکه در سال 1338 از سوی کانون شکار در شمار جانوران حمایت شده قرار گرفت رو به افزایش نهاد و در دهه پنجاه به نزدیک به 300 قلاده رسید.
اما برخی تحولات سیاسی در کشور موجب اختلال در حفاظت از این گونه نادر وحش شد و طی 3 دهه اخیر اشغال زیستگاهها و تخریب آن از سوی دامداران، شکار بیرویه، کمبود طعمه و بهویژه تصور نادرست جوامع محلی از این حیوان سبب کاهش شمارآن شد.
با این همه در همه این سالها دوستداران حیات وحش در حد توان خود اقداماتی برای حفظ یوز صورت دادند تا اینکه طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با مشارکتهای سازمانهای ملی و بینالمللی در کشور به مرحله اجرا درآمد.
طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بهرغم همه مشکلات توانست گامهایی مؤثر برای حفظ یوز بردارد. آموزش جوامع محلی و ارتقای فرهنگ عمومی و دادن تصویری درست از این حیوان به مردم از مهمترین این اقدامات بهشمار میآید.
اقدام دیگری که دستاندرکاران این طرح با همکاری انجمن حمایت از وحش (wcs) دانشگاه اتریش و سوییس موفق به انجام آن شدند نصب گردنبندهای ردیاب بر روی گردن 2 قلاده یوز و یک قلاده پلنگ در زمستان گذشته در منطقه حفاظت شده بافق یزد بود.
نشستی بدون حضور مسئولان محیط زیست
در پی آن نشستی با حضور پروفسور کریستین والزر (دامپزشک و استاد دانشگاه اتریش)، دکتر استفان (دامپزشک)، مهندس هوشنگ ضیایی (مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی) با شرکت نزدیک به 40 نفر از دانشجویان و کارشناسان و علاقهمندان به محیطزیست و حیاتوحش در سالن سرو پارک پردیسان برگزار شد؛ نشستی که در آن بیش از هر چیز عدم حضور مسئولین سازمان محیطزیست نمایان بود.
در این نشست که در روزهای پایانی سال 85 برگزار شد پروفسور والزر درباره زندهگیری یوز در ایران و تجربیاتش درباره زندهگیری دیگر گونههای وحش در سایر نقاط جهان سخن گفت.
نصب ردیاب
دکتر کامران کشیری دامپزشک و مترجمی که در تمامی مراحل اعضای تیم زندهگیری یوزپلنگ از جمله دکتر والزر را همراهی کرده بود در خصوص نصب گردنبندهای ردیاب بر روی گردن 2 قلاده یوزپلنگ و یک قلاده پلنگ گفت: از این پس به کمک این گردنبندها میتوان از وسعت قلمرو یوزها باخبر شد و دریافت که این حیوان بیشتر از کدام منطقه استفاده میکند چرا که زیستگاههای یوز در کشور ما پراکنده است و این در پارهای موارد به ویژه عبور جاده از میان زیستگاهها فاجعهآفرین است کما اینکه در سال 84 چند یوز در حین گذر از جاده- که ممکن است برای آنها یک مسیر ارتباطی بوده- در برخورد با خودروهای عبوری کشته شدند.
این مسایلی است که تنها از طریق دستگاههای ردیاب میتوان به آن پی برد چرا که یوزپلنگ حیوان بسیار پنهانکاری است و از طریق حضور در طبیعت و مشاهدات عینی نمیتوان درباره این حیوان اطلاعات لازم را بهدست آورد.
به گفته وی، یکی از بهترین کارهایی که تاکنون در جهان انجام شده استفاده از ردیابهای رادیویی است که از این طریق میتوان اطلاعات را بهراحتی دریافت کرد.
وی در خصوص چگونگی عملیات زندهگیری یوزها گفت: پس از 2 هفته انتظار سخت در منطقه حفاظت شده بافق 2 قلاده یوز زندهگیری شدند و شب بعد نیز یک قلاده پلنگ زندهگیری شد و پس از بیهوشی، گردنبندهای ردیاب بر روی گردن آنها نصب شد. پروفسور والزر در این میان عملیات بیهوشی و نیز کنترل وضعیت سلامت یوزها و پلنگ مورد نظر را برعهده داشت.
کشیری افزود: پروفسور والزر تجربیات متعددی در این زمینه دارد و از همین رو، حضور او در این پروژه امری حیاتی بود.
والزر همچنین در این نشست از تجربیاتش درباره زندهگیری کولان (جانوری شبیه به گورخر ایرانی که در صحرای گبی gobi مغولستان زندگی میکند) و خطراتی که زندگی این حیوان نادر را تهدید میکند سخن گفت. به گفته وی دادههای علمی دقیق نشان از افزایش برخورد با این حیوان دارد.
قطعه قطعه شدن زیستگاهها از دیگر مواردی است که حیات این جانور را در سراشیب انقراض قرار داده است. والزر تصریح کرد: کولانها در جنوب مغولستان و در اطراف صحرای گبی منطقهای که بسیار خشک و میزان بارندگی کمتر از 5 میلیمتر است زندگی میکنند. در آنجا برای زندهگیری این حیوان از 3 روش استفاده کردیم؛ نخستین روش، استفاده از یک نوع تفنگ بیهوشی ساخت اتریش بود.
در این تفنگ با استفاده از اشعه لیزر فاصله بهطور دقیق مشخص میشود. برای شلیک مواد بیهوشی حداکثر فاصله باید 80 متر باشد آن هم در زمانی که جریان هوا ساکن باشد.
در شیوه دوم، در کنار گودالهای آب به انتظار کولان مینشستیم و در شیوه سوم گرفتن حیوان با خودروی جیپ بود.
وی با اشاره به اینکه، کولان شباهت بسیاری به گورخر ایرانی دارد تاکید کرد: حداکثر زمان تعقیب گورخر و کولان باید کمتر از 18 دقیقه باشد چرا که اگر زمان تعقیب طولانیتر شود گورخر روز بعد از تعقیب جان خود را از دست میدهد.
وی گفت: بزرگترین خطری که در حال حاضر کولان را تهدید میکند قاچاق غیرمجاز اعضای بدن کولان برای استفاده در طب سنتی است. ضمن آنکه عملیات اکتشافی و بهرهبرداری از معادن مس و طلا سبب پایین رفتن سفرههای آب زیرزمینی شده که در نهایت باعث تهدید زندگی این حیوان است.
برای نمونه یک شرکت توانسته است موافقت مسئولان مغولستان را برای هرگونه عملیات حفاری، احداث جاده و اکتشاف معدن در منطقهای به وسعت 140 هزار کیلومتر مربع بهدست آورد؛ منطقهای که زیستگاههای کولانها را نیز در بر میگیرد و از همین رو میتواند آینده حیات این حیوان را با خطر جدی مواجه سازد.
اهمیت ردیاب ها
مهندس هوشنگ ضیایی مدیر طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیایی درباره اهمیت این ردیابها خاطرنشان کرد: با نصب این ردیابها، مسیر مهاجرت یوزها شناسایی میشود و از آنجایی که این گردنبندها مجهز به سیستم جیپیاس است، موقعیت و مسیر یوز و بهطور کلی تمام اطلاعات مورد نظر را در اختیار قرار میدهد و از این طریق میتوان برای حفظ این گونه کمیاب برنامهریزی کرد؛ بهویژه آنکه از این پس میتوانیم اطلاعات لازم درباره زاد و ولد این حیوان را بهدست آوریم.
وی وزن دستگاههای ردیاب را 360 گرم و عمر مفید آن را 18 ماه ذکر کرد و گفت: پس از زمان طی شده این گردنبندها خود به خود باز میشود و از این نظر آزاری متوجه حیوان نخواهد بود.