به‌طور کلی بازار یعنی کالا و خدمت؛ اما برای ورود به مباحث پیرامون این موضوع باید ابتدا مشخص شود که منشأ این کالا و خدمت داخلی است یا خارجی.

آن بخشی که خارجی است طبیعتا باید از خارج از مرزهای کشور تهیه شود و این نیاز به درآمد ارزی دارد. این رقم هم با توجه به فاکتورهای مختلف بین 80 تا 100میلیارد دلار در سال تعریف شده که البته از آنجا که بر مبنای یک نرخ واحد نیست طی یک سال گذشته بر قیمت‌ها تأثیر گذاشته و نوسانات زیادی را سبب شده است. بدیهی است که آن بخش از این نوسان در اختیار دولت است و باید با ابزار در دست قوه مجریه کنترل شود تا روند فزاینده و نابسامان قیمت‌ها هم تحت کنترل قرار گیرد. موضوع بعدی این است که بسیاری از تولیدکنندگان که تا پیش از این فعالیت مناسبی داشتند هم‌اکنون شرایط را به‌گونه‌ای دیده‌اند که بخشی از ظرفیت تولیدی خود را بلااستفاده گذاشته‌اند. این امر هم به‌خاطر وجود معوقات بزرگ بین تولیدکنندگان و نیز اجرای هدفمندسازی یارانه‌هاست.

از سوی دیگر برخی سوءاستفاده‌ها هم بین صنوف وجود دارد که همه نشان می‌دهد بازار اوضاع نامناسبی دارد. این شرایط را نمی‌توان با یکسری شاخص‌های مطلوب تطبیق داد و طبیعتا چنین اوضاعی مورد تأیید نیست. اشکالات زیادی به نحوه مدیریت بازار وارد است و نمی‌توان پذیرفت که در بازاری به این حجم که بخش وسیع آن به‌طور مستقیم با معیشت افراد در ارتباط است شاهد چنین نوساناتی باشیم. این مسئله نیازمند کنترل جدی‌تر و ورود عمیق‌تر دولت به بازار است تا سوءاستفاده‌ها و سوداگری‌های بی‌ضابطه در این بخش از بین برود.