درختهای دیواری هم هستند، سایههایی که روی دیوار میچسبند با رنگهای تیرهی زمستانی و یا بهاری با شکوفههای رنگی. شیکترهایش هم مثل سایهای از درختاند که از پشت نور به دیوار تابیده شده... اینها درختهای جدید زندگی شهری هستند.
درختهای کوتاهی هم هستند که پشت ویترینهای گلفروشیهای باکلاس میبینیم؛ درختچههای ژاپنی که قیمتهایشان میلیونی است و آکواریومهای درختی و... اینها هم برای خانهها هستند، همه مینیاتوری و زیبا... اما کسی میداند آنجا در حیاط کوچه چه خبر است.
کسی به شمشادها آب داده یا این کاج چرا این قدر بی حال و زرد است؟ چرا شاخههای اصلیاش را بریدهاند. آن ساختمان روبهرویی که بنایی داشت این بلا را سر کاج درآورد. دیدم از صبح تا شب به کاج بیچاره بدوبیراه میگفتند که ای کاش این درخت ِ مزاحم نبود و...چه میدانند که درختها ریههای این تهران آلوده هستند... چه میدانند که آنها جان دارند. من میگویم گوش هم دارند. خودم دیدم که از آنروز به بعد گردن کاج خم شده است... بگذریم... این خبر را بخوانید:
میزان آلودگی هوا را میتوان از طریق مغناطیسشناسی برگ گیاهان سنجید و این کار در تهران انجام شده است.
اصلاً میدانستید در این آزمایش مشخص شده که درخت توت، به دلیل پهنبرگ بودن، میزان زیادی از فلزات سنگین در هوا را به خود جذب میکند و بنابراین کاشت این گیاه و دیگر درختان برگپهن در شهر تهران توصیه میشود...درختها هزار فایدهی دیگر هم دارند و برای همهی این فوایدشان بر گردن ما حق دارند. آنها همسایه و همشهری ما هستند و حق شهروندی دارند.
اینجا خانهی داغداغانها بود
ریشههای متعددی برای نام تهران برشمرده میشود، اما ما اینجا فقط با یکی از آنها کار داریم! میگویند:
ریشهی نام تهران به زبانهای ایرانی باستان همچون زبان مادی و زبان اوستایی برمیگردد. از آنجا که شهرری و منطقهی تهران در دوران پیش از اسلام بزرگترین شهر سرزمین ماد بوده، بنابراین اسم تهران از دو بخش (ته) به معنی درخت تاقوک (ته گوک) یکی از درختهای مقدس در ادیان کهن ایرانی است و (ران) به معنی دامنه تشکیل شدهاست. (ته گوک) معنی درخت داغداغان میدهد که در مناطق شمال تهران امروزی می روییدهاست.
در لغتنامهی دهخدا هم به آن اشاره شدهاست: ته نامی است که در شمیرانات و اطراف طهران به درخت داغداغان دهند. بنابراین، این حدس غیرعلمی میگوید که تهران یعنی جا و مکانی که درآن درخت داغداغان میروید.
حق با آنهاست
درختها حق شهروندی دارند، اما ما نمیتوانیم حق آنها را بدهیم. حق این همه دودی که میخورند، حق رنگهای تیرهشدهی برگهایشان را، حق آبهای لجنی که بخوردشان میدهیم، حق یادگاریهایی که روی آنها مینویسیم، حق تابستانهای گرم که یادمان میرود تشنهاند یا آرزویی که دارند برای نشستن برف بر روی شانههایشان و ما انسانها برآورده شدن این آرزو را از آنها و از خودمان گرفتهایم. ما حتی مراقب نیستیم که در باغچه زباله نریزیم. نه نمیتوانیم! اما حق با آنهاست.
حال ما خوب است اما ...
همسایههای سبز و پیر شهر ما فقط این چنارهای خیابان ولیعصرعج نیستند. تشکیل دهندگان این تونلهای سبز دوست داشتنی، قدیمیترین درختهای تهران نیستند! تک درختهایی در گوشه وکنار این استان وجود دارد که ثابت میکند تهران، شهر درختها بوده است. سایت آدینه، بخشی از درختهای قدیمی تهران را معرفی میکند. مثلاً درخت توت روستای آدینهی شهرستان لواسان بیش از 500 سال عمر دارد و قطر آن 440 سانتی متر است، هر چند البته، قسمت اعظم درخت خشک شده است.
یا درخت چنار محلهی ناران در لواسان تقریباً 400 سال عمر دارد و یکی از شاخههای اصلی درخت خشک شده است.
و باز هم چناری در کنار امامزادگان صدرالدین و بی بی خاتون تهران خانه دارد، این چنار تقریباً 400 ساله است و حال و روزش خوب است .
چنار محلهی مبارک آباد، کنار بنای امامزاده حمزه هم 400 ساله است و تعدادی سرشاخهی خشک در درخت مشاهده می شود، اما وضعیت عمومی آن مطلوب است.
سروی هم هست در نزدیکی امامزاده نور (روستای امامه پایین) که 400 سال دارد و وضعیت درخت بهرغم تعدادی شاخهی خشکیده، مناسب به نظر میرسد.
نارون روستای باغگل در شهرستان اوشان هم تعدادی شاخهی خشک شده دارد، اما وضعیت عمومی درخت خوب است.
عکس: محمود اعتمادی