ما همه به مهمان علاقهمند هستیم و مهماننواز... قشر کارمند را با بن سفر به مسافرت عادت بدهیم... 850 هزار بازنشسته در کشور است.
از سویی سازمان بازنشستگی، هتلهایی را در اختیار دارد، همه اینها باید بیایند و در بعضی از فصول که سطح اشتغال کم است حرکت جدیدی را به وجود آورند...اغلب کشورها برای ترویج مردمشان به سفر تسهیلات اولیه را آماده میکنند تا مردم با حداقل هزینه به مسافرت بروند...سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور اخیراً اقدامات خوبی انجام داده است...
آینده صنعت گردشگری به نظر من تنها با کار و تلاش زیاد میتواند درخشان باشد، به ویژه اینکه ما در این کشور جاذبههای بیبدیلی داریم...آنچه که از ایران در کشورهای دیگر ساخته شده مبتنی بر واقعیت نبوده و تنها تبلیغات غلطی است که کشورهای اروپایی آنرا رواج دادهاند.
وگرنه من معتقدم که کشور ما به لحاظ استانداردهای گردشگری کشوری امن است و اتفاقاً برای گردشگران و جهانگردان بسیار مطمئن... ما باید بیشتر به فکر تامین امکانات و فراهم آوردن زمینهای برای خاطره انگیز کردن سفرهای جهانگردان باشیم... من بیشترین خاطراتم از مناطقی است که به آداب و رسوم و فرهنگ آن منطقه توجه شده بود اگر نه در همه جا میتوان یک هتل چند ستاره سراغ گرفت و از امکانات آن بهره برد، جهانگردان به ایران نمیآیند تا به هتلهای چند ستاره بروند بلکه آنچه برای آنها مهم است توجه به آداب و رسوم کشور خودمان در ارائه خدمات و امکانات است که میتواند برایشان جذاب باشد...
این جمله ها بخشهایی از سخنان جواد قاسمی، نائب رئیس انجمن متخصصین گردشگری ایران است. او روزگاری در شرکت هواپیمایی کشور بخش جهانگردی را راه اندازی کرد. سالها پیشتر نیز« آیتو»را به بار نشانده بود.
او هم اکنون یکی از کارشناسان صنعت گردشگری است و در این راه برای گسترش هر چه بیشتر آن تلاش میکند. گفتگوی زیر در یک عصر بهاری اتفاق افتاد. در میان سر و صدای بیامان هواپیماهایی که مینشستند و بلند میشدند.
- صنعت جهانگردی را چگونه میبینید؟
جهانگردی مقولهای چند وجهی است و براساس تعاریف سازمان جهانی کاملاً شناخته شده است. این بخش اثرات مثبتی از نظر اقتصادی و فرهنگی در کشورهای مختلف دارد. در بخش اشتغالزایی و کاهش بیکاری در همه کشورهای تأثیرگذار بوده است.
در کشور ما به دلیل داشتن مزیتهای نسبی همیشه تأثیرگذار بوده اما برنامهریزیهای ما طوری بوده که توفیقی که در نظر داشتیم بهدست نیاوردیم و متاسفانه از ایدهآلهایمان فاصله گرفتهایم. با توجه به اینکه ما دارای جاذبههای منحصر به فردی هستیم.
به عنوان مثال در بخش آثار فرهنگی در حدود هزار و 100 اثر تاریخی و فرهنگی داریم، یا در حدود 300 موزه که هم اکنون در حال فعالیت هستند. همه اینها ما را جزو کشورهایی قرار میدهد که در بخش جهانگردی حرفی برای گفتن داریم. سازمانهای مختلفی در این بخش مسئولند.
اصلیترین متولی این بخش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. در سالهای گذشته هنگامی که بخش جهانگردی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره میشد نمیتوانست تا به این اندازه مثمرثمر واقع شود. اما هنگامی جایگاه این نهاد از یک معاونت در یک وزارتخانه تبدیل به یک سازمان تحت اداره معاون رئیس جمهور شد، بدیهی است که سطح مناسبات و فعالیت آنان نیز تغییر کند و مفیدتر باشد. ارتقای سطح سازمان حرکتی اساسی بوده برای رشد صنعت گردشگری.
همیشه در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، برنامهای مشخص برای توسعه این صنعت وجود داشته و کشور ما هم از این موضوع غافل نبوده و سهم و جایگاهی را برای خود در این جایگاه تعریف کرده است.
- به گواهی آمار میتوان گفت که ما هنوز به برنامه توسعه سوم و چهارم در این بخش و اهداف آن نرسیدهایم. چرا که قرار بود در پایان برنامه چهارم به تعداد 5 میلیون گردشگری ورودی به کشور برسیم اما این رقم هنوز در کمتر از 2 میلیون باقی مانده است.
بر اساس سند ملی توسعه در پایان برنامه چهارم یعنی سال 1388 باید به رقم 2 میلیون و270 هزار نفر برسیم. این رقمی بوده که آنها پیش بینی کردهاند. در این سند هم براساس یک سری ضریبها این آمار افزایش پیدا میکند.
اما ما نمیتوانیم نرخ رشدمان را به مانند کشورهایی بدانیم که سالهای سال روی زیرساختهایشان کار کردهاند. و طبیعتاً نرخ رشدمان را منوط بکنیم به نرخ رشد کشورهای توسعه یافته. به نظر من این کار غیر منطقی است.
بلکه ما میتوانیم یک سال را به عنوان سال پایه قرار دهیم و هر ساله یک ضریبی به آن اضافه کنیم و بتوانیم برای تحقق آن اقدام کنیم. اگر بر اساس آمار هم اکنون یک میلیون و اندی جهانگرد چه در قالب تورهای ورودی یا بطور آزاد وارد کشور میشوند به طور خود به خود در سال 1388 ما به رقمی که در برنامه توسعه پیش بینی کردهایم خواهیم رسید. باید ما طوری برنامهریزی کنیم که عملی باشد اگر ما ارقام نجومی در برنامه ارائه کنیم، بی تردید نمیتوانیم به آنها عمل کنیم.
اما نکته اساسیتر این است که شرایط کشورمان خاص است. ما به خاطر اینکه اعتقاد داریم نمیخواهیم همه شرایطی که جامعه بینالملل به ما تحمیل میکنند بپذیریم، بنابراین همه شرایطی که بصورت عادی برای عبور و مرور جهانگردها میشود فراهم کرد، شاید ما نتوانیم برای آنان فراهم کنیم.
به عنوان مثال بحث روز سیاسی کشور که موضوع برنامههای صلح آمیز هستهای هست، موضوعی شده برای دیگر کشورها. چه آنان که مغرض هستند و چه دیگران. آنان بر این نکته تاکید میکنند که کشور ما امن نیست. با این تبلیغ سوء کشورمان را در یک تنگنا قرار میدهد. این درحالی است که کشور ما برای جهانگردها یکی از کشورهای امن دنیاست. این اطلاعات بر اساس آمار و نظر سنجیهایی است که از جهانگردان صورت گرفته. بنابراین به نظر میرسد که ما باید روی برخی برنامههایمان کار کنیم:
1 - برنامههایمان طوری تنظیم شود که به واقعیت نزدیک باشد.
2 - با یک نگاه کارشناسی کارهایمان را ارزیابی کنیم.
3 - امکانی را فراهم کنیم که بخش خصوصی فعالیت جدیتری داشته باشد.( اصل 44 تاکید میکند که بخش دولتی به بخشهای خصوصی واگذار شود.
با توجه به اینکه امکانات بسیار زیادی در بخش دولتی در حوزه گردشگری متمرکز است، در صورت واگذاری آن به بخش خصوصی میتوان امیدوار بود با اجرای اصل 44 گامهای جدیدی برداشت.) این تجربه کشورهای موفق را ما میتوانیم مدنظر قرار دهیم . بخش خصوصی آنها با مدیریت اقتصادی در توسعه جهانگردی نقش دارند. بنابراین سازمانها و موسسات خصوصی ما می توانند در این عرصه نقش ایفا بکنند و کمک بکنند در جهت گسترش جهانگردی.
- چندی پیش یکی از مراکز تحقیقاتی آلمان در یک نظرسنجی از برخی از گردشگران تبعه آلمان به نتیجهای رسیدند. بیشتر جهانگردان ایران را با سه چیز میشناختند. فرش، خاویار، بیانیههای سیاسی. آنان از مراکز گردشگری کشور ما حداقل اطلاعات را هم نداشتند.
آیا به نظر شما این نکته بیانگر این مطلب نیست که ما به دلیل ندادن اطلاعات درست به جهانگردانی که میتواند کشورمان را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کنند، مقصر هستیم؟
این نکتهای اساسی است. مهمترین موضوع در جهانگردی کشور ما شاید همین نکته باشد. ما نتوانستهایم هنوز معرفی مناسبی از مناطق گردشگری خود ارائه دهیم و اطلاعات لازم را در اختیار جهانگردان بگذاریم. وقتی که یک کشور گمنام، در تلویزیونهای بینالمللی فیلم جاذبههای گردشگریاش را پخش میکند، مسلماً بازار مناسبی هم پیدا خواهد کرد. من در طول مسافرتم به کشورها مختلف کمتر دیدهام که جاذبههای کشورمان را به شکل حرفهای در تلویزیونهای دیگر کشورها معرفی کنند. به نحوی که نظر جهانگردها را به کشورمان جلب کند. یک سری اتفاقات در این عرصه رخ داده اما چندان قابل توجه نبوده است. مسلماً اینها کافی نیست.
من یک بار در یکی از تلویزیونهای خارجی در یکی از کشورها اروپایی، فیلمی دیدم که به معرفی جاذبههای تاریخی و طبیعی ایران میپردازد. خیلی خوشحال شدم. اما بعدها متوجه شدم که این فیلم را اتحادیه صادر کنندگان فرش تهیه کرده است و آنرا برای پخش به چند شبکه تلویزیونی داده است. آنها با موضوع فرش به معرفی جاذبههای کشور پرداخته بودند. تازه بخش خصوصی این کار را کرده نه سازمانهای ذیربط.
موضوع دیگری که بسیار حائز اهمیت است، نوع رسانه است. از طرفی ما بیشترین تبلیغ را به داخل کشور معطوف کردهایم. با توجه به این نکته که مردم ما میدانند که چگونه به سفر بروند. علیرغم محدودیتها مختلف در حوزه اقتصادی ما سالانه شاهد سفر 40 میلیونی مردم به مناطق مختلف کشور هستیم. به عنوان مثال در هر سال چندین میلیون نفر از مردم به مشهد سفر میکنند.
آنان چه از امکاناتی چون مهمانسرا و هتل استفاده میکنند یا اینکه از امکانات شخصی خود مانند چادر بهره میبرند. برای همین است که اگر ما میخواهیم جهانگردی را گسترش دهیم باید ایرانگردی را تقویت کنیم. یا به تعبیری جهانگردی را با ایرانگردی آغاز کنیم. شکی نیست که ما کمبودهای زیادی در حوزه جهانگردی داریم.
ما برای سه دسته گردشگری که داریم باید امکانات فراهم کنیم. چه برای کسانی که در داخل سفر میکنند یا کسانی که به عنوان مسافر به خارج میروند، چه آن عده که در قالب گردشگر به کشور وارد میشوند.
در پایان برنامه توسعه چهارم تاکید شده است که برای گسترش صنعت توریسم در کشور باید تا پایان برنامه در حدود 20 هزار نفر آموزش ببینند. افرادی که در بخش جهانگردی باید آموزش ببینند و به ارائه خدمات بپردازند بر اساس برنامه چهارم توسعه تا سال 88 باید بیست هزار نفر باشند که من با این روند موجود بعید میدانم که بتوانیم به این پیش بینی برسیم.
ما باید در بخش آموزش، تبلیغات، نمایشگاههای خارج حضوری فعال داشته باشیم. بر اساس آمار فضای کل صنعت گردشگری کشور در نمایشگاه ITBکه بزرگترین نمایشگاه جهانگردی در جهان است و هر ساله در برلین برگزار میشود، در اختیار گرفت کمتر از 1000 متر بوده است. در صورتی که یک شرکت اروپایی در این نمایشگاه فضایی 3000 متری در اختیار داشت. بسیاری از کشورها در این نمایشگاه در عالیترین سطح نماینده داشتند.
از طرفی ما هنوز در کشور نشریهای نداریم که به خوبی بتواند این صنعت را پوشش دهد یا در سطح منطقه منتشر شود و بتواند جاذبههای گردشگری ما را برای ساکنان همین منطقه معرفی کند. در خاورمیانه ما نتوانستهایم سهمی منطقی بدست آوریم.
من فکر میکنم علاوه بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بسیاری از سازمانهای مرتبط باید فعال شوند. علاوه بر آژانسها و دفاتر خدماتی یک سری فعالیتها را باید سازمانها انجام دهند.
- به تعبیر شما جایگاه این صنعت میتواند رشد کند و به جایگاه اصلی خود برسد؟
ما زمینه هر گونه فعالیت را داریم. داشتن آثار تاریخی متعدد و زیاد، اکوتوریسمهای بی نظیر و...
اما به دلیل معرفی نشدن مناسب و ارائه اطلاعات ما نمیتوانیم به آنان بپردازیم. بسیاری از جهانگردان حرفهای، کشورمان را به خوبی میشناسند و میخواهند که به اینجا بیایند. آنان نیازی به امکاناتی مانند هتل و اقامتگاه ندارند.چرا که کوهنوردند یا تورهایی هستند که با اتومبیلهایشان که کاروانی هم به آن متصل است آمادگی ورود به کشور را دارند.
از طرفی ما میتوانیم با فعالسازی توریسم اسلامی زمینهای مساعد فراهم آوریم تا اگر کسانی هستند که دوست دارند تا به کشورهای اسلامی سفر کنند به کشور ما بیایند و از طبیعت کشور بهره ببرند. ما این امکان را داریم که اقدامات گستردهای انجام دهیم که باید به تدریج به آن توجه کرد.
- با توجه به این نکته مهمترین مشکل صنعت گردشگری در کشور را چه میدانید؟آیا روزی میتوان شاهد رشد و شکوفایی این صنعت بود؟
رشد صنعت گردشگری به عوامل متعددی بستگی دارد. هم اکنون بسیاری از کشورهای اروپایی به غلط کشور ما را به عنوان کشوری ناامن معرفی میکند که این مسلماً واقعیت ندارد. بر اساس آمارهای مختلف جهانی کشور ما یکی از امنترین کشورهای دنیا است، به لحاظ اسکان و اقامت توریست.
اما آنان در رسانههای خود چیزی غیر واقعی میگویند.ما علاوه بر معرفی جاذبه توریستی خود و ارائه اطلاعات مناسب باید به یک نکته مهم هم توجه کنیم. به نظر من مهمترین عامل عدم موفقیت در صنعت گردشگری ناهماهنگی سازمانها و نهادهای مرتبط و بخش خصوصی است.
به عنوان نمونه وزارت راه در صنعت گردشگری تاثیر فراوانی دارد.این صنعت با داشتن امکانات حمل و نقل جادهای، هوایی، ریلی، دریایی یکی از مهمترین سازمانها و ارگانهایی است که در صنعت گردشگری نقش آفرینی میکند. ما در این صنعت باید امکانات خود را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم گامهایی در توسعه داشته باشیم.
البته سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اخیراً با هماهنگیهای انجام گرفته تعامل مناسبی با دستگاهها و وزارتخانههای متعدد داشته است و حتی تسهیلات مناسبی در اختیار بخش خصوصی قرار داده است. این اقدامات میتوان نویدبخش باشد.