اما آنچه در این شهر بزرگ میگذرد هیچ تلاطمی را از این رویکرد نشان نمیدهد.
در واقع تهران هنوز نتوانسته آن گونه که لازم است پا در این وادی بگذارد و مقصدی باشد برای گردشگران. برای آن عده که سالها به عنوان شهروند تنها از ماهیت کالبدی آن بهره میبرند و به آن به دیده خوابگاهی بزرگ یا محلی برای کار مینگرند.
ما سالهاست که در کوچههای تنگ و باریک این شهر پر دود و آهن راه میرویم و هنوز نتوانستهایم از امکانات آن بهره ببریم. تهران برای تمام شهروندانش به مکانی برای کار و خواب تبدیل شده است. به جایی که در آن امکان استفاده از مظاهر فرهنگی و تفریحی وجود ندارد.
ما عادت کردهایم اگر بخواهیم گردش کنیم یا برای تفریح به جایی برویم حتماً از این شهر دود گرفته بیرون برویم و در جایی در حوالی کوههای سر به آسمان سائیده پناه ببریم و از تهران فرسنگها فاصله بگیریم. این شهر را سالهاست فراموش کردهایم. تهران برایمان دیگر آن تهران دوست داشتنی نیست.
تهران شهری است که برای ساکنان آن کمتر دارای جذابیت و شگفتی است. ده میلیون شهروند تهرانی روزانه در خیابانهای این شهر بزرگ راه میروند، بدون آنکه نگاهی از روی تأمل بر آثار بجا مانده از روزگاران دیرینش بیاندازند.
این شهر بزرگ و دراندشت هیچ گاه مهملی برای گردش شهروندانش فراهم نیاورده و نتوانسته است از درون خود برای ساکنانش زمینهای برای سفر فراهم آورد.
حیرتآور است اگر بدانیم که 82 درصد از سفرهای شهروندان این شهر در خیابانهایش بنا به اضطرار کاری بوده و تنها 18 درصد از سفرها با انگیزههایی چون تفریح یا استفاده از اماکن فرهنگی است.
این نکته که این شهر بزرگ با داشتن پتانسیلهای فرهنگی قابل توجه هنوز نتوانسته برای ساکنانش مرکزی مناسب برای سفر باشد، کمی ناامیدکننده است. تهران از آثار تاریخی ارزشمندی برخوردار است. بیش از دویست سال از عمر این شهر به عنوان پایتخت کشور ایران میگذرد و ابنیه و آثار پدید آمده در دورانهای مختلف هنوز چشم هیچ بینندهای را به سوی خود نکشانده و نتوانسته است در دیدگانشان جایی باز کند.
طبیعت زیبای این شهر که از سویی راه به کویر دارد و از طرفی دیگر به کوههای البرز می رسد هنوز برای شهروندان تهرانی ناآشنا ست. این سؤال همیشه وجود دارد که چرا این شهر ده میلیون نفری در جذب گردشگرانی که در درونش سالهاست زندگی میکنند موفق نبوده است؟ آیا تهران به لحاظ اقلیمی شهری فقیر است؟ آیا این شهر از آثار و ابنیه تاریخی و فرهنگی و هنری بی بهره است؟ یا آنکه انبوه دود و آهن تلنبار شده در این شهر راه بر هر چشم جستجوگری بسته است؟
هوشنگ غفارپور مدیرعامل موسسه تحقیقاتی گابین آسیا از راهاندازی توریسم شهری به عنوان یک فرصت در تهران نام میبرد و میگوید: مسلماً با راهاندازی توریسم شهری ما میتوانیم بسیاری از مسائل موجود در شهر را حل کنیم. او اولین و بدیهیترین دستاورد رونق توریسم شهری در تهران را اشتغال میداند. او میگوید: دیگر وقت آن گذشته است که ما یک اتوبوس فراهم کنیم و با امکانات کم شهروندان را به دیدن آثاری ببریم که هر روزه شاید از برابر چشمانشان رژه میرود. باید در این حوزه کار جدی و اساسی و پایهای انجام دهیم.
این کارشناس صنعت توریسم از اجرای طرحی سخن میگوید که با مشارکت شهرداری در آینده به بار مینشیند. غفارپور میگوید: ما مذاکرات اولیه با شهرداری در مورد راهاندازی توریسم شهری را با توجه به امکانات و معیارها و حفظ استانداردها انجام دادهایم و معتقدیم این طرح براساس تحقیقات و برنامهریزیهای انجام شده میتواند فضایی تازه در شهر تهران به وجود آورد.
مدیر عامل مؤسسه گابین آسیا از راهاندازی توریسم شهری به عنوان یک فعالیت فرهنگی و اجتماعی مهم در شهر تهران نام میبرد و با اشاره به تجارب کشورهای دیگر از موفقیت آن سخن میگوید: ما با توجه به این طرح میتوانیم فضایی برای اوقات فراغت شهروندان فراهم کنیم و علاوه بر ایجاد بسترهای لازم خود را آماده کنیم تا با بهرهبرداری از این تجارب میزبان بهتری برای گردشگران خارجی شویم.
هوشنگ غفارپور همچنین لزوم نگرش جدی به این مقوله از سوی مدیران شهری را یک اولویت میداند و معتقد است: توریسم شهری راهی مناسب است برای رسیدن به آنچه سالهاست در پی آنیم. وی ایجاد فرهنگ گردشگری در میان شهروندان تهران و همچنین تغذیه فرهنگی آنان را یکی از مهمترین اهداف این طرح نام میبرد و اضافه میکند: آنچه توریسم شهری میتواند به وجود آورد راهی مناسب برای بهرهمندی همه شهروندان تهرانی از امکانات فراموش شده این شهر است.
توجه به داشتهها
مهری نورایی مدیر یک دفتر گردشگری نیز ضمن تاکید بر قابلیتهای گردشگری و توریستی شهر تهران از راهاندازی توریسم شهری در این شهر به عنوان یک فرصت یاد میکند و میافزاید: بسیاری از افراد جامعه به ویژه دانشآموزان و دانشجویان از این طرح استقبال خواهند کرد. این سخن تنها یک حدس و گمان نیست.
ما بارها دیدهایم که اقشار در حال تحصیل علاقه عجیبی به آشنایی با مناطقی که در آن زندگی میکنند و همچنین مناطق تاریخی دارند. میتوان با تکیه بر مدیریت درست و برنامهریزی مناسب و تحت یک تجربه و تحقیقات گسترده این طرح را به اجرا درآورد و به آن قوام و دوام بخشید.
وی از راهکارهای مناسبی که میتوان با تکیه بر آن طرح مذکور را ساماندهی کرد میگوید: میتوان با تقسیط و فراهم آوردن امکانات خوب افراد دیگری را نیز به مجموعه علاقهمندان این سفرها افزود.
نورایی از حرکت شهرداری که تنها مسند مدیریت شهری است، در این حوزه به عنوان یک آغاز نام میبرد و میافزاید: شهرداری تهران میتواند با همکاری بخش خصوصی و همچنین حمایت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تجربهای نو در این عرصه را در شهر تهران شکل دهد.
وی با اشاره به تجارب کشورهای دیگر در این حوزه میگوید: اصولاً کشورهای دیگر کوچکترین حرکتشان را بزرگ کرده و به آن توجه میکنند این در حالی است که ما با داشتن پتانسیلهای بسیار خوب هنوز نتوانستهایم از آن بهره ببریم. او در پایان میافزاید: شاید نوبت آن رسیده تا ما نیز با اقدامی عملی راه را برای رسیدن به هدفی مشخص آغاز کنیم و به داشتههایمان بیشتر توجه کنیم.
تحولی تازه در شهر
دکتر سیدموسی پور موسوی مشاور شهردار در امور توسعه و مطالعات شهری، با اشاره به اهمیت توریسم شهری در فرایند جدید مدیریت شهرهای بزرگ نیز میگوید: مقوله توریسم سابقه دیرینهای در کشورهای غربی دارد و البته گزینه توریسم شهری با قرائت شرقی در ایران باستان هم رونق داشته و هم جزیی از فرهنگ و تمدن و تاریخ ایرانیان بودهاست. به طور مثال در شهر ایرانی- اسلامی اجزاء یک شهر شامل برج و بارو، فضای سبز شهر، شارستان، بازار، مدرسه و مسجد و ارگ مجموعهای به هم پیوسته را تشکیل میداد، که وجه بارز آن استفاده افراد پیاده از اجزای آن بود.
وی در ادامه سخنانش با توجه به رویکرد تاریخی به این پدیده میگوید: تعبیه زون پیاده در فضای شهری یعنی اهتمام به مقوله فرهنگی و اجتماعی، توریسم شهری و مشارکت شهروندان در رونق فضای اقتصادی شهر است.
دکتر پورموسوی در تحلیلی از وضعیت شهرهای دوره میانی در ایران به عنوان یک نمونه تاریخی میگوید: در این دوره رونق شایستهای در مدیریت بر توریسم شهری به وجود میآید. به گونهای که در پایان این دوره سفرنامههای زیادی تدوین شده که حاکی از رونق بی بدیل توریسم شهری در شهر ایرانی است.
مشاور شهردار در امور توسعه و مطالعات شهری در ادامه میافزاید: امروزه شهرهای بزرگ از جمله کلانشهر تهران فرصتی بیبدیل برای توسعه توریسم شهری در اختیار دارد.
تجربه جهانی مطالعه من، با روش تطبیقی نشاندهنده برتری فوق العاده تهران نسبت به شهرهایی مانند پاریس، وین، برلین و مسکو است.
درحالی که سهم تهران از بازتولید اقتصادی ناشی از توریسم شهری نسبت به شهرهای پیش گفته تقریباً نزدیک به صفر است.
او میگوید: فضای شهری تهران با توپوگرافی بینظیر از جنوب به شمال با تغییرات قابل لمس میتواند به توسعه توریسم شهری کمک کند. یعنی آنکه هوای شمیران، هوایمرکز و جنوب تهران متفاوت و جالب و جذاب است.
قناتهای تهران، بناهای تاریخی، پای کوهها، که به وسیله هفت دره از غرب به شرق، مناظری بی نظیر را به چشم میآورد و نیز بناهای یادمانی که در طول یکصد سال گذشته در تهران به وجود آمده میتواند جاذبههای شایستهای برای توریسم شهری باشد.
پورموسوی اذعان میکند که شهر تهران از نبود مدیریت کارآمد در حوزه توریسم شهری رنج میبرد. اما اشاره میکند که در نتیجه رویکرد شهروند محوری در طول دو سال گذشته که در شهرداری تهران به وجود آمدهاست و اهتمام مسئولان شهرداری به نیازهای مردم میتوان توریسم شهری را که قطعاً در اقتصاد شهر تأثیری شگرف دارد فعال کرد.
توریسم شهری با حمایت شهرداری تهران میتواند شهر را به لحاظ درآمدزایی و ایجاد بسترهای فرهنگی توریسم تغییر دهد و روندی به وجود آورد که با تکیه بر آن تهران از شهری برای کار به شهری برای زندگی کردن و تفریح تبدیل شود.
مسلماً در طول سال گذشته اقدامات فرهنگی شهرداری در حوزه اجتماعی توانست نقش مهمی در ایجاد زمینهای برای بهرهمندی شهروندان از امکانات فرهنگی و هنری به وجود آورد. توریسم شهری نیز بر این اساس میتواند گامی مهم برای مدیران شهری باشد. به ویژه اینکه به تعبیر دکتر پورموسوی اراده برای برقراری این صنعت و رونق آن در مدیریت شهرداری تهران وجود دارد.