تالار مولوی این روزها حال خوشی ندارد و پس از استعفای سعید اسدی از مدیریت این تالار بیش از سه ماه است که وضعیت مبهمی دارد.
کمبود سالن تئاتر مسئله تازهای نیست؛ سالهاست که تئاتر ایران با مشکل کمبود سالن دست و پنجه نرم میکند، اما وقتی این کمبود سؤال برانگیز میشود که بدانیم باز کردن گره سالن مولوی آنقدرها هم دشوار نیست. بلاتکلیفی این سالن که خاستگاه و پایگاه تئاتر دانشگاهی و دانشجویی است، واکنشهای متعددی را تاکنون بهدنبال داشته است. در آخرین روزهای سال 91کانون کارگردانان خانه تئاتر با انتشار بیانیهای نسبت به این وضعیت واکنش نشان داد. اما این تمام اعتراضات هنرمندان نبود و هنرمندان دیگری هم به این امر واکنش نشان دادند اما بهنظر میرسد که مسئولان به این مسئله توجه چندانی ندارند.
سعید اسدی در مقام مدیر تالار مولوی قبلا یکبار بهدلیل مشکلات مختلف ازجمله مشکلات مالی، کمبود امکانات، بیتوجهی مدیران و عدمپرداخت تعهدات مرکز هنرهای نمایشی به تالار مولوی از سمت خود استعفا کرد اما مدیران دانشگاه تهران پا درمیانی کردند و او باز بهکار خود بازگشت. اما دوباره همان شرایط بهوجود آمد و از آنجا که او و همکارانش بهمدت یک سال حقوق دریافت نکرده بودند برای دومینبار در بهمنماه سال گذشته از سمت خود کنارهگیری کرد تا به گفته خودش به حرفه اصلیاش که همان تدریس در دانشگاه و کارهای پژوهشی است، بپردازد. استعفای او هنوز از سوی دانشگاه تهران که تالار مولوی زیرمجموعه آن است پذیرفته نشده است. در حال حاضر مدیریت و برنامههای تالار مولوی معلق است اما برنامه «شنبههای مولوی» همچنان در حال برگزاری است. این جلسات به همت حلقه تئاتر دانشگاهی برگزار میشود.
سکون تالار مولوی زمانی مسئله دار میشود که بدانیم در چند سال اخیر این مجموعه تئاترهای دانشگاهی پرمخاطب و با ارزشی را روی صحنه بردهاست؛ نمایشهای موفق و پرمخاطبی همچون «اسکیس»، «قیاسالدین معالفارق»، «به صدای زمین گوش کن»، «پچ پچههای پشت خط نبرد» و «ویران» که بارها بهدلیل استقبال مخاطبان تمدید شد و توانست چراغ تالار مولوی را با حضور مخاطبان زیاد روشن نگه دارد.
تالار مولوی در چند سال اخیر همواره خبرساز بوده است. نخستینبار تیرماه 89درهای این تالار پلمب شد. علت این اقدام از سوی منابع غیررسمی، عدم رعایت بعضی مسائل فرهنگی اعلام شد، اما خبرهای دیگر به مسائل و اختلافات مالی میان دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی اشاره داشت. در این مورد هم 200نفر از هنرمندان بیانیه صادر کرده و خواستار رسیدگی و بررسی این اقدام غیرقانونی شدند. سرانجام تالار مولوی پس از پنج ماه با امضای تفاهمنامه همکاری این تالار با اداره کل هنرهای نمایشی و امور فرهنگی وزارت علوم بازگشایی شد تا نگرانی اهالی تئاتر از تعطیلی این تالار برطرف شود.
با اینکه این تعهدات امیدهای زیادی را بین هنرمندان زنده کرد، اما هرگز به واقعیت نپیوست. جای تعجب ندارد که تالار مولوی در دو سال اخیر در جشنواره تئاتر فجر مسئلهدار شود. دو سال پیش یعنی در سی امین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اعلام شد که تالار مولوی بهدلیل اینکه معاونت هنری به تعهدات خود عمل نکرده، از میزبانی جشنواره تئاتر فجر انصراف دادهاست. این موضوع با وعده و وعیدهای مدیران و البته پادرمیانی رحمت امینی در مقام دبیر جشنواره تئاتر فجر حل شد و مجددا این تالار قدیمی که روزی با اجرای تئاتر «ملاقات با بانوی سالخورده» به کارگردانی حمید سمندریان افتتاح شده بود، به جرگه تالارهای جشنواره تئاتر فجر پیوست. با این حال بازهم مسئولان ارشاد به تعهدات خود عمل نکردند و مسئولان تالار مولوی که از وعدههای عمل نشده دل خوشی نداشتند از میزبانی سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر انصراف داده و پا درمیانیها جواب نداد و تالار مولوی بهدلیل بدهی معاونت هنری که طی دو سال گذشته هنوز به دانشگاه تهران پرداخت نشده بود، در سیویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور نداشت.
اسفندماه امسال مجددا این شایعه به گوش رسید که ممکن است تالار مولوی که اصلیترین پایگاه تئاتر دانشگاهی است جزو میزبانان شانزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی نباشد. خوشبختانه این امر اتفاق نیفتاد و دانشجویان در خانه اصلی خود تئاتر اجرا کردند. بلاتکلیفی تالار مولوی را میتوان در این امر جست که دانشگاه تهران خود را متولی تئاتر نمیداند و برای فعالیتهای تئاتری ردیف بودجه مستقلی درنظر نگرفته است. معاونت هنری هم در دو سال و نیم گذشته، نه تنها به تالار مولوی کمک نکرده بلکه به وعدههای خود هم عمل نکرده است. در مورد وعدههای معاونت هنری رحمت امینی، دبیر سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر و رئیس مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری خاطرنشان کرد: حتی شنیدم که معاونت هنری وزارت گفته است که تلاش میکنیم مطالبات تالار مولوی را پرداخت کنیم اما دو سال است که فقط تلاش میشود. دو سال است که تفاهمنامه تالار مولوی و کانون تئاتر دانشگاهی میرود و میآید اما محقق نمیشود؛ با عدمتحقق این مسائل افرادی مثل اسدی نمیتوانند کاری انجام دهند. وضعیت سرنوشت این تالار 40ساله هم برای هنرمندان و هم برای دانشجویان نگرانکننده است. آنها نگرانند که مبادا سرنوشت تالار مولوی مشابه پلاتوهای دانشگاه تهران شود یا سرنوشتی شبیه سالنهای تئاتر پارس، تئاتر نصر، تالار نو، خورشید و کوچک تئاترشهر پیدا کند که پس از مدتی عکسهای یک خرابه در رسانهها منتشر شود با یک توضیح کوتاه: «اینجا تالار مولوی بود.»