به گزارش ایسنا، این کارگردان تئاتر در نشست خبری نمایشش که روز 18 خرداد در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، با اشاره به مشکلاتی که برای اجرای نمایش «یرما» در تالار وحدت پیش آمد،یادآور شد: ابتدا تالار وحدت از طرف مرکز هنرهای نمایشی دست به سانسور نمایشنامه زد و زمانی که با مبارزاتمان این سانسور را برطرف کردیم آن ها دیدند راهی ندارند جز سانسور اقتصادی و اینکه اعلام کنند «یرما» از هیچ حمایت مالی برخوردار نخواهد شد.
رفیعی یادآورشد: زمانی که این وضعیت را پذیرفتیم مانع سومی را بر ما تحمیل کردند و آن تحمیل ساعت اجرا در ساعت 18 به جای ساعت 19 و 30 دقیقه بود.
او که نمایشش را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میبرد، با ابراز قدردانی از همراهی مجید سرسنگی -مدیر این تماشاخانه- ادامه داد: شرافت و جسارت آقای سرسنگی قابل تقدیر است، او از ما دعوت کرد نمایشمان را در این تالار به صحنه بیاوریم تا این اثر مضمحل نشود.
رفیعی در عین حال به شرایط اقتصادی نمایش «یرما» اشاره کرد و افزود: این نمایش طبق قوانین تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود و فروش گیشه فقط میتواند هزینه دکور و لباس را تامین کند و اندکی پول برای گروه میماند. البته خوشبختانه همت و هنردوستی یکی از دوستان فرهنگی ما احسان رسولاف منجر شد ما مقداری تسهیلات دریافت کنیم.
این کارگردان با سابقه تئاتر ایران با ابراز تاسف از برخورد مرکز هنرهای نمایشی در مقابل نمایش «یرما» گفت: من و دستیارانم پیش مدیر مرکز هنرهای نمایشی رفتیم و طلب حمایت کردیم یعنی کاری را انجام دادیم که آنها دوست دارند چون عاشق این هستند که هنرمندان کاسه به دست پشت درهای بستهشان بروند. من هم برای اولین چنین کردم فقط به این خاطر که 12 بازیگر جوان و درخشانی که در این نمایش حضور داشتند روی صحنه بروند اما بعد از سخنان ما این مدیر سری تکان داد و بعد هم فقط یک چای و خداحافظ.
کارگردان نمایش «شکار روباه» ادامه داد: دو سال در طبقه هفتم تالار وحدت تمرین کردیم فاصله ما با مرکز هنرهای نمایشی معاونت هنری و مدیریت تالار وحدت، 10 متر بود اما در طول این دوسال یک بار نیامدند حالی از ما بپرسند.
وی ادامه داد: تنها کسی که احوال ما را در این سالن تمرین میپرسید یک دوربین 360 درجه بود که مواظب حرکات و رفتار ما بود که دست از پا خطا نکنیم. ما در چنین شرایطی زندگی کردهایم. بیپول، بیحمایت و دلگرمی و در آخر هم با یک توطئه از تالار وحدت رانده شدیم.
رفیعی با اشاره به شرایط دشوار اجرای نمایش «یرما» خاطر نشان کرد: شبی از اجرای نمایش کاملا ناامید بودم که دوست عکاسم تعدادی از عکسهای «یرما» را برایم آورد آن تصاویر آنقدر زیبا و زنده بود که اشک من سرازیر شد. با حمید پورآذری دستیارم تماس گرفتم و گفتم حاضرم نمایش را پنج روز در یک زیر زمین بدون دکور ، لباس و نور اجرا کنم فقط به این دلیل که دوستان هنرمند و ارباب جراید آن را ببینند و پس از اینکه بچههای گروه این موضوع را با آقای سرسنگی مطرح کردند ایشان گفت: چرا پنج روز اجرا بروید، بیایید و نمایش را در ایرانشهر اجرا کنید.
کارگردان نمایش «در مصر برف نمیبارد» در این نشست بار دیگر بر ضرورت شکلگیری و استقرار گروههای تئاتری تاکید کرد و گفت: گروه باید در یک مکان ثابت به طور مستمر فعالیت کند تا واقعا به یک گروه تبدیل شود نه من که یک کارگردان 74 ساله هستم و نه بازیگر جوان! ما هیچ کدام آموزشها و جست وجوهایمان در هنر نمایش و شیوههای گوناگون بازیگری تمام نشده است این نمایش آغازی بیش نیست و باید این روند ادامه پیدا کند. اما برپایی مستمر کارگاههای آموزشی زمانی میسر است که امکانات مالی ، مکان ثابت و چشم اندازی برای فعالیت گروه قابل تصور باشد.
علی رفیعی اضافه کرد: در تمام دانشگاهها و مراکز فرهنگی جوانان به صورت تکی وارد میشوند اما گروهی خارج میشوند چون تئاتر با گروه شکل میگیرد، در حال حاضر ما نیاز داریم که حتما در متد بازیگری چینی کار کنیم چرا که بزرگان تئاتر به سراغ سرچشمههای ناب نمایشی رفتهاند و تئاتر چین و ژاپن یکی از آن سرچشمهها است و این همان چیزی است که بازیگران ما باید بیاموزند باید از چین و ژاپن مربی بیاورند اما فعلا چنین اتفاقی در تئاتر ما نمیافتد.
کارگردان «یرما» در ادامه از شکل گیری گروه جوان بازیگرانش ابراز خرسندی کرد و گفت: اتفاقی که در کارگاه آموزشی ما افتاد در هیچ جای دنیا رخ نمیدهد، در این گروه انرژی بینظیر و شوق و شعف بازی کردن بسیار است هر بار که این بچهها روی صحنه میروند گویی بلیت بخت آزمایشان برنده شده است و با این شوق است که فنون و تکنیکها در تمام بدنشان جاری میشود.
او در ادامه تاریخچهای از اجرای نمایش «یرما» یبان کرد و افزود: ما به دعوت حسین پارسایی مدیر وقت مرکز هنرهای نمایشی قرار شد بار دیگر نمایش «خاطرات جامهدار از زندگی و قتل میرزاتقیخان فراهانی» را اجرا کنیم، علاوه بر بازیگران ثابت گروه چند بازیگر مدعو دعوت کردم اما چیزی نگذشت که دریافت کردم که دامنه فاجعه بسیار گستردهتر از قدرت تحمل من است، چرا که بازیگران مدعو هر یک در چند پروژه درگیر بودند.
این کارگردان صاحب نام تئاتر ایران تاکید کرد: برای اجرای نمایشم نیازمند بازیگرانی بودم که تسلط بدنی داشته باشند و در خلاقیت کار سهیم شوند اما تعدادی از بازیگران آن نمایش این ویژگی را نداشتند به همین دلیل از اجرای آن نمایش صرفه نظر کردم و قرار شد کارگاهی آموزشی برگزار و نسل جوانی راتربیت کنم که این اتفاق افتاد و در حال حاضر از حضور 12 بازیگر نمایش بسیار خرسندم و به خود میبالم. به آنان افتخار میکنم و تا جایی که انرژی و قدرت دارم با آنان کار خواهم کرد.
وی در ادامه با اظهار تاسف از شیوههای نادرست پرورش بازیگر در ایران خاطرنشان کرد: تربیت بازیگر در ایران سرشار از اشتباه و کمبود است و حاصلش این است که در طول این سالها از هیچ یک از آموزشگاهها و دانشگاهها یک بازیگر درست و درمان بیرون نیامده است.
رفیعی توضیحاتی درباره انتخاب نمایشنامه «یرما» ارائه کرد و گفت: از آنجا که میانگین خانمهای مستعد در گروه بالاتر از آقایان بود و چون میخواستم حتما اثری انتخاب کنم که نیازی به تحلیل روان شناسی و روان کاوی نداشته باشد، نمایشنامه «یرما» را به عنوان یک تراژدی مدرن انتخاب کردم.
او در پاسخ به پرسشی درباره اینکه چرا نمایشنامه «رقص مادیانها» نوشته محمدچرمشیر که آن را به دکتر رفیعی تقدیم کرده است را اجرا نکرده و همان متن اصلی لورکا را روی صحنه برده است، توضیح داد: هرگز در جریان نگارش متن چرمشیر نبودم. دو سه سال پیش از ایشان خواسته بودم به جای برخی از اشعار نمایشنامه لورکا اشعار دیگری جایگزین شود و ایشان هم این کار را انجام داد اما یکباره متوجه انتشار نمایشنامه «رقص مادیانها» شدم.
رفیعی گفت: اصلا نمیفهمم چرا باید «یرما» لورکا را کنار گذشت و یک متن دیگر نوشت که هیچ ربطی به آن ندارد. در حالی که من میخواستم همان حرف لورکا را روی صحنه بزنم.
او با اشاره به خوانشهای گوناگونی که از نمایشنامه «یرما»ی لورکا وجود دارد توضیح داد: در «یرما» دو قرائت موازی میبینی اول موقعیت و عصیان یک زن و نپذیرفتن خرافات از سوی او و در قرائت دوم «اسکانیا» را به عنوان یک مملکت عقیم و فاشیست زده میبینیم که نیروهای فرانکو تسخیرش میکنند و فریاد لورکا فریاد عقیم ماندن اسپانیا در مقابل نیروهای عقیم کننده است.
رفیع تصریح کرد: در قرائت دوم «یرما» به اسطوره باروری، رحمت ، آبادانی و نعمت تبدیل میشود که اسپانیا از آن محروم است و در حقیقت مبارزه جمهوری خواهان اسپانیا بر ضد فاشیستهای فرانکو است و ما امروز میتوانیم با شرایط اصل لورکا ارتباط برقرار کنیم.
در ادامه این نشست نسرین درخشان زاده بازیگر نقش «یرما» با ابراز خرسندی از بازی در نمایشی به کارگردانی دکتر رفیعی گفت: هر بازیگر ایرانی آرزو دارد با دکتر رفیعی کار کند، قبل از حضور در کارگاه ایشان در چند کارگاه دیگر شرکت کرده بودم اما زمانی که کار میخواست به نتیجه برسد سرپرست کارگاه ترجیح میداد با بازیگران اسم و رسم دار کار کند. اما دکتر رفیعی به تک تک ما اطمینان و اعتماد خیلی زیادی کرد. پشت همه ما ایستاد و به ما اعتماد به نفس داد تا نمایش به صحنه بیاید.
همچنین مصطفی ساسانی بازیگر نقش «خوآن» نیز گفت: تا دو سه سال پیش حتی رویای بازی در نمایش دکتر رفیعی برایم باور کردنی نبود چه رسد به اینکه واقعا در نمایش ایشان بازی کنم.
وی در عین حال با اشاره به مشکلات فراوانی که برای بازی در این نمایش داشته است، افزود: برای گرفتن این نقش گویی باید با زمین و زمان مبارزه میکردند.
نیر عباسی دیگر بازیگر نمایش هم بازی در نمایشی از دکتر رفیعی را یکی از آرزوهای هر بازیگر ایرانی دانست.
ساناز روشنی هم از اعتماد دکتر رفیعی سپاسگزاری کرد.
شهلا ندری هم گفت: به دست آوردن چیزی در گروه دکتر رفیعی به راحتی امکان پذیر نیست و بازی مقابل ایشان خیلی سختتر از بازی جلوی تماشاگر است.
مهدی اعتماد بازیگر نقش مرد بالدار نیز گفت: نقشی را بازی میکنم که در متن اصلی وجود ندارد و تا آخرین اجرای ما همچنان برای این نقش ایده داریم.
مسعود جوانبخش بازیگر نقش «ویکتور» با ابراز خرسندی از حضور در گروه دکتر رفیعی گفت: با ورود به کارگاه دکتر فهمیدیم معنای بودن در گروه یعنی چه و این برای ما خیلی مهم بود.
مجتبی آقا میرزایی بازیگر نقش خواهر شوهر «یرما» نیز گفت: خوبی گروه دکتر در این است که تا آخرین لحظه میتوان امیدوار بود که در نمایش ایشان حضور داشته باشیم چون ذهنشان بسیار باز است.
سارا اولیازاده دیگر بازیگر نمایش هم حضور در نمایش «یرما» را بهترین فرصت زندگیاش دانست و گفت: تجربه کار گروهی را در هر جایی نمیشود بدست آورد و من از دکتر رفیعی سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کرد.
سپس آیدین شفایی یکی از اعضای گروه موسیقی توضیحاتی درباره ساخت موسیقی نمایش ارائه کرد و گفت: اولین نکته در همکاری با دکتر رفیعی این است که با یک فرد بسیار مطلع درموسیقی کار میکنیم، ایشان یک آرشیو موسیقی بسیار خوب دارد و کار با ایشان بسیار سخت بود چون گوششان پر از موسیقیهای بسیار خوب است.
در نشست نمایش «یرما» علی رفیعی از اجرای نمایشی جدید با همکاری محمد چرمشیر و گروه جوان بازیگرانش همراه با تعدادی از بازیگران قبلیاش خبر داد که این روزها در مرحلهی مقدماتی است.
نمایش «یرما» نوشته فدریکو گارسیا لورکا با ترجمه احمد شاملو و طراحی و کارگردانی علی رفیعی هر شب ساعت 20 در تالار سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود.