گاهی واردات به اندازهای زیاد و لجامگسیخته میشود که ضرری جبرانناپذیر به بخش کشاورزی وارد میکند. مسلما این سیاستها یا به عبارت دیگر بیسیاستیها در زمینه واردات مورد تایید نیست.» این بخشی از اظهارات عباسعلی زالی است که 26 سال قبل وزیرکشاورزی ایران بود. در ابتدای مصاحبه از من میخواهد به جای سؤالاتی که پاسخش نقد وضعیت کنونی کشاورزی است به چالشهای اصلی این بخش بپردازیم. کاغذهای یادداشت کوچکی مقابل خود گذاشته و اصرار دارد محور گفتوگو همان دست نوشتهها باشد اما وقتی سؤالات کمی رنگ و بوی انتقاد بهخود میگیرد او هم مانند برخی از کارشناسان، سیاستهای فعلی دولت بهویژه در زمینه واردات محصولات را نادرست میخواند و میگوید: «مسئولان سادهاندیش شدهاند». او وقتی درباره برنامههای وارداتی دولت حرف میزند تعبیر «بیسیاستی» را به کار میبرد. بهرغم آنکه اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها را انقلابی بزرگ میداند اما نحوه اجرای آن را در شرایط فعلی برای تولید زیانبار توصیف میکند. او میگوید: «متأسفانه اثرات اجرای این قانون سببشده که تاثیرگذاری سیاستهای جدید برای جبران زیان و بازگرداندن سرمایه و فعالیتها نسبت به کشاورزی کار ساده و سریعی نباشد». او درباره عدمرای اعتماد مجلس به وی در سال آخر وزارتش معتقد است که نظر برخی مخالفانش در مجلس بهخصوص در ماجرای مخالفت وی با لایحه انحلال وزارت کشاورزی در وزیر نماندنش مؤثر بوده است. زالی پس از خداحافظی از وزارت کشاورزی در سال 1365، تجربه دو دوره حضور در مجلس و ریاست مرکز آمار ایران را نیز در کارنامه دارد.
- افت کمی و کیفی تولید کشاورزی در دو سال اخیر موضوعی است که بهنظر میرسد همه کارشناسان بر آن اتفاق نظر داشته باشند. به عقیده شما وضعیت این بخش در حال حاضر چگونه است؟
کشاورزی عقبمانده است. تولید در این بخش بسیار سرمایهبر است و وقتی به برنامههای پنج ساله در کشور نگاه میکنیم، میبینیم که سرمایهگذاری کشاورزی همیشه کمتر از پنج درصد بوده، درصورتی که استهلاک بالاتر از هشت درصد است. از طرف دیگر باید درنظر گرفت که بخش کشاورزی از سایر بخشهای دیگر تولیدی پیچیدهتر و آسیبپذیرتر است. اگر امسال ضربهای به کشاورزی وارد آید تا چندین سال بعد اثرات آن باقی خواهد ماند اما اگر صنعت امسال آسیب ببیند، سال بعد با دریافت تسهیلات دوباره جان میگیرد. کشاورزی با موجود زنده سر و کار دارد و بازسازی باغات و احیای زمینها زمانبر خواهد بود. اگر تولید صنعتی در یک استان جواب ندهد در استان دیگر میتوان آن را بنا کرد ولی کشت برنج، پسته و باقی محصولات را نمیتوان از استانهای مخصوصشان خارج کرد. کشاورزی ایران یک کشاورزی معمولی مثل جاهای دیگر دنیا نیست. متوسط بارندگی در کشور ما 250 میلیمتر است، در حالیکه در دنیا به 800میلیمتر میرسد. به مسئله کم آبی باید شوری زمین، فرسایش بالای خاک و استهلاک وسایل را نیز اضافه کرد. درنظر نگرفتن این موارد کشاورزی را عقب نگه داشته است.
- بهنظر شما تغییر روش پرداخت یارانهها در این عقبماندگی چه نقشی داشته است؟
اجرای طرح هدفمندشدن یارانهها بهعنوان حل یکی از معضلات مهم اقتصاد کشور موضوعی اجتنابناپذیر است؛ بنابراین اهتمام دولت به اجرای آن قابل تقدیر است اما برای اجرای این طرح لازم بود برای حمایت از تولیدکنندگان چارهاندیشی جامع و جدیای به عمل میآمد. اجرای این قانون در حالی اتفاق افتاد که بسیاری از مشکلات بهخصوص افزایش سریع هزینههای تولید و به تبع آن بالا رفتن قیمت محصولات نادیده گرفته شد و در مقابل مجریان طرح از همان ابتدا بر ضرورت ثابت نگهداشتن قیمتها اصرار داشتند. حتی این تفکر وجود داشت که با واردات میتوان بر این مشکلات فایق آمد. متأسفانه تاثیرگذاری سیاستهای جدید برای جبران ضرر و زیان و بازگرداندن سرمایه و فعالیتها نسبت به کشاورزی کار ساده و سریعی نخواهد بود.
- شما معتقدید توجه به بخش کشاورزی در دولتهای دیگر بیشتر بوده است؟
توجه نسبی در همه دولتها وجود داشته است.
- اگر توجه وجود داشته چرا به آن صورت که باید شکوفا نشده است؟
ابتدای انقلاب جمعیت کشور 35 میلیون نفر بوده و اکنون 75 میلیون نفر است. در کنار آن مصرف سرانه مردم نیز نسبت به آن زمان افزایش یافته؛ به این ترتیب هم افرادی که غذا میخورند تعدادشان بالا رفته و هم میزان غذایی که مصرف میکنند افزایش پیدا کرده است اما تولیدات کشاورزی با وجود آنکه همواره رشد داشته ولی به پای میزان رشد جمعیت و مصرف نرسیده است.
- به همین دلیل هم دولتها سعی کردهاند با واردات، این کمبود را جبران کنند؟
واردات همیشه وجود داشته است؛ در واقع یکی از ابزارهای تامین کمبودهای کشور محسوب میشود.
- پس شما سیاست دولت در سالهای اخیر را در زمینه واردات تایید میکنید؟
متأسفانه در کشور ما بهعلت وابستگی به پول نفت گاهی از واردات برای کنترل قیمتها یا به عبارت دیگر پایین نگه داشتن آن استفاده میشود و حتی فراتر از آنگاهی بیاختیار واردات از دست مسئولان نیز خارج میشود؛ بهنحوی که هر مسئولی سعی میکند واردات بیشتر از نیاز را به دستگاه یا وزارتخانه دیگر مربوط کند. گاهی واردات به اندازهای زیاد و لجامگسیخته میشود که ضرری جبرانناپذیر به بخش کشاورزی وارد میکند. مسلما این سیاستها یا به عبارت دیگر بیسیاستیها در زمینه واردات مورد تایید نیست.
- شما در دوران وزارتتان فرمولی برای واردات داشتید؟
مجموع نیاز کشور مشخص است. میزان تولید را از آن کسر کرده و باقیمانده را از طریق واردات تامین میکردیم. متأسفانه در برخی مواقع شاهد هستیم که برای کنترل قیمتها از ابزار واردات استفاده میشود که البته لازم است وزارت جهادکشاورزی مقابل چنین تصمیمهایی ایستادگی جدی داشته باشد. چنین حالتی در دوران وزارت اینجانب نیز گاهی پیش میآمد.
- اگر امروز شما را فرا بخوانند و دوباره متصدی این بخش شوید، چه اولویتهایی را برای کشاورزی معین میکنید؟
برنامهریزی باید بر پایه و اساس وضعیت فعلی بخش کشاورزی صورت گیرد لذا از آنجا که به آمارهای اعلامی کنونی اطمینانی ندارم، بهنظرم هر برنامهای براساس آن تدوین شود نمیتواند نتیجه مطلوب بهدنبال داشته باشد.
- میپذیرید که در بخش کشاورزی یک سند بالادستی وجود ندارد که آب، خاک، اشتغال و تولید کشاورزی را به هم متصل کند؟
بله متأسفانه کشاورزی از نداشتن استراتژی رنج میبرد.
- شما در زمان خود برای رفع این نقیصه چه کردید؟
وزارت کشاورزی از نخستین وزارتخانههایی بود که تدوین برنامه آینده را در دستور کار قرار داد و برنامه خود را در 22 موضوع در جزواتی که تهیه کرده بود به مجلس ارائه کرد.
- در برنامههای اول تا سوم، بخش کشاورزی بهعنوان محور برنامه توسعه قلمداد میشد اما هیچگاه اعتبارات با اولویت کشاورزی تخصیص پیدا نکرد. شما در دوره خود چه نقشی در تخصیص اعتبارات این بخش ایفا کردید؟
زمان ما زمان جنگ بود. اعتبارات به ما نمیرسید. میگفتیم حداقل کود به ما بدهید.
- تفکر خودکفاشدن در محصولات اساسی بهویژه گندم در ایران پس از انقلاب موج میزد و در زمان شما طرح محوری گندم مطرح شد. تا چه حد برنامهای که در دورههای بعد با عنوان طرح خودکفایی گندم دنبال شد با طرح اولیه در زمان شما همخوانی داشت؟
خودکفایی از همان ابتدا مورد تاکید امام (ره) و دولت بود زیرا هم موادغذایی در دنیا محدود است و هم مشخص نیست واردات همیشه بتواند با سهولت انجام شود اما بعضا برخی اقدامات در خودکفایی گندم منطقی بهنظر نمیرسید. تخصیص زمینهای جو و سایر محصولات به کشت گندم صحیح نبود.
- پس از انقلاب ابتدا دوره جنگ را داشتیم، بعد از آن به دوره بازسازی خرابیهای پس از جنگ ورود کردیم و در نهایت به شرایط ثبات رسیدیم. در کدام دوره میتوان شاخصهای بهتری را با توجه به شرایط وقت در مورد عملکرد بخش کشاورزی دید؟
در مورد شاخصهای دورههای مختلف، آمارهای قابل اطمینانی وجود ندارد بنابراین نمیتوانم نظر خاصی بدهم.