در این کشورها و متأسفانه در کشور ما توسعه به هر قیمتی دنبال میشود؛ از همین روست که اجرای هر طرح عمرانی با تخریبهای طبیعت همراه است. در این میان، طرح اقتصاد مقاومتی که از آن به درستی بهعنوان یکی از راهکارهای مقابله با تحریم یاد میشود میتواند فرصتی برای توسعه پایدار باشد، منوط به آنکه این راهکار مبتنی بر حفظ منابع پایه و محیطزیست کشور باشد. بر همین اساس 8خردادماه جاری گفتوگویی با عنوان «ارزشهای پنهان منابع طبیعی» در همین صفحه منتشر شد که طی آن، ارزشهای مغفولمانده منابع طبیعی تبیین شده بود. آنچه در پی میآید گزارشی است به قلم مهندس فرناز حیدری(کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست) درباره ارزشهای اقتصادی منابع طبیعی و محیطزیست که طی آن با استناد به تجارب سایر کشورها تهیه و تدوین شده است.
انتخاب، نهتنها در مفاهیم اقتصادی بلکه حتی در مسائل زیستمحیطی هم جایگاه خاصی دارد. سادهترین دلیلی که ما را مجبور به انتخاب میکند، محدودیت است. اگر به این نکته توجه شود که منابع طبیعی نیز درست مانند زمان و پول محدود هستند، آنگاه شاید مشخص شود که چرا برای استفاده و بهرهبرداری از منابع طبیعی باید برنامهریزی دقیقتری انجام شود.زمینهایی با قابلیت حاصلخیزی بالا، جنگلها، منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و... همگی محدود هستند و بقای امروز آنها لزوماً بهمعنای دوام همیشگی آنها نبوده و نیست. اقتصاد علم انتخابهای صحیح است. ارزشگذاری اقتصادی منابع طبیعی نیز گامی مثبت در همین راستاست. منابع طبیعی همچون سرمایههای انسانی، مالی، اجتماعی و... لازمه توسعه اقتصادی هستند. از این رو، نحوه تخصیص و استفاده از منابع طبیعی باید لزوماً با قواعد اقتصادی درازمدت همخوانی داشته باشد.
خسارات زیستمحیطی
ارزشگذاری اقتصادی پیامدهای زیستمحیطی میتواند اهمیت مسائل زیستمحیطی را به خوبی مشخص کند. بهعنوان مثال شهر مکزیکوسیتی دهههاست که با مشکل آلودگی هوا دست به گریبان است. پس از دهه 1980میلادی قوانین فوقالعاده سختگیرانهای با هدف تعدیل وضعیت آلودگی هوا بهکار بسته شد که البته تا حدودی نیز مؤثر واقع شده است. یک برآورد اقتصادی نشان میدهد که حذف کامل سرب از هوای این شهر میتواند باعث کاهش 70422مورد فشار خون در بزرگسالان و 498مورد سکته قلبی شود. کل هزینههای بستریشدن این افراد در بیمارستان، درمان و... حدود 48میلیون دلار برآورد شده است؛ به این ترتیب اگر تنها سرب از هوای این شهر حذف شود، سالانه میتوان حدود 125میلیون دلار در هزینههای بهداشتی صرفهجویی کرد.
نحوه ارزشگذاری منابع طبیعی
مصرف بهینه منابع، همان انتخاب درست و صرف هزینه کمتر است. بهعنوان مثال برای تولید غلات بیشتر طبیعتاً لازم است که علفزارهای بیشتری تخریب شوند و این یعنی تحمیل هزینه بیشتر بر مراتع. اگر ارزش مرتع و میزان سود ناشی از تولید غلات مشخص باشد آنگاه میتوان بین سود و زیان رابطه معقولی برقرار کرد و بالطبع تصمیم درستتری هم اتخاذ کرد.
در مواردی که یک کالا یا خدمات زیستمحیطی خاص در بازار تعریف شده باشد، این امکان وجود دارد که بتوان ارزش ضمنی آن را با استفاده از قیمتهای بازار تخمین زد. برای ارزشگذاری زمین معمولاً از روشهای مختلف قیمتگذاری املاک و مستغلات استفاده میشود. قیمتهای مشاهده شده در بازار که عمدتاً قیمتهای خردهفروشی زمین هستند را میتوان بهعنوان معیاری برای ارزیابی کیفیت محیط مورد استفاده قرار داد. اگر زمینی مرغوب باشد، قطعاً ارزش آن در قیمتش منعکس خواهد شد؛ درواقع مقایسه میزان حاصلخیزی در اکوسیستمهایی با مدیریت مختلف میتواند قیمت زمین را نشان دهد.
معیارهایی نظیر ارزش، فایده، کیفیت و کارایی از مواردی هستند که برای تعیین ارزش زمین بهکار میروند. اما روشهای ارزشگذاری غیربازاری هم وجود دارند که هدف آنها بهدستآوردن دادههای مناسب جهت آنالیز سود و زیان است. اساس این روشها را «تمایل به پرداخت مصرفکننده» یا بالاترین قیمتی که یک فرد حاضر است برای بهدستآوردن یک کالا یا خدمات زیستمحیطی پرداخت کند، مشخص میکند. بهعنوان مثال تمایل به پرداخت هزینه برای بهبود چشماندازها در پارک ملی گراندکانیون واقع در ایالت آریزونا 27دلار در سال، برای حفاظت از منطقه کاکادو در استرالیا 40تا 93دلار در سال و برای حفاظت از رودخانهها در برابر پروژه توسعه سدهای برقابی نروژ بین 59تا 107دلار در سال تخمین زده شده است.
در این روشها معمولا از بازدیدکنندگان یک عرصه زیستی یا یک پارک طبیعی یا حتی یک گونه خاص جانوری که جهت بازدید تمایل به پرداخت پول دارند، خواسته میشود تا پرسشنامههایی را بهصورت حضوری پر کنند. آنها باید شرایط یک بازار فرضی را مجسم کنند و به آنچه از آن بازدید میکنند، ارزش دهند. تاکنون بسیاری از عرصهها نظیر پارکهای ملی، مناطق حفاظتشده، مناطق تفریحی، اکوسیستمهای خاص، جنگلها، رودخانهها و حتی جادهها به همین صورت ارزشگذاری شدهاند.
ارزشگذاری پارکهای ملی در استرالیا
استرالیا کشوری است که بیش از 500 پارک ملی و منطقه حفاظتشده دارد. این عرصهها بالغ بر 28میلیون هکتار از مساحت استرالیا را در برگرفتهاند. پارک ملی کاکادو واقع در شمال استرالیا که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده، یکی از مهمترین پارکهای ملی این کشور است که مساحت آن در حدود نیمی از کشور سوئیس است.در سال 1994 ارزش حفاظت از هسته مرکزی این پارک در حدود 435میلیون دلار تخمین زده شد. پارک ملی کارنارون جورج نیز که در بخش مرکزی ایالت کوئینزلند واقع شده بهدلیل مناظر طبیعی و صخرهای خود شهرت بسیاری دارد. در سال 1995 ارزش تفرجگاهی این پارک ملی نزدیک به 40میلیون دلار برآورد شد. در استرالیا اگر ملکی به یک پارک ملی یا منطقه حفاظتشده چشمانداز داشته باشد، قیمت آن بین 6 تا 7درصد افزایش پیدا خواهد کرد.
ارزشهای طبیعت از دید مردم نیوزیلند
نیوزیلند کشوری است که بیشتر از 30هزار کیلومترمربع آن از پارکهای ملیپوشیده شده است. نیوزیلندیها بهمنظور احیای طبیعت غنی کشور خود در سالهای اخیر تلاشهای بیوقفهای برای احداث ذخیرهگاههای زیستی انجام دادهاند.پارک ملی فیورلند واقع در جنوب غربی این کشور، با مساحت 12500کیلومترمربع، چهاردهمین پارک وسیع نیوزیلند است که جاذبههای فوقالعادهای برای کوهنوردان دارد. در سال 1987میلادی بررسیها نشان داد که تنها صخرهنوردان و بازدیدکنندگان منطقه میلفورد سالانه 323/ 860میلیون دلار به این مجموعه تزریق میکنند.
ارزش اقتصادی جنگلهای مانگرو
جنگلهای باارزش مانگرو که بیشتر در اراضی جزر و مدی سواحل آبهای گرم، لبشور و شور تشکیل میشوند در اغلب مناطق جهان ارزشگذاری شدهاند. بهعنوان مثال ارزش اقتصادی جنگلهای مانگرو درجوامع محلی تایلندی بین 27،264تا 35،921دلار در هر هکتار تخمین زده شده است. در اندونزی نقش جنگلهای مانگروی خلیج بیتونی که مساحتی در حدود 304هزار هکتار را پوشش دادهاند درکنترل فرسایش براساس تأثیر آنها بر محصولات کشاورزی حدوداً 800دلار در سال به ازای هر خانوار برآورد شده است.در سال 2012میلادی تحقیقی جامع درباره ارزش اقتصادی جنگلهای مانگرو در 145سایت مختلف انجام شد. در علم آمار روشی است که در آن دادههای بهدستآمده از پژوهشهای مختلف را یکجا گرد هم میآورند و آنها را بهعنوان یک مجموعه داده تحلیل میکنند. از این روش جهت ارزشگذاری جنگلهای مانگروی جهان که بین مدارهای 30درجه شمالی و 30درجه جنوبی عرض جغرافیایی هستند نیز استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که ارزش اقتصادی سالانه جنگلهای مانگرو بین2772دلار تا 80334دلار در هکتار متغیر است. میانگین سود حاصل از فعالیتهای تفرجی و گردشگری در جنگلهای مانگرو 37927دلار تخمین زده شده است. این تحقیقات نشان داده که درصورت حفاظت منطقی و درست از جنگلهای مانگرو، این امکان وجود دارد که بازدهی در سال به مرز بالای 257905دلار هم برسد.
هزینه تخریب جنگلها در نپال و برزیل
در نپال که بهرهبرداری بیرویه، حجم جنگلهای حاشیه شهرهای کاتماندو و پوخارا را بهشدت کاهش داده، ارزش سالانه جنگلهای فاقد طرح مدیریت 420روپیه در هکتار است. در برزیل که حدوداً 60درصد جنگلهای آمازون را در خود جای داده، آنطور که باید از ارزش اقتصادی جنگلها بهرهبرداری نمیشود. در فاصله سالهای 1960تا 1985میلادی 14درصد از جنگلهای آمازون در کشور برزیل به زمینهای کشاورزی مبدل شدند. در مجموع از سال 1970میلادی تاکنون بالغ بر 600هزار کیلومترمربع از جنگلهای آمازون تنها در برزیل نابود شدهاند. در دهه 1990تحقیقات نشان داد که اگر نرخ جنگلزدایی تغییر نکند، برزیل میتواند مطمئن باشد که حداقل هر هکتار از این جنگلها بیشتر از 9000دلار برایش منفعت مالی به همراه خواهد داشت. اما در حال حاضر محققان باور دارند که اگر جنگلزدایی در این کشور مهار نشود، بدون تردید پرداخت هزینهای معادل 10تا 15میلیارد دلار در سال، برزیل را مجبور خواهد کرد که در این زمینه تصمیمات جدیتری اتخاذ کند.
نتیجهگیری
با وجود این، روشهای اقتصادی باز هم نمیتوانند ارزش حقیقی منابع طبیعی یا زیستمندان را نشان دهند. واقعیت این است که بسیاری از ارزشها نظیر ارزشهای زیباشناختی، بیولوژیکی و ژنتیک قابل ارزیابی با مقیاسهای مالی نیستند. اهمیت این روشها بیشتر بدان سبب است که میتوانند اولویتها را بهمنظور بهرهبرداری از محیط مشخص کنند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است