با همین نگاه است که در سه استان شمالی کشور که از بیشترین قابلیت طبیعتگردی برخوردار هستند شاهد راهاندازی صنایعی کاملا ناهمگون با طبیعت هستیم و با همین نگاه است که طرحهای عمرانی به قیمت تخریبهای گسترده طبیعت بهاجرا در میآیند. نگرانی از تخریبهای طبیعت البته در شرایط نامتعارف اقتصادی دو چندان میشود. صاحبنظران منابع طبیعی با اشاره به اینکه طرح اقتصاد مقاومتی میتواند فرصتی برای شکوفایی باشد بیم آن دارند که از این پس به بهانه توسعه اقتصادی، دامنه تخریبها گستردهتر شود. اما با وجود همه بیتوجهیها به ارزشهای اقتصادی منابع طبیعی، پرویز گرشاسبی، معاون آبخیزداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور از اجرای طرح ارزشگذاری اقتصادی در برخی از حوضههای آبخیز خبر میدهد. آنچه در پی میآید گفتوگویی است با این مقام مسئول درباره نخستین تجربه ارزشگذاری اقتصادی در سازمان جنگل ها؛ تجربهای که میتواند باعث تغییر نگاه مسئولان به منابع طبیعی و محیطزیست کشور شود.
- چرا به ارزشهای اقتصادی منابع طبیعی در کشور ما توجهی نمیشود؟
عمدهترین دلیل بیتوجهی به ارزشهای اقتصادی منابع طبیعی و بهطور کلی منابع زیستی ناشی از دشواری قیمتگذاری و تعیین بهای کارکردهای اکوسیستمهای طبیعی است؛ در واقع هنوز سازوکار مدون و شفافی برای ارزشگذاری عملکرد زیستبومها فراهم نشده، در نتیجه منافع مستقیم و غیرمستقیم این منابع همچنان ناشناخته مانده است، درحالیکه اگر اهمیت اقتصادی منابع زیستی شناسایی و تحلیل شده بود شاهد بسیاری از تخریبها نبودیم وحفاظت از این منابع به مفهوم واقعی اولویت اول بود.
- چگونه میتوان ارزشهای اقتصادی منابع طبیعی را شناسایی کرد؟
این کار میتواند در قالب تحقیقات و موضوعات خاص بررسی و تبیین شود. یکی ازکارهایی که در این برهه از زمان باید در ایران انجام شود ارزشگذاری منابع زیستی است. این ارزشگذاری باعث ارتقای فرهنگ منابع طبیعی میشود. نخستین اقدامی که دراین زمینه صورت گرفت تحلیل فنی و اقتصادی از کارکردهای حوضههای آبخیزی است که تحت حفاظت قرار دارند. در این تحلیل، صرفا عملیات آبخیزداری مورد توجه نبود بلکه احیای جنگل، قرق و کارهای حفاظت آب و خاک هم مورد توجه قرار گرفت؛ بهعبارت دیگر، همه این موارد عملیات احیای آبخیز تلقی میشود؛ یعنی هر فرایندی که بتواند جلوی تخریب طبیعت را بگیرد و باعث احیا بشود مدنظر است.
- در این تحلیل چه پارامترهایی مورد بررسی قرار گرفته است؟
در یک حوضه آبخیز پس از احیا، 38پارامتر نسبت به زمان قبل از احیا تغییر میکند. از مجموع این 38پارامتر، 34پارامتر مثبت است و 4پارامتر اثرات منفی دارد. البته این بهعنوان یک مطالعه موردی میتواند به همه کشور تعمیم یابدو براساس این الگو، تحلیلی کلی از کشور مورد نظر تهیه شود. در این تحلیل، عمدهترین مشکل قیمتگذاری منابع طبیعی، نداشتن آمار و اطلاعات دقیق حوضه آبخیز قبل از پروژه احیا بود؛ یعنی وضعیت حوضه قبل از احیا مشخص نبود، در نتیجه ما وضعیت را براساس آمار مطالعات تفصیلی و اجرایی قبل از پروژه که وضعیت موجود حوضه را ترسیم میکرد مورد استفاده قرار دادیم. البته هدف ما از این کار بهدست دادن روشهای آماری برای ارزیابی منابع طبیعی بود.
- آیا روشی برای ارزیابی اقتصادی منابع تدوین شده یا چنین روشی هنوز وجود ندارد؟
همانطور که اشاره شد هدف ما ارائه روش بود؛ در واقع میخواستیم روشهایی برای ارزیابی اقتصادی و آماری ارائه کنیم. نکتهای که وجود دارد این است که با توجه به اینکه فعالیتهای ما در احیای حوضههای آبخیز روی شش محور از 38محور متمرکز بود روی پارامترهای اثرگذار حوضه آبخیز تأکید کردیم زیرا بسیاری از این پارامترها (38پارامتر) روی یک پارامتر بهصورت تجمعی خود را نشان میدهند؛ برای نمونه، در یک حوضه آبخیز پس از احیا، پارامترهای خاک در شش مورد ازجمله حاصلخیزی، فرسایش، رسوبگذاری و عمق خاک تغییر میکند. برهمین اساس، فاکتورهای اثرگذاری را که قابلیت کمی داشت کمی کردیم اما بعضی از ارزشهای مواهب زیستی قابلیت کمی شدن ندارند؛ برای مثال، یک مرتع یا جنگل خوب، منظره زیبایی را برای گردشگر ترسیم میکند که باعث شادی و نشاط روح میشود. این شادابی و نشاط چقدر ارزش دارد؟ اینها بخشی از مواهب زیستی هستند که هنوز برای آنها ارزشی تعیین نشده است. این حظ بصری یکی از کارکردهای 38گانه احیای حوضه آبخیز است. نمونه دیگر تأثیراحیای حوضه آبخیز در تغییر میکرواقلیم منطقه است. درواقع حفاظت و صیانت از منابع طبیعی باعث تعدیل آب و هوا میشود این تعدیل آب و هوا چقدر ارزش دارد؟
- چه فاکتورهای دیگری در ارزشگذاری اقتصادی منابع طبیعی و بهطور کلی منابع زیستی اثرگذار است؟
موقعیت زمانی از دیگر فاکتورهای اثرگذار در اقتصاد منابع طبیعی است زیرا نمیتوان ارزش کارهای منابع طبیعی را دریک سال خاص ارزشگذاری کرد. مثلا نمیتوانیم ارزشهای اقتصادی احیای یک مرتع خوب را در تهیه علوفه، جلوگیری از فرسایش خاک و تولید آب طی یک سال تعیین کنیم بلکه این ارزشگذاری نیاز به یک دوره زمانی مناسب دارد. در مرتعی که احیا میشود بسیاری از ارزشهای اقتصادی آن از سال پنجم تا پانزدهم قابل محاسبه است. بعد از سال پانزدهم تا سال سیام ممکن است مرتع مورد نظر، حتی ارزش سال پانزدهم را نداشته باشد. اینها نمونههای دیگری از مشکلات ارزشگذاری اقتصادی منابع طبیعی هستند. در واقع تحلیل اقتصادی بخشهای مختلف منابع طبیعی نیازمند یک دوره زمانی است.
- با توجه به اینکه روی آبخیزها کار ارزشگذاری اقتصادی صورت گرفته است برای عینیشدن مسئله، چگونگی این ارزشگذاری را بیان کنید.
ارزیابی کمی آبخیزهای احیا شده براساس ششپارامتر ازجمله کاهش فرسایش خاک و رسوب و افزایش پوشش گیاهی مرتع و جنگل صورت گرفت. برای نمونه در مرتعی که در حوضه آبخیز احیاشده قرار داشت پس از 15سال، تولید علوفهخشک آن از 210کیلوگرم به 1288کیلوگرم رسید. علاوه براین، جلوگیری از خطر سیلاب، ترسیب کربن (جذبکربنجو از طریق افزایش پوشش گیاهی) و از همه مهمتر تولید آب ناشی از چشمههای جدید از کارکردهای آبخیزهای احیا شده بود. اگر همه اینها را بهصورت تلفیقی در یک حوضه آبخیز درنظر بگیریم نقش تولید آب از سایر موارد بارزتر است، بهطوری که اگر 100درصد سود اقتصادی را برای یک حوضه احیا شده آبخیز درنظر بگیریم 48درصد مربوط به تولید آب و هفت درصد مربوط به جلوگیری از رسوب ورودی به مخازن سدها و 25درصد مربوط به تولید چوب، علف و ترسیب کربن است.
- با توجه به نقش حیاتی تولید آب تا چه اندازه امکان تولید آب با احیای حوضه آبخیزها وجود دارد؟
آب یکی از فاکتورهای اثرگذار برای توسعه کشاورزی و توسعه و احیای منابع طبیعی است. ارزش آب تولیدشده از طریق احیای حوضه آبخیزها به این دلیل است که این آب از آب موجود گرفته نشده بلکه آبی است که از کاهش تبخیر بهدست میآید، یعنی ما سد نساختیم بلکه آبی را که از چرخه خارج میشده استحصال کردهایم.
- بهنظر میرسد این بحث نیاز به توضیح بیشتری دارد، اگر ممکن است مسئله را کمی باز کنید؟
حجم بارش آب در کشور ما 413میلیارد مترمکعب است که 280میلیارد مترمکعب آن، یعنی 68/5درصد آن تبخیر میشود. اگر آبخیزهای کشور را احیا کنیم میتوانیم جلوی تبخیر 100میلیارد مترمکعب آب را بگیریم. درواقع 100میلیارد مترمکعب به آب تولیدشده در کشور اضافه میشود و این بهمعنای تولید آب جدید است. علاوه بر این،هر هکتار آبخیز احیاشده 266دلار سود مقابله با سیلاب را در خود دارد. جلوگیری از رسوبگذاری در مخازن آب سدها و بحث حفاظت خاک براساس اینکه یکمترمکعب مخزن سد چقدر هزینه داشته محاسبه میشود. در این روش، ارزش هر هکتار عملیات آبخیزداری در مخزن سدها 86دلار محاسبه شده؛ یعنی هرهکتار عملیات احیای آبخیزداری باعث کاهش 7/14مترمکعب رسوب در مخزن سدها شده است.