ترجمه‌ی عباس تربن: بچه‌ها با غریزه‌شان زندگی می‌کنند، نه با حساب و کتاب و تردید و اضطراب. آن‌ها تشنه‌ی تجربه‌کردن و یادگیری‌اند و همه‌چیز برایشان هیجان‌انگیز است.

آدم‌ها کم‌کم که از کودکی فاصله می‌گیرند، لذت‌بردن از زندگی را نیز فراموش می‌کنند. گاهی بازگشتن به کودکی یا نگاه‌کردن کودکان می‌تواند درس‌های زیادی درباره‌ی زندگی به ما یاد بدهد تا زندگی شادتر و سالم‌تری داشته باشیم.

لذت‌های خارج از برنامه

خوب یا بد، بچه‌ها برای انجام همه‌ی کا رها برنامه‌ریزی نمی‌کنند. آن‌ها به‌صورت غریزی زندگی می‌کنند و در لحظه تصمیم می‌گیرند که چه‌کار کنند. البته این به معنی بیهوده‌بودن برنامه‌ریزی و مدیریت زمان نیست، اما در عین‌حال خوب است که فرصت‌های برنامه‌ریزی‌نشده برای لذت‌بردن را از دست ندهیم.

پشت‌سر کنجکاوی

بچه‌ها با کنجکاوی‌هایشان زندگی می‌کنند. آن‌ها همیشه به‌دنبال ناشناخته‌ها هستند و کنجکاوی‌‌هایشان آن‌ها را به‌حرکت درمی‌آورد.

- چرا؟ چه‌طور؟ هنوز همون‌جاییم؟

بچه‌ها به‌خصوص وقتی درگیر فعالیتی نیستند، سؤال‌های زیادی طرح می‌کنند؛ سؤال‌هایی که لزوماً جوابی ندارند.

احساست یعنی لباست

بچه‌ها لباسی از احساسشان بر تن دارند و برای همین حس و حال لحظه‌شان برای همه قابل‌دیدن است. هیچ‌وقت لازم نیست حدس بزنی بچه‌ها خوشحالند یا غمگین یا عصبانی. تو هم سعی کن مثل بچه‌ها صادق باشی و احساست را پنهان نکنی.

بازی را فراموش نکن

بازی‌کردن ریشه در کودکی دارد و بچه‌ها عاشق بازی هستند. بازی‌کردن خیلی کیف دارد، ولی ما هرچه بزرگ‌تر می‌شویم این لذت بزرگ را فراموش می‌کنیم.

به سبک خودت انجام بده

بچه‌ها با سر شیرجه می‌روند در کاری که می‌خواهند انجام دهند. آن‌ها همیشه برای راهنمایی دیگران صبر نمی‌کنند، به‌جایش شیوه‌ی شخصی خودشان را برای انجام کارها پیدا می‌کنند. همین ویژگی، آن‌ها را به سمت نوآوری‌های کشف‌نشده و روش‌های بهتر هدایت می‌کند.

روز از نو

بچه‌ها اصرار ندارند روزشان را یک‌جور خاص شروع کنند. آن‌ها برای زندگی و تجربه‌های پیش‌رو هیجان‌زده‌اند و به دنیا و هرچه در آن است، نگاهی مشتاقانه دارند.

 

منبع: همشهری آنلاین