همشهری آنلاین - دکتر سید جلال دهقانی فیروزابادی*: سیاست خارجی موفق برای تامین منافع ملی، که بسیار فراتر از علائق حزبی و جناحی می رود، نیازمند بستر داخلی متعادل و مستعد است. در این مقاله ابعاد گفتمان اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

درآمد

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 تاکنون گفتمان‌های مختلفی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاکم شده است. با حاکمیت هر یک از این گفتمان‌ها رفتار و راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز دستخوش تغییر و تحول شده است. اگرچه براساس بعضی از رویکردهای گفتمانی، عامل یا کارگزار انسانی خود در درون گفتمان تعریف می‌شود و در چهارچوب آن رفتار می‌کند، اما تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بیانگر این واقعیت است که رؤسای جمهور نقش تعیین کننده‌ای در تدوین و تعریف گفتمان سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران ایفا می‌کنند.

بر این اساس، با انتخاب آقای دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ملت ایران، می‌توان طبق رویه پیشین پیش‌بینی کرد که گفتمان و به تبع آن رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت یازدهم متحول و دگرگون خواهد شد. با توجه به اینکه رئیس جمهور منتخب خود را اعتدال‌گرا خوانده و پیشینه ایشان نیز این ادعا را به خوبی تأیید می‌کند، گفتمان سیاست خارجی دولت یازدهم نیز در چهارچوب گفتمان اعتدال تعریف می شود. از این‌رو، گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت تدبیر وامید، را به درستی می‌توان گفتمان اعتدال نامید؛ به گونه‌ای که رفتارها و راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت یازدهم نیز در قالب گفتمان اعتدال تعریف و تدوین می‌گردد.

1- معنا و مفهوم اعتدال

معنای لغوی اعتدال، رعایت حد وسط و میانه‌ در بین دو حال از جهت کمیت و مقدار و از جهت کیفیت و چگونگی است. هم‌چنین اعتدال به معنای توازن و تعادل در مقدار، هم‌وزنی، برابر بودن دلایل، و برابری و یکسانی در کم و کیف نیز می‌باشد. از این‌رو، اعتدال به معنای میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط یا تندروی و کندروی است. در آموزه‌های اسلامی، به ویژه در قرآن کریم و نهج‌البلاغه، بر اعتدال و رعایت حد وسط تأکید شده است؛ به گونه‌ای که قرآن کریم امت اسلام را امت وسط و متعادل معرفی می‌کند.

و کذلک جعلناکم امـﺔ وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس (بقره: 143). امام علی (ع) در اولین خطبة حکومتی پس از تصدی خلافت می‌فرمایند: الیمین و الشمال مضلـﺔ، والطریق الوسطی هی الجاده... (نهج‌البلاغه کلام 16). همچنین امام علی (ع) می‌فرمایند: خیرالاعمال اعتدال الرجاء و الخوف (نهج‌البلاغه حکمت 70). در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به اعتدال به معنای رعایت حد وسط و میانه‌روی اشاره و تأکید شده است: «اعتدالی هم که می‌گویند... یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ روی و بدون راست‌روی» است. (بیانات در دیدار با اعضای دولت 20/8/1383). از این رو، اعتدال رابطه و نسبت استواری با عدالت و قسط دارد.

به طور کلی اعتدال به دو صورت سلبی و ایجابی تعریف می‌شود. در معنای سلبی، اعتدال به معنای نفی افراط و تفریط و پرهیز از این دو حد می‌باشد. در سیاست نیز اعتدال معمولاً به صورت سلبی تعریف و تلقی می‌گردد. در سیاست خارجی نیز بر همین اساس، اعتدال به معنای نفی و پرهیز از گفتمان‌های افراطی و تفریطی تعریف می‌شود. به گونه‌ای که اعتدال را می‌توان به صورت نفی پاد گفتمان‌های معارض آن یعنی گفتمان سازش و گفتمان‌ستیزش یا گفتمان آرمان‌گرایی احساسی و گفتمان واقع‌گرایی انفعالی تعریف کرد. اگرچه، بر مبنای اصل منطقی «تعرف الاشیاء باضدادها»، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی را می‌توان بر پایه نفی پاد گفتمان‌های افراطی و تفریطی تعریف کرد، ولی فهم دقیق این گفتمان مستلزم تعریف آن به صورت ایجابی و مثبت است. گفتمان اعتدال در معنای ایجابی و مثبت براساس مختصات، شاخص ها و عناصر مقوم آن تعریف می‌گردد. از این‌رو، برای درک وشناخت دقیق گفتمان اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، باید شاخص‌ها و عناصر قوام بخش آن را تعیین و تعریف کرد. برای تعیین و تعریف مختصات و شاخص‌های گفتمان اعتدال نیز نخست باید دال مرکزی (Nodal Point) آن را تعیین و تبیین کرد:

2- دال مرکزی گفتمان اعتدال: تعادل و توازن

براساس معنا و مفهوم اعتدال، ‌دال مرکزی و متعالی گفتمان اعتدال که عناصر و دقایق آن نیز حول آن معنا و مفصل‌بندی می‌شوند را می‌توان «تعادل و توازن» تعیین و تعریف کرد. در چهارچوب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تعادل و توازن را می‌توان بر حسب این موارد تلخیص و تبیین کرد.

1-2- توازن و تعادل بین آرمان‌گرایی و واقع‌گرایی

جمهوری اسلامی ایران یک نظام سیاسی با هویت اسلامی و انقلابی است که در چشم‌انداز 20 ساله نیز به آن تصریح شده است. هویت اسلامی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران بدان معناست که این کشور در عرصه سیاست خارجی دارای آرمان‌های انسانی، انقلابی و اسلامی است. از این‌رو، جمهوری اسلامی ایران یک نظام آرمان‌خواه و رسالت‌مدار است. اما از سوی دیگر،‌ دین مبین اسلام و به تبع آن گفتمان انقلاب اسلامی گفتمانی واقع‌بین است؛

به گونه‌ای که کارگزار مسلمان (اعم از فرد مسلمان و دولت اسلامی) باید آرمان‌های انسانی و اسلامی را با توجه به واقعیت‌ها و هست ها و نیست‌ها پی گیری و تأمین کند. از این‌رو، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران متضمن تعادل و توازن بین آرمان‌گرایی و واقع‌بینی است که به صورت واقع گرایی آرمان‌خواه می‌توان تعریف و تلقی کرد. برقراری توازن بین آرمان گرایی و و اقع گرایی نیز از طریق آرمان گرایی در اندیشه و نظریه از یک سو و واقع گرایی در عمل و رویه از دیگر سو امکان پذیر می شود.

2-2- تعادل و توازن بین اهداف سیاست خارجی

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مانند سایر کشورها، دارای اهداف متعدد و مختلفی است. افزون بر این، جمهوری اسلامی ایران به واسطه ماهیت و هویت اسلامی خود، دارای دو دسته از اهداف ملی و اسلامی یا فراملی است. اعتدال در سیاست خارجی بدان معناست که بین این دو دسته از اهداف و بین عناصر هر یک از این دو تعادل و توازن برقرار گردد. چون تعقیب و تأکید بیش از حد بر پی گیری یکی از این اهداف به قیمت نادیده گرفتن اهداف دیگر، سیاست خارجی را از تعادل و توازن لازم و مطلوب خارج می سازد.

3-2- تعادل و توازن بین مصالح اسلامی و منافع ملی

ماهیت اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاب می‌کند که در سیاست خارجی مصالح اسلامی و منافع ملی توأمان و همزمان تعقیب و تأمین گردد. اگر چه هیچ گونه تعارض و تضادی بین مصالح اسلامی و منافع ملی وجود ندارد، ولی در مقام عمل ممکن است بین این دو دسته از منافع و مصالح تزاحم پیش آید. رفع این تزاحم و حفظ توازن و تعادل بین مصالح اسلامی و منافع ملی یکی از مختصات گفتمان اعتدال در سیاست خارجی است. افزون بر این، برقراری و حفظ توازن و تعادل بین منافع دفاعی-امنیتی، رفاهی-اقتصادی، ایدئولوژیک، و معطوف به نظم جهانی نیز یکی دیگر از مختصات و ملزومات گفتمان اعتدال در سیاست خارجی است.

4-2- تعادل و توازن بین اهداف و ابزار سیاست خارجی

در سیاست خارجی مطلوب و موفق باید بین اهداف و ابزار سیاست خارجی توازن و تناسب وجود داشته باشد. چون صرف تعیین و تعریف اهداف عالی برای سیاست خارجی بدون توجه به ابزارهای مناسب تحقق و تأمین آنها کفایت نمی‌کند. همچنین هدف‌گذاری سیاست خارجی کمتر از توان ملی و ابزارهای قدرت موجود نیز نادرست است. از این‌رو، گفتمان اعتدال ایجاب می‌کند که بین اهداف و ابزار سیاست خارجی توازن و تناسب برقرار گردد.

5-2- توازن و تعادل بین عناصر قدرت ملی

قدرت ملی به معنای مجموع توانمندی‌های جمهوری اسلامی ایران در برگیرنده عناصر مادی و معنوی یا سخت و نرم بسیاری است. تأکید بیش از حد بر یکی از عناصر قدرت سخت یا نرم جمهوری اسلامی و نادیده گرفتن و اهمیت ندادن به عناصر دیگر، سیاست خارجی را با ناکارآمدی و ناکامی مواجه می‌سازد. از این‌رو، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی ایجاب می‌کند که برای تأمین اهداف و منافع ملی به طور متوازن و متناسب از همه عناصر قدرت ملی بهره‌گیری شود.

6-2- تعادل و توازن بین اعمال قدرت و دیپلماسی

برای تأمین منافع ملی بکارگیری متوازن و متعادل هر دو ابزار دیپلماسی و قدرت نظامی لازم و ضروری است. اما معمولا و در شرایط متعارف قدرت نظامی و سخت افزاری در خدمت و اختیار دیپلماسی و سیاست خارجی می‌باشد. اما در عمل ممکن است تعادل و توازن بین بازی قدرت به معنای بکارگیری مستقیم قدرت نظامی و دیپلماسی بر هم خورد؛ به طوری که بکارگیری قدرت نظامی اولویت یافته و دیپلماسی در خدمت آن قرار گیرد. یا از سوی دیگر، از قابلیت ها و ظرفیت های دفاعی کشور برای پیشبرد و تامین اهداف سیاست خارجی به صورت بهینه بهره گیری نشود. از این رو، گفتمان اعتدال متضمن و مستلزم آن است که بین قدرت نظامی و دیپلماسی در قالب دیپلماسی دفاعی کنشمند توازن و تعادل برقرار گردد.

7-2- تعادل و توازن بین حق و تکلیف

گفتمان اعتدال هم‌چنین متضمن و مستلزم توازن بین حق و تکلیف در سیاست خارجی است. زیرا، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک دولت متعارف و مسئولیت‌پذیر در عرصه بین‌المللی دارای حقوق مسلم و تکالیف معینی است. گفتمان اعتدال ایجاب می کند که در سیاست خارجی این حقوق و تکالیف به صورت متوازن و متناسب تعقیب و محقق شود. برقراری و حفظ این توازن به ویژه در دیپلماسی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران اهمیت و ضرورت می‌یابد.

8-2- تعادل بین سه اصل عزت، حکمت و مصلحت

رهبر معظم انقلاب اسلامی در اوایل دهه هفتاد، عزت، حکمت و مصلحت را به عنوان اصول حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تعیین و تعریف کردند. نکته مهم پی گیری و عملیاتی کردن متوازن و متعادل این سه اصل در سیاست خارجی است. چون بر هم خوردن تعادل و توازن بین این سه اصل، سیاست خارجی را با شکست مواجه می‌سازد؛ به گونه‌ای که ممکن است بعضی از مواقع اصل عزت به قیمت نادیده گرفتن دو اصل حکمت و مصلحت مورد تأکید بیش از حد قرار گیرد؛ در حالی که تأمین عزت خود مستلزم رعایت حکمت و مصلحت است. چون رفتار و سیاست خارجی غیرحکیمانه و غیرمصلحت‌جویانه به جای عزت ممکن است ذلت ملی را به بار آورد. از سوی دیگر، مصلحت جویی بیش از حد و بدون در نظر گرفتن اصل عزت نیز سیاست خارجی را به انفعال می کشاند. از این‌رو، گفتمان اعتدال متضمن حفظ تعادل و توازن بین سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در رفتار سیاست خارجی است.

9-2-توازن و تعادل در ساختار سیاست خارجی

مراکز و نهاد های متعدد و مختلفی در فرایند تصمیم گیری و اجرای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقش آفرین هستند که به ساختار سیاست خارجی شکل می دهند. حدود اختیارات، وظایف و جایگاه هر یک از این نهاد ها در ساختار سیاست خارجی تعیین و تعریف شده است. اما بسیاری از مواقع ممکن است در عمل تعادل و توازن ساختاری به نفع یا ضرر یکی یا برخی این نهادها برهم خورد که سیاست خارجی را از شرایط مطلوب و موفق دور سازد. لذا، گفتمان اعتدال متضمن و مستلزم آن است که توازن ساختاری در سیاست خارجی برقرار و اتمرار یابد.

10-2-توازن و تعادل در توسعه روابط خارجی

اصل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برقراری و توسعه روابط برابر و عاری از سلطه با همه کشورها ی مشروع است. اما در عمل بر اساس شرایط خاص زمانی توسعه روابط با برخی از کشورها و مناطق در اولویت قرار می گیرد. اولویت بندی کشورها و مناطق بر حسب ضرورت ها و اقتضائات خود یکی از شاخص های سیاست خارجی موفق و مطلوب است. ولی در اولویت قرار گرفتن روابط با برخی از کشورها و مناطق به معنای غفلت از سایرین نیست. از این رو، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی ایجاب می کند که روابط جمهوری اسلامی ایران به صورت متوازن و متعادل با کشورها و مناطق مختلف برقرار و توسعه یابد. به ویژه اعتدال مستلزم آن است که بین سیاست نگاه به غرب و سیاست نگاه به شرق، سیاست نگاه به جنوب و سیاست نگاه به شمال، و سیاست نگاه به مناطق جغرافیایی مانند جهان سوم گرایی، آمریکای لاتین گرایی، جهان اسلام گرایی و...توازن و تعادل برقرار شود.

3- عناصر و دقایق گفتمان اعتدال

برمبنای دال مرکزی در گفتمان اعتدال در سیاست خارجی، عناصر و دقایق آن را به این صورت می‌توان تعیین و تبیین کرد:

1-3- عقل‌گرایی و خردورزی

اعتدال به معنای فضیلت حد وسط زمانی حاصل می‌شود که تمام قوا و نیروهای انسانی، اجتماعی و سیاسی تحت نظارت و کنترل عقل و خرد در آیند. از این‌رو، می‌توان ادعا کرد که نسبت این همانی بین اعتدال و عقلانیت برقرار است. به گونه‌ای که اعتدال و میانه‌روی اقتضاء و لازمة خرد‌ورزی و عقلانیت است؛ همان گونه که کندروی و تندروی نیز نتیجة جهالت و نادانی است. امام علی (ع) در این زمینه می‌فرمایند «لاتری الجاهل الا مفّرطا او مفرطا. عقل و خرد نیز شامل هر دو نوع عقل نطری و عقل عملی می‌شود. پیروی از عقل نظری به معنای شناخت هست‌ها و نیست‌ها یعنی شناخت واقعیت‌ها در هر دو عرصة داخلی و بین‌المللی است. شناخت واقعیت‌ها در سیاست خارجی را می‌توان برحسب موقعیت‌شناسی، زمان‌شناسی و فرصت‌شناسی در حوزة داخلی و خارجی تعریف کرد. موقعیت‌شناسی خود به معنای شناخت و درک صحیح از مقدورات و محظورات ملی، شناخت نظام بین‌الملل و ماهیت قدرت رایج در روابط بین‌الملل می‌باشد. زمان‌شناسی متضمن شناخت شرایط زمانی خاصی است که کشور و نظام بین‌الملل در آن قرار دارند؛ فرصت‌شناسی نیز بدان معناست که در سیاست خارجی فرصت‌های موجود را به درستی درک کرده و از آنها نهایت استفاده را به عمل آورد. در شرایط مطلوب، فرصت‌شناسی متضمن فرصت‌سازی است. در حوزة عقل عملی نیز، عقلانیت در عرصة سیاست خارجی متضمن و مستلزم قانون‌گرایی، اخلاق مداری و نهادگرایی برای تأمین منافع ملی است.

2-3- واقع‌بینی و واقع‌گرایی فعال

همان گونه که توضیح داده شد، لازمة اعتدال، عقل‌گرایی و خردورزی است که خود متضمن و مستلزم واقع‌بینی است. اما واقع‌گرایی در گفتمان اعتدال به معنای واقع‌گرایی انفعالی یا تهاجمی به معنای بکارگیری زور و قدرت در سیاست خارجی نیست؛ بلکه واقع‌گرایی به معنای شناخت مقدورات و محظورات ملی برای تأمین حداکثر منافع ملی در نظام بین‌الملل موجود بر پایة درک درست از ساختار و روابط قدرت و نهادهای بین‌المللی است. از این‌رو، واقع‌گرایی در مقابل آرمان‌گرایی قرار نمی‌گیرد، بلکه مکمل آن بوده و در برابر آرمان‌گرایی هیجانی و احساسی قرار دارد. افزون بر این، واقع‌بینی در گفتمان اعتدال متضمن آرمان خواهی و پی گیری عاقلانه و واقع‌بینانه آرمان ها و ارزش ها است.

3-3- تحول‌گرایی

سومین عنصر و دقیقه گفتمان اعتدال در سیاست خارجی، تحول‌گرایی یا تدرج‌گرایی در راهبرد و رفتار است. در سطح راهبردی، طبق قانون اساسی، جهت‌گیری و راهبرد کلان سیاست خارجی ایران عدم تعهد است. اما عدم تعهد خود به انواع محافظه‌کار، انقلابی، تجدیدنظر طلب، و اصلاح طلب تقسیم می‌شود. اما بر مبنای دال متعالی گفتمان اعتدال، راهبرد کلان سیاست خارجی اعتدال گرا را می‌توان عدم تعهد تحول‌گرا یا تدرج‌گرا تعریف کرد که در میانة اصلاح‌طلبی و تجدیدنظر‌طلبی قرار دارد؛ به گونه‌ای که در سطح رفتاری ضمن نقد وضع و نظم موجود تلاش می‌شود به صورت تدریجی و در قالب چند جانبه‌گرایی ونهادگرایی وضع و نظم مطلوب برقرار گردد. از این رو، سیاست خارجی اعتدال گرا محافظه کار و منفعل نیست بلکه معتدل، منطقی و مقتدر می باشد.

4-3- تعامل‌گرایی موثر و سازنده

در چشم‌‌انداز 20 ساله، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایة دکترین تعامل سازنده تعریف و تعقیب می‌شود. یکی از عناصر کانونی و محوری گفتمان اعتدال نیز تعامل‌گرایی است. اما تعامل در چهارچوب گفتمان اعتدال را می‌توان تعامل متوازن و متعادل نامید؛ به گونه‌ای که هم در محتوا و ماهیت تعامل با دیگران تعادل و توازن وجود دارد و هم در چگونگی و قلمرو تعامل توازن و تعادل برقرار است. تعامل‌گرایی سازنده را می‌توان بر حسب هم‌زیستی مسالمت‌آمیز، تنش‌زدایی متقابل، اعتمادسازی متقابل، احترام متقابل، منافع مشروع و متقابل، و تفاهم تعریف کرد.

یکی از مهمترین شاخص‌ها و الزامات تعامل موثر و سازنده در گفتمان اعتدال، برقراری تعادل و توازن در مناسبات و روابط با کشورها و مناطق جغرافیایی مختلف براساس تأثیر و وزن آنها در نظام بین‌الملل است. چون همه کشورها در نظام بین الملل از تاثیر و وزن یکسانی برخوردار نیستند؛ از این رو تعامل با آنها نیز در تامین منافع ملی از ارزش و اهمیت برابری برخوردار نمی باشد. هم چنین تعامل سازنده متضمن تعامل در برابر تعامل است نه تخاصم.

5-3- توسعه‌گرایی متوازن

پنجمین عنصر و دقیقه گفتمان اعتدال در سیاست خارجی، توسعه‌گرایی متوازن است؛ به گونه‌ای که سیاست خارجی اعتدال‌گرا لزوماً توسعه‌گرا نیز می‌باشد. توسعه‌گرایی در سیاست خارجی را بر حسب چند مؤلفه و ویژگی می‌توان تعریف کرد. اول، ‌توسعه‌گرایی به معنای اولویت یافتن توسعه اقتصادی و معیشت ملی در سلسله مراتب اهداف سیاست خارجی است؛ به طوری که یکی از مهمترین اهداف سیاست خارجی اعتدال‌گرا بکارگیری سیاست خارجی و دیپلماسی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و معیشت ملت است.

دم، توسعه‌گرایی به معنای توسعه ظرفیت‌های ملی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران جهت تأمین منافع ملی است. ایران و انقلاب اسلامی دارای توانمندی‌ها و ظرفیت‌های مادی و معنوی بسیاری است که باید از همه آنها برای تأمین منافع ملی به طور متناسب و متوازن استفاده شود. منحصر کردن پی گیری منافع ملی از طریق یکی از عناصر قدرت و توانمندی‌های کشور، سیاست خارجی را از حالت تعادل خارج و ناموفق می‌کند.

سوم، توسعه دیپلماسی نیز یکی از لوازم سیاست خارجی توسعه‌گراست. معمولاً، به ویژه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دیپلماسی تنها به دیپلماسی سنتی و دولتی محدود و منحصر می‌شود؛ در حالی که در کنار این نوع دیپلماسی باید از انواع دیگر آن مانند دیپلماسی عمومی، فرهنگی، اقتصادی - تجاری،‌ دیجیتال، رسانه، چند جانبه، بحران، دفاعی و غیره نیز به صورت متناسب و متوازن استفاده کرد. به ویژه، با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران در چشم‌انداز بیست ساله، کشوری الهام‌بخش تعریف شده است، در سیاست خارجی باید دیپلماسی عمومی و فرهنگی با حفظ توازن اولویت بخشید. از این‌رو، در گفتمان اعتدال، توسعه متوازن دیپلماسی در سیاست خارجی ضرورت می‌یابد.

چهارمین الزام توسعه‌گرایی متوازن در سیاست خارجی اعتدال‌گرا، توسعه متوازن روابط و مناسبات خارجی با کشورها و مناطق جغرافیایی مختلف است. از این‌رو، همان طور که پیش‌تر گفته شد، در گفتمان اعتدال‌، سیاست خارجی ایران در جهت توسعه متوازن روابط با کشورها و مناطق مختلف با توجه به وزن و تأثیرشان در روابط بین‌الملل خواهد بود.

6-3- امنیت‌طلبی

ششمین عنصر گفتمان اعتدال در سیاست خارجی امنیت‌طلبی است که آن را از سایر گفتمان‌های سازش و ستیزش متمایز می‌سازد. امنیت‌طلبی متضمن آن است که جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی به گونه‌ای عمل کند که امنیت و بقای آن تضمین و تأمین گردد. تلاش برای تأمین منافع ملی و حفظ و افزایش متوازن قدرت بدون تهدید دیگران نیز یکی از الزامات امنیت‌طلبی است. از این‌رو، در چهارچوب گفتمان اعتدال، از عناصر قدرت به ویژه قدرت نظامی برای دفاع از خود و نه تهاجم به دیگران استفاده می‌شود. نکته بسیار مهم در سیاست خارجی اعتدال گرا تامین امنیت ملی بدون امنیتی شدن جمهوری اسلامی ایران از طریق گفتمان های ایران هراسی، شیعه هراسی و اسلام هراسی است. این امر بدان معناست که امنیت‌طلبی با هم‌زیستی مسالمت‌آمیز، تنش‌زدایی متقابل و اعتمادسازی متقابل نیز سازگاری دارد.

7-3-منزلت‌طلبی

هفتمین عنصر و دقیقه گفتمان اعتدال در سیاست خارجی منزلت‌طلبی است. منزلت‌طلبی نیز متضمن استقلال‌خواهی، عزّت‌طلبی، بیشینه‌سازی منافع ملی و ارتقای جایگاه و اعتبار ملی، منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران است. به گونه‌ای که جمهوری اسلامی ضمن حفظ عزّت و استقلال خود از جایگاه و منزلت مناسب و معتبری در سطح منطقه و جهان برخوردار باشد. در این راستا، ارتقای منزلت منطقه‌ای ایران در اولویت قرار دارد.

8-3- صلح‌طلبی مثبت

هشتمین عنصر گفتمان اعتدال در سیاست خارجی صلح‌طلبی مثبت است. در سیاست خارجی اعتدال گرا اصل بر صلح می‌باشد، اما صلح تنها به صورت منفی به معنای فقدان جنگ تعریف نمی‌گردد؛ بلکه صلح به معنای مثبت بوده که علاوه بر نفی خشونت فیزیکی عریان در قالب جنگ متضمن نفی خشونت ساختاری پنهان جهت همگرایی و عدالت بین المللی نیز می‌شود.

9-3- عدالت‌گرایی

گفتمان اعتدال همچنین در بردارنده عنصر عدالت نیز می با‌شد. زیرا، رابطه و نسبت مستقیمی بین اعتدال و عدالت وجود دارد؛ به گونه‌ای که این دو ارزش لازم و ملزوم یکدیگرند ویکی متضمن دیگری می‌باشد. بر همین اساس رهبر انقلاب اسلامی در تبیین عدل آن را بر حسب اعتدال تعریف می کنند: "عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرارگرفتن. معنی لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که می گویند از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ روی و بدون راست روی. این هم که می گویند عدل یعنی قراردادن هر چیزی در جای خود، به خاطر همین است. یعنی وقتی هر چیزی در جای خود قرار گرفت همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده شده به وجود می آید"(بیانات در دیدار با اعضای دولت 20/8/1383).

عدالت‌خواهی در گفتمان اعتدال در سیاست خارجی به معنای روابط برابر با کلیه کشورهایی است که حق حیات و حقوق و منافع ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت می‌شناسند. هم‌چنین عدالت به معنای تلاش برای اصلاح ساختارها، نهادها و مناسبات ناعادلانه در سطح بین‌المللی با همکاری و هم‌افزایی با کشورها و ملت‌های دیگر در چهارچوب ارزش های انسانی، موازین اخلاقی و حقوق بین‌الملل است.

10-3 -کمال‌ گرایی

گفتمان اعتدال همچنین متضمن اعتقاد و باور به تحول و تکامل انسان و اصلاح امور انسانی اجتماعی و سیاسی در سطوح ملی و بین‌المللی است. از این‌رو، کمال گرایی و تحول پذیری یکی از شاخص‌ها و دقایق گفتمان اعتدال در سیاست خارجی است. به طوری که سیاست خارجی اعتدال‌گرا، بر خلاف برخی از مکاتب روابط بین الملل مانند رئالیسم، قائل به اصلاح و تکامل نظام بین الملل موجود است. از این رو، سیاست خارجی اعتدال گرا دارای اهداف معطوف به نظم جهانی بوده و در جهت تأمین آنها تلاش می‌کند. این امر بدان معناست که سیاست خارجی اعتدال‌گرا مسئولیت‌پذیر نیز می‌باشد. چون قائل بودن به اصلاح امور بین المللی متضمن مسئولیت‌پذیری در سطح جهانی نیز می‌باشد.

11-3 -چند جانبه‌گرایی متوازن

یازدهمین عنصر گفتمان اعتدال در سیاست خارجی، چند جانبه‌گرایی است. چون کمال‌گرایی و مسئولیت‌پذیری بین‌المللی ایجاب می‌کند که در سیاست خارجی، چندجانبه‌گرایی نیز در کنار یک‌جانبه‌گرایی لحاظ گردد. به طوری که بین چند جانبه‌گرایی و یک‌جانبه‌گرایی تعادل و توازن برقرار گردد. از این‌رو، چند جانبه‌گرایی نه به عنوان ضرورت و در شرایط اضطرار، بلکه به عنوان یک راهبرد و رویه در سیاست خارجی اعتدال‌گرا اعمال می‌شود.
توازن در چند جانبه گرایی از یک سو شامل توازن بین چند جانبه گرایی منطقه ای و بین المللی می شود. به گونه ای که سیاست چندجانبه در هر دو سطح منطقه ای و بین المللی از طریق عضویت فعال ایران در سازمان ها، نهاد ها و ساختارهای منطقه ای و جهانی پی گیری می شود. از سوی دیگر، توازن در چندجانبه گرایی منطقه ای و بین المللی نیز رعایت و اعمال می شود. به طوری که نوعی تعادل و توازن در منطقه گرایی به معنای عضویت فعال و متوازن در سازمان ها و نهادهای منطقه ای مختلف بر اساس وزن و تاثیرگذاری آنها در سطح منطقه و نظام بین الملل برقرار شود. هم چنین توازن در چندجانبه گرایی بین المللی به معنای عضویت فعال و موثر در سازمان ها و نهاد های مختلف بین المللی نیز رعایت می شود. به گو نه ای که جمهوری اسلامی ایران در لایه ها و سطوح مختلف منطقه ای و جهانی حضور فعال و نفوذ موثری داشته باشد.

فرجام

1- بی تردید گفتمان حاکم بر سیاست خارجی دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران گفتمان اعتدال خواهد بود. این گفتمان نیز یکی از خرده گفتمان های کلان گفتمان اسلام گرایی است. از این رو، حاکمیت این گفتمان را نباید به مثابه گسست گفتمانی در سیاست خارجی ایران تلقی کرد. زیرا، این گفتمان در عین افتراقات و تفاوت ها با سایر خرده گفتمان های پیشین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نقاط مشترک زیادی نیز با آنها دارد.
2- مهمترین دقیقه گفتمان اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تعامل موثر سازنده است. به گونه ای که دکترین تعین یافته در این گفتمان را می توان دکترین تعامل موثر سازنده نامید. از این رو، سیاست خارجی ایران بر اساس گفتمان اعتدال، در جهت تعامل فعال و توسعه و باز سازی روابط با جهان خارج حرکت خواهد کرد. بازسازی و توسعه روابط نیز بر پایه همزیستی مسالمت آمیز، تفاهم، احترام و منافع متقابل، تنش زدایی متقابل، و اعتماد سازی متقابل برای تامین حداکثری منافع ملی ایران استوار خواهد بود.
3- با توجه به نسبت و رابطه تنگاتنگ و استوار اعتدال، عقلانیت و واقع بینی در گفتمان اعتدال، عنصر واقع بینی در سیاست خارجی دولت یازدهم تشدید و تقویت خواهد شد. به گو نه ای که یکی از شاخص های سیاست خارجی اعتدال گرا توازن آرمان گرایی در نظریه و و واقع گرایی در رویه خواهد بود.
4- با عنایت به نقش تعیین کننده گفتمان در راهبرد و رفتار سیاست خارجی یکی از اولویت های سیاست خارجی دولت تدبیر و امید، دست کم در سطح نظری، تدوین و تبیین گفتمان اعتدال در سیاست خارجی می باشد.
5- سیاست خارجی موفق برای تامین منافع ملی، که بسیار فراتر از علائق حزبی و جناحی می رود، نیازمند بستر داخلی متعادل و مستعد است. از این رو، کلیه جناح ها و نیرو های سیاسی باید دولت آینده که همه ملت را نمایندگی در جهت اجرای سیاست خارجی معتدل و مقتدر برای تامین منافع ملی یاری کنند.

* استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

منبع: همشهری دیپلماتیک- شماره 74

منبع: همشهری آنلاین