خیلی اتفاقی شد. در یکی از روزهای بهاری، وقتی که بخشنامهای به اغلب باشگاههای بزرگ بدنسازی رسید، هیچکس نمیدانست قرار است چه اتفاقی بیفتد. اما بخشنامه که در مورد مسابقات مچاندازی توضیح داده بود، یکدفعه خیلیها را وسوسه کرد؛ به طوری که خورههای مچاندازی به سمت محل مسابقه سرازیر شدند.
البته رئیس فدراسیون پرورش اندام هنوز هم حسرت به دل است که چرا تنها تعداد معدودی از ورزشکاران ایران توانستند در این مسابقات شرکت کنند. به هر حال اولین دوره مسابقات مچاندازی ایران، در غیاب برخی استانها در تهران برگزار شد.
مسئول کمیته مچاندازی اصرار دارد که مسابقات مچاندازی را 6-5 سال پیش هم توی تهران و شهرهای دیگر برگزار میکرده. اما خودش هم قبول دارد که مسابقاتی که همین اواخر انجام شد، با بقیه متفاوت بود.
آنها این بار با فراخوانی که برای شرکت علاقهمندان مچاندازی داده بودند، سعی کردند مسابقات به شکل گستردهتری برگزار شود. اما یک اشتباه در توزیع آن سبب شد که تنها 7 استان کشور بتوانند در این مسابقات شرکت کنند.
پورعلیفر، رئیس فدراسیون پرورش اندام میگوید: «دیر به فکر افتادیم. وقتی دست به کار شدیم، خیلی عجله داشتیم. برای همین فقط تیمهایی مثل تهران، کردستان، شیراز و چند تا شهر دیگر به این مسابقات آمدند».
این تیمها البته قبل از شروع مسابقات، هنوز تیمی به آن شکل نداشتند. به همین دلیل در باشگاه از کسانی که میخواستند توی این رقابت حاضر شوند، تست گرفتند. بعد نفرات برتر هر استان انتخاب شدند و به استقبال مسابقات آمدند.
جالب اینکه برخی از همین نفرات از اهمیت موضوع خبر نداشتند. میرپیمان میرجعفری میگوید: «من که اصلا نمیدانستم چه خبر است. فقط تست دادم و مربیان گفتند میتوانی در مسابقات شرکت کنی. باور کنید همه چیز خیلی بهسرعت انجام شد. فکر کنم از روزی که برای این مسابقات انتخاب شدم تا روزی که مسابقهها شروع شد، 2 روز فاصله بود. یک کمیخندهدار بود! این موضوع یک کمی به من استرس وارد میکرد. احساس میکردم بهتر است در مسابقات شرکت نکنم. اما دست آخر تصمیم گرفتم دلم را به دریا بزنم».
جالب اینکه تمامی نفرات شرکتکننده، از قوانین مچاندازی اطلاعات چندانی نداشتند. حتی برخی مسئولان این ورزش بر این باورند که ممکن است تستهایی که از علاقهمندان این رشته گرفته شده، صحیح نبوده و در قوانین آن اشتباهاتی صورت گرفته باشد. برای همین یک روز قبل از مسابقات، ورزشکاران را جایی جمع کردند و برایشان کلاس توجیهی گذاشتند.
ارغوائی، یکی از نفرات شرکتکننده در مسابقات میگوید: «خود من که هیچ اطلاعی از قوانین نداشتم چون هیچوقت جایی ندیده بودم که این ورزش با قوانین خاصی برگزار شود. اول فکر میکردم تا آخر مسابقه مچ نباید بشکند. اما الان میدانم که این موضوع باید در ابتدای مسابقه رعایت شود و بعد اگر مچ بشکند، هیچ اتفاقی نمیافتد».
البته برای اینکه مچاندازها به این نکته توجه کنند، داور مسابقه حرکتی انجام میدهد؛ به این ترتیب که دستش را مشت میکند و بین مچ و شانه ورزشکار قرار میدهد. اگر بین مچ تا شانه، یک مشت جا گرفت، آن وقت ورزشکار اشتباهی مرتکب نشده، در غیر اینصورت داور، حرکت دستها را تنظیم میکند.
اگر ورزشکار دوباره اشتباه کند، این بار داور مسابقه یک اخطار میدهد. هر 2 اخطار مترادف است با یک خطای کامل. اما این خطا نباید به عدد 2 برسد. زیرا 2 خطا، ورزشکار را طبق قوانین، از گردونه مسابقات خارج میکند. در ضمن نباید آرنج از زمین بلند شود و این اشتباه هم یک اخطار دارد و... به هر حال در هر میز 2 داور حضور دارند؛ به این ترتیب که یک داور اول وجود دارد و دومی به عنوان دستیار به او کمک میکند.
وزنکشی هم میکنند
اگر بدانید دلیل همه این شتابزدگیها برای برگزاری مسابقات مچاندازی چه بوده، اصلا ایرادی نمیگیرید.
کمیته مچاندازی که زیر نظر فدراسیون پرورش اندام اداره میشود، بعد از کنکاش در مورد مسابقات آسیایی، امسال به این نتیجه رسیده که مچاندازان میتوانند در مسابقات بینالمللی هم شرکت کنند.
بنابراین نفرات بهتر مچاندازی به غیر از دریافت جوایزی، مجوز حضور در مسابقات آسیایی را هم گرفتند. مسابقات آسیایی درست پانزدهم خرداد ماه در قرقیزستان برگزار میشود و اولین اردوی تیم ملی مچاندازی الان تشکیل شده است.
پورعلیفر از این موضوع خیلی خوشحال است؛ «البته کمیته مچاندازی هنوز نتوانسته روی پای خودش بایستد. ولی با این اقدامات میشود به آنها امیدوار بود. الان این کمیته، تیم ملی دارد و این برای همه ما خوشایند است. به نظر من ورزش مچاندازی خیلی هیجان دارد و این هیجان به پیشرفت آن میتواند کمک کند. اگر به سالن مسابقات مچاندازی بیایید، حتما متوجه منظور من میشوید. ما هم سعی میکنیم کمیته مچاندازی، هر چه زودتر سر و سامان بگیرد».
تیم ملی مچاندازی مثل فوتبال، 11 ورزشکار دارد که میتوانند در مسابقات به میدان بروند؛ البته با تفاوتهای بسیار، یعنی مانند فوتبال یک بازی گروهی نیست یا بازیکن جایگزینی ندارد. عدد 11 مچاندازی برگرفته از تعداد وزنهاست. بنابراین مسابقات آسیایی در 11وزن برگزار میشود.
ورزشکاران از اوزان 55 کیلوگرم تا به اضافه 110 کیلوگرم به رقابت میپردازند. نکته جالب این است که از 55کیلو تا 90کیلو، وزنها 5 کیلو، 5کیلو بالا میروند ولی از 90 کیلو به بالا، 10 کیلو، 10 کیلو. ارغوائی، قهرمان 90کیلوگرمیای است که مثل اغلب ورزشکاران این رشته پیش از شروع مچاندازی، پرورشاندام کار میکرده.
او یکی از نفرات اعزامی مسابقات آسیایی است؛ «اصلا فکر نمیکردم توی این یکی دو هفته ملیپوش شوم و بخواهم در مسابقات بینالمللی شرکت کنم. اما میتوانم به جرات بگویم که قابلیتش را دارم. آخر من از بچگی به مچاندازی علاقه زیادی داشتم.
خیلیها میگویند مچات فوقالعاده است. به نظر خودم قدرتش خدادادی است. بعضی وقتها فکر میکنم دست خودم نیست، خصوصا دست راستم! توی مسابقه، داشتن تمرکز هم خیلی شرط است، نباید فکر کنیم که همهاش قدرت است. توی همان کلاسی که برگزار کردند، با ذکر دلایل میگفتند که 50درصد قدرت است و 50درصد تمرکز ورزشکار».
او تنها ملیپوشی نیست که به کسب عنوان در این مسابقات امیدوار است، بلکه اغلب ملیپوشان چنین عقیدهای دارند. رضا زرگر، قهرمان وزن 85کیلو، معتقد است در ایران مچاندازهای باهوش و قدرتمندی حضور دارند؛ فکر نمیکنم چیزی از حریفان کم داشته باشیم. این درست است که بچههای ما تجربه ندارند و قبلا توی کوچه و باشگاه محلهشان مچ میانداختهاند، ولی این دلیل نمیشود که ما نتیجه نگیریم.
ما مطمئن نیستیم که تیمهایی که به مسابقات آسیایی میآیند، همگی باتجربه باشند. البته ما اصلا به تجربه حریفان کار نداریم. بچهها کارشان را بلد هستند و میدانند چطوری با حریفان مچ بیندازند».
اما ارغوائی نظر جالبتری دارد. او ادعا میکند با روندی که تیمملی مچاندازی طی میکند، هیچ بعید نیست که در آینده بتوانند قهرمانی جهان را هم به دست بیاورند.
میتوانیم قهرمان شویم
ملیپوشان مچاندازی را البته نباید در مسابقات آسیایی دستکم گرفت. در واقع آنها برای این بازیها برنامههایی دارند. بچههای تیم ملی به غیر از فنون کلاسیک، در مواقع لزوم میتوانند از فنون بدل استفاده کنند.
یکی از این فنون، «راک» است. در این حالت ورزشکار بیشتر از اینکه انرژیاش را صرف خواباندن مچ حریف بکند، دستش را به طرف سینهاش حرکت میدهد؛ به شکلی که حریف تعادلش را از دست بدهد و در حرکت دوم مچ حریف را به زمین بزند. ممکن است این بدل نتیجه ندهد.
اما میشود دست را طوری کشید که از دست حریف خارج شود؛ البته به گونهای که داور گمان کند که حریف دست را رها کرد که در این صورت یک اخطار نصیب حریف میشود. تکرار این حرکت داور را مجبور میکند تا با بندی که شبیه تسبیح است، مچها را به هم متصل کند. اما قدرت دستها بیشتر است و اگر این بند پاره شود، ورزشکار این بار بازنده اعلام میشود.
«کبری» بدل دیگری است که ورزشکاران ایرانی با آن آشنایی کامل دارند. وقتی که داور مسابقه مشتش را بین شانه و مچ 2 ورزشکار قرار میدهد و مسابقه شروع میشود، دیگر داور مسابقه ایرادی به شکسته شدن مچ دست نمیگیرد.
آنوقت ورزشکار تا حدودی میتواند مسابقه را کنترل کند. به گفته میرجعفری راههای دیگری هم وجود دارد که احتمال پیروزی ورزشکار را بالا میبرد: «مثلا وقتی که داور دستور شروع مسابقه را میدهد، میتوانیم کل وزن بدن را روی دست بیندازیم و با این کار شرایط را برای حریف سختتر کنیم.
به نظر من ورزشکاران خارجی خیلی کلاسیک مچ میاندازند اما ما برای پیروزی، ترفندهای دیگری را هم به کار میگیریم. به نظر من این مسئله دور از مردانگی نیست».
امید به المپیک
بعد از مسابقات آسیایی و مسابقات جهانی مچاندازی، کمیته مچاندازی نیم نگاهی هم به المپیک دارد. مسئولان برگزاری مسابقات المپیک 2008 پکن، با معرفی این رشته موافقت کردهاند. به این ترتیب اگر مچاندازی بتواند مسئولان المپیک را راضی نگه دارد، از المپیک بعدی مسابقات مچاندازی هم به طور رسمی برگزار میشود.
عضو روابط عمومی این کمیته در این رابطه میگوید: «در المپیک قبلی، پرورش اندام معرفی شد و نتوانست سهمیه المپیک پکن را بگیرد. فکر میکنم مچاندازی با پرورش اندام خیلی متفاوت است. چون این ورزش آنقدر جذاب و دیدنی است که میتواند سهمیه بگیرد. به نظر من مچاندازی، 70 درصد شانس حضور در المپیک را دارد».
اگر این اتفاق بیفتد، 11 طلا، 11 نقره و 11 برنز به مدالهای المپیک اضافه میشود. این مقام مسئول ادامه میدهد: «فکر نمیکنم ورزشی در جهان باشد که اینقدر مدالهایش زیاد باشد. تنوع مدال ما را بسیار امیدوار کرده چون امیدوار هستیم با صعود تیم ملی ایران به المپیک، بتوانیم بیشترین مدال را برای کشورمان به دست بیاوریم.»
تعداد زیاد مدالهای این رشته یک دلیل عمده دارد؛ دلیل آن به ردههای سنی برمیگردد. مچاندازی به ترتیب در ردههای جوانان، بزرگسالان، بالای 40 سال و بالای 50 سال ورزشکار دارد. به علاوه در این ردهها، جانبازان، معلولین و بانوان هم ورزشکار دارند. البته کمیته مچاندازی هنوز تیمی به نام بانوان ندارد.
آنها درصدد هستند در یک سال آینده، مسابقات بانوان را هم پا به پای مسابقات آقایان برگزار کنند تا عقب نمانند. اما تازگیها تیمی به نام جانبازان و معلولین تشکیل شده و جالب اینکه آنها انگیزه فراوانی برای حضور در مسابقات بینالمللی دارند. ظاهرا فدراسیون پرورش اندام در نظر دارد ورزش جانبازان و معلولین را ارتقا بدهد.
با این حال، هنوز هیچ یک از این ردهها صاحب لیگ نشده است. برای همین، علاقهمندان این رشته ـ به غیر از اعضای تیم ملی ـ بلاتکلیف هستند. زرگری میگوید: «آنهایی که نتوانستند به تیم ملی برسند، الان منتظر مسابقات بعدی هستند».
پنجه در پنجه تا مچاندازی
یکی از نکات این ورزش، این است که بدون زمان هم انجام میشود؛ یعنی رقابت تا لحظهای ادامه دارد که یکی از 2 نفر بتواند مچ حریف را به زمین بکوبد در غیر این صورت، مسابقه ادامه خواهد داشت. جالب اینکه زمان برگزاری مسابقات مچاندازی، خیلی کم پیش میآید که بیشتر از یک دقیقه طول بکشد.
شاید این طور به نظر برسد که فردی که در وزنهای پایین مسابقه میدهد، مسابقهاش خیلی زودتر از سنگینوزنها تمام میشود ولی اصلا اینطوری نیست. ورزشکاران ایرانی معمولا در کمتر از یک دقیقه کارشان تمام است. البته شنیدهام در مسابقات خارجی هم همین جوری است.
مشکل خروجی 4 مچانداز!
تیم ملی مچاندازی ایران، خرداد ماه پا به مسابقات قهرمانی آسیا میگذارد. ملیپوشان ایران در اولین حضور، با رقبای آسیایی خود دست و پنجه نرم میکنند. هرچند به قول تفرشیان، مسئول کمیته مچاندازی ایران، اعضای تیم ملی قدرت بدنی خوبی دارند اما نباید از تکنیک ضعیف آنها غافل شد. از طرف دیگر تیم ایران به خاطر مشکل خروجی 4 مچانداز در 4 وزن، شاید با تیم کامل به قرقیزستان نرود و احتمال دارد به خاطر مشکلات خروجی آنها امید زیادی از بین برود.
- نفرات اول 4 وزن، به خاطر مشکل خروجی نمیتوانند همراه تیم در مسابقههای قهرمانی آسیا- که در قرقیزستان برگزار میشود- شرکت کنند. آیا نفرات جدیدی جایگزین آنها میشوند؟
احتمالا نفرات دوم جایگزین آنها میشوند.
- یعنی مشکل آنها حل شدنی نیست؟
مشکل آنها حل شدنی است. اما ما فرصت نداریم. مسابقات 11 خرداد در قرقیزستان شروع میشود. ما باید نامه بزنیم به اداره کل تا بعد به اداره گذرنامه فرستاده شود اما به خاطر فرصت کم به ناچار مجبوریم نفرات دوم را جایگزین کنیم. شاید هم در نهایت در این 4 وزن کسی اعزام نشود.
- قبل از اعزام، تیم اردو هم دارد؟
به احتمال زیاد تیم از 29 اردیبهشت به اردو میرود. البته اول هماهنگیها را با مجموعه انقلاب انجام میدهیم. شاید یکی دو روزی این طرف یا آن طرف شود. اردونشینان 7 روز زیر نظر مربیان، تمرینات بدنسازی و تکنیکهای روز دنیا را انجام میدهند؛ به ویژه تکنیکهای علم فیزیک را؛ چرا که در ایران مچاندازی به صورت سنتی انجام میشود.
- اسامی دعوت شدگان به اردو را هم اعلام میکنید؟
الان نه. باید هماهنگ کنیم، بعد اسامی را اعلام کنیم. در وزنهایی که نفرات اول مشکل خروجی دارند، از هر وزن، 2 نفر دعوت میشوند. تعدادی از جانبازان هم به اردو میآیند تا با بچهها تمرین کنند.
- ممکن است اصلا تیم به مسابقهها اعزام نشود؟
این طور نیست. تیم به طور حتم اعزام میشود. حتی اگر در 4 وزن نماینده نداشته باشیم.
- تفاوت تیم ملی مچاندازی ایران با بقیه آسیاییها در چیست؟
درست است که بچههای ما قدرت بدنی خوبی دارند اما مشکل تکنیکی دارند. آنها باید بیشتر کار کنند. اما مشکل این است که زمان برای تمرین آنها خیلی کم است.
- فکر میکنید تیم در اولین حضورش در بین آسیاییها، چه مقامی به دست آورد؟
سعی میکنیم با دست پر برگردیم. تیم ایران جزو 5-4 تیم اول آسیا قرار میگیرد؛ چرا که در وزن اوپن 100 و 110 کیلو، مچاندازهای خوبی داریم.