صدای هقهق گریه یک پسر 6-5 ساله از یکطرف، جیغهای بنفش دختر بچه کوچکتری از طرف دیگر! یکی از بچهها آنقدر ترسیدهبود که وقتی پرسنل درمانگاه به زور او را داخل اتاق واکسیناسیون بردند، مدام دست و پا میزد و فریاد میکشید: «نه نمیخوام، مامان! نمیخوام. دردم میاد!»
مادر بیچاره هم خودش بیرون اتاق ایستاده بود و هق هق گریه میکرد. اما نه از ترس واکسن بلکه تنها از سر همدردی با کودک دلبندش. این صحنهها دل همه حاضران را به درد آورده بود. اما هیچکس نمیدانست چطور باید این بچهها را آرام کند.
اضطراب و ترس از تزریق و واکسن، یکی از مشکلاتی است که برای بیشتر بچهها پیش میآید ولی متاسفانه خیلی از مادر و پدرها و حتی کادر بهداشتی- درمانی، نمیدانند چطور باید با این کودکان نگران برخورد کرد. گاهی به نظر میرسد آرام کردن والدین برای کارکنان درمانگاه سختتر از خودکودک است.
یکی از پرسنل مرکز بهداشتی که در قسمت معاینات بارداری کار میکند، میگوید:«آن قدر سر و صدا و ضجه بچهها ناراحتم میکرد که ترجیح دادم محل کارم را عوض کنم. تا وقتی به دنیا نیامدهاند، سروصدایشان کمتر است!»
البته این مشکل، ناشی از این است که خانوادهها آموزش لازم برای برخورد مناسب در این شرایط را ندیدهاند و نمیدانند که چطور اضطراب آنها به کودک منتقل میشود و او را هم مضطرب میکند. در حالی که در کشورهای دیگر، در این زمینه تحقیق کردهاند و راههایی را آزمایش کردهاند که با استفاده از آنها میتوان اضطراب کودک و همین طور والدینش را تا حد ممکن کنترل کرد.
بد نیست با تازهترین این راهها و روشها که در کشورهای دیگر امتحان خودش را پس داده، آشنا شوید. به این ترتیب، «روز واکسن» به یک خاطره خوب و فراموشنشدنی، هم برای شما و هم برای کودکتان، تبدیل خواهد شد.
دست و پاتو پیدا کن
حتما خودتان هم تجربه کردهاید که وقتی نمیدانید چه بلایی قرار است سرتان بیاورند، بیشتر دچار ترس و اضطراب میشوید. قبل از آمدن به درمانگاه به طور خلاصه مراحل واکسن زدن را برای کودکتان شرح دهید و به او توضیح دهید که ممکن است کمی درد داشته باشد اما زود تمام میشود. شاید این جمله به نظر شما توضیح واضحات باشد اما ترس کودک را کمتر میکند.
اگر کودک شما علت واکسن زدن را درک کند و بداند این کار برای تندرستی او لازم است واگر واکسن نزند، ممکن است بیمار شود، احتمالا کمتر میترسد یا حداقل کمتر بیقراری میکند.
به یاد داشته باشید، احساس شما بهراحتی به کودکتان منتقل میشود. یعنی اگر شما نگران هستید که مبادا بچه دردش بگیرد یا بیقراری کند، کودکتان این اضطراب را درک میکند و مضطرب میشود. بنابراین، بهترین راه برای آرام کردن کودک این است که آرامش خود را حفظ کنید. گریه و ناراحتی شما وقتی کودکتان گریه میکند، به او اثبات میکند که اشتباه نکرده و قرار است برای او اتفاق بدی بیفتد؛ به طوری که این اتفاق ناگوار باعث ناراحتی و نگرانی شما هم شده.
بنابراین، سعی کنید با خنده و شوخی و حتی جوک گفتن و کتاب خواندن، سر کودک را گرم کنید تا با دیدن فضای درمانگاه یا سرنگ (یا به قول بچه ها آمپول!) هول نشود. حتی میتوانید با به همراه آوردن یک اسباب بازی مورد علاقه فرزندتان، به او آرامش بدهید.
حواس کودک را پرت کن
از نظر علمی، ثابت شده که پرت کردن حواس کودک میتواند به کاهش اضطراب کودک کمک کند. برای انجام این کار، روشهای مختلفی وجود دارد که به روحیه کودک شما بستگی دارد. شما بهتر از همه میدانید که چطور باید حواس او را پرت کنید. شاید لازم باشد برای او شعر بخوانید یا با فوت کردن در حلقهای که در یک لیوان مایع ظرفشویی فرو کردهاید، حباب صابون درست کنید.
یا مثلا اگر کودک شما کمتر از 6 ماه سن دارد به او پستانک یا شیر بدهید. حتی ممکن است دادن آب قند به بعضی از بچهها کمک کند. به هر حال، باید از هر روشی که بلدید، استفاده کنید تا حواس او از سوزنی که قرار است در دستش فرو برود، پرت شود. فکر نکنید این روشها را از خودمان درآوردهایم! اینها نتایج تحقیقاتی است که محققان مرکز پزشکی اطفال برای تسکین درد به آنها رسیده و آنها را در مجله «بیماریهای اطفال آمریکا» چاپ کردهاند.
همدلی اضافه ممنوع
البته این محققان میگویند عذرخواهی از کودک، توضیح بیش از حد و قوت قلب دادن زیادی موقع واکسن زدن، میتواند اثر معکوس داشته باشد و ترس و استرس کودک را زیادتر کند. در عوض، رویکرد واقعبینانه و حمایت کودک در این شرایط، بدون هیچگونه احساس گناه از سوی والدین، برای آرامش او مؤثرتر است.
تحقیقات گروهی از متخصصان کودکان، در بیمارستان «مموریال شیکاگو» نشان میدهد والدینی که بیش از حد با کودکان همدردی میکنند (اشکشان با گریه بچه درمیآید)، نه تنها اضطراب کودکشان را کم نمیکنند، بلکه بچه چنین پدر و مادری، وقتی میبیند والدینش در این موقعیت کنترل خود را از دست دادهاند، بیشتر دچار احساس سردرگمی و اضطراب میشود.
پس بهترین راه برای کمک به کودکان در این شرایط ، آموزش روشهای کنترل، آرامش (ریلکسیشن) و تنفس به والدین آنهاست. با انجام چنین برنامههای آموزشیای در این بیمارستان، اوضاع هم برای پدر و مادرها، هم برای بچهها و هم برای پرسنل درمانگاه و بیمارستان به مراتب قابلتحملتر بود.
بد نیست بدانید، اخیرا سرنگ های جدیدی طراحی شده که شکلهای جذاب و آرامشبخشی مانند گل و پروانه و عروسکهای فانتزی دارند. استفاده از این سرنگها هم میتواند به کاهش ترس و اضطراب کودک کمک کند.
7مهارت برای آرام کردن کودکی که باید آمپول بزند
1) آرامش خود را حفظ کنید و نفس عمیق بکشید.
2) به کودک بگویید که واکسن زدن برای سلامتی او ضروری بوده و باید حتما انجام شود. به او اطمینان بدهید که این کار به منظور تنبیه او انجام نمیشود.
3)حواس کودک را پرت کنید و برای او شعر و قصه بخوانید.
4) هیچ وقت برای تهدید کودک از جملههایی مانند این استفاده نکنید: «اگه سر و صدا کنی، میبرمت دکتر بهت آمپول بزنه ها!»
5) اجازه دهید کودک، اسباببازی مورد علاقهاش را با خود بیاورد.
6) شیر دادن به کودکان زیر یک سال هنگام تزریق و بعد از آن میتواند به آرامش آنها کمک کند.
7) بعد از تزریق، کودک خود را درآغوش بگیرید و به خاطر رفتار خوبش، او را تشویق کنید.
پایان قصه
وقتی مادر وکودک گریان از درمانگاه خارج شدند توجهم به مادر وکودک دیگری جلب شد. مادر به پسر 6 سالهاش که میخواست واکسن بزند، میگفت : «این هم یک مرحله از بزرگ شد نه، یک قسمت از کارهایی که باید برای سالم ماندن و مراقبت از خودت انجام بدی!» برخلاف مادر قبلی که گریه امانش را بریده بود، این یکی، لبخند به لب داشت و به آرامی با پسرش حرف میزد.
وقتی سرنگ در بازوی پسرک فرومیرفت به چهره آرام و خندان مادرش نگاه میکرد که جوکی را که به تازگی شنیده بود، تعریف میکرد. تنها صدایی که از او شنیده شد فقط «آخ!» بود و بعد درحالی که آستین پیراهنش را پایین میکشید، به مادرش گفت: «بزرگ شدن هم درد داره ها!» مادر هم در حالی که او را میبوسید، گفت: «آره، یککم اما عوضش، بیماری جرأت نمیکنه بهت نزدیک بشه؛ مگه نه؟» و بعد هر دو خندیدند.