تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۸۶ - ۰۷:۲۰

فاطمه کریمی موسوی : شیوه برخورد با اختلالات رفتاری کودکان در مدرسه.

علل پیدایش اختلالات روانی متنوع است؛ عوامل ارثی، فرهنگی و اجتماعی ضایعات مغزی، محرومیت‌های عاطفی و استرس‌ها هریک به‌تنهایی با یکدیگر ارتباط داشته و می‌توانند سبب بروز رفتارهای غیرعادی بشوند و اکثراً به آسانی قابل شناسایی هستند.

 کودک نمی‌تواند از احساسات خود مانند ترس، اضطراب، احساس محرومیت و شکست صحبت کند ولی می‌تواند آنها را به زبان علائم جسمانی مانند بی‌اشتهایی، دل درد، سردرد، استفراغ یا اختلالات رفتاری مانند بی‌قراری، امتناع از رفتن به مدرسه، بهانه‌گیری و نظایر آن بیان کند.

 پس هر رفتار غیرعادی کودک یا علائم جسمانی را به‌خصوص اگر علت عضوی نداشته باشد باید به عنوان واکنش نسبت به شرایطی که در اطراف اوست در نظر گرفت، اما به این موضوع بی‌توجه هستیم.

 غالباً فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال‌ها محکوم می‌کنیم یا‌آنها را به باد ناسزا و تنبیه می‌گیریم و فراموش می‌کنیم که به‌جای آن باید خطاها و ندانم‌کاری‌های خودمان را دلیل بروز مشکلات آنها بدانیم.

 هدف از تدوین و تنظیم این مطالب بررسی برخی از اختلالات ایذایی و شناخت هرچه بهتر این مشکلات در تعاملات دانش‌آموزان با یکدیگر و نوع رفتار آنها در محیط آموزشی و زندگی (خانواده) است.

کودکان ADHD در تمرکز کردن مشکل بزرگی دارند. این‌گونه کودکان به نظر می‌رسد که بی‌توجه‌اند و مشکلات ویژه‌ای در کنترل فعالیت‌هایشان در موقعیت‌هایی که از آنها خواسته می‌شود بنشینند داشته باشند. مثلاً در مدرسه، سر کلاس درس و یا زمان صرف غذا وقتی که نیاز به بی‌حرکتی است در توقف حرکت و یا صحبت کردن ناتوان هستند.

 آنها به‌طور مداوم حرکت می‌کنند، بی‌نظم و غیرقابل پیش‌بینی و بی‌ملاحظه هستند همچنین فعالیت‌ها و حرکات آنها به نظر اتفاقی است. آنها خیلی سریع کفش‌ها و لباس‌هایشان را فرسوده می‌کنند و اسباب‌بازی‌های خود را می‌شکنند و بسیار زود خانواده، معلمین و دوستان خود را خسته می‌نمایند. از برجسته‌ترین ویژگی‌های این اختلال بی‌قراری افراطی و فراخنای توجه بسیار ضعیف است که به رفتار تکانشی و فاقد سازمان منجر می‌شود.

 بر اساس درجه‌بندی والدین- معلمین یک‌چهارم تا یک‌دوم از کودکان و نوجوانان بی‌قرارند اما هدفمند عمل می‌کنند ولی فعالیت کودکان ADHD فاقد نظم و هدف است.

یک کودک طبیعی اگر ترغیب شود می‌تواند بنشیند و تمرکز کند ولی برای یک کودک ADHD انجام چنین عملی غیرممکن است، پس عامل ممیزه رفتار حرکتی کودک ADHD کیفیت اتفاقی آن است نه افراطی بودن آن. این دانش‌آموزان در پی‌گیری آموزش و به پایان رساندن تکالیف مشکلات عمده‌ای دارند. آنها اغلب نمی‌توانند حتی به یاد آورند که باید چه‌کار کنند.

 این کودکان از نظر سازگاری اجتماعی نیز مشکل داشته به‌طوری ‌که از بازی‌های متناسب با سن امتناع می‌ورزند، در بازی‌های گروهی اخلال ایجاد کرده و قشرق به‌راه می‌اندازند و باعث نزاع می‌شوند.

در واقع ADHD بر مراقبت از خود استقلال و اعتماد به نفس اثر منفی گذاشته و حوزه‌هایی را که کودک لازم است در آنها مهارت پیدا نماید تا تبدیل به یک موجود اجتماعی شود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اگرچه کودکان به‌طور عادی تا اندازه‌ای بی‌قرارند ولی چنانچه بی‌قراری شدید و دائمی بوده و در رفتار کودک هماهنگی وجود نداشته باشد در این صورت بی‌قراری جنبه مرضی پیدا می‌کند.

شروع بیماری در پسران 4 برابر بیشتر از دختران است و اکثر روان‌پزشکان عقیده دارند که اگرچه شروع بیماری قبل از 3 سالگی است ولی تشخیص بیماری در هفت سالگی که کودک به مدرسه می‌رود و احتیاج به آرامش، دقت و تمرکز حواس دارد انجام می‌گیرد.

اکثر این کودکان از قوای درک و هوش طبیعی حتی بالاتر برخوردارند و خرابکاری‌های خود را به‌طور غیرمترقبه و ناگهانی انجام می‌دهند. مثالی در این مورد وضعیت کودکی است به نام علی که بیش از حد معمول ناراحت و بی‌قرار بوده است.

 این کودک لحظه‌ای آرام و قرار نداشت و حتی با دستان خود به در می‌کوبید که بچه‌ها زنگ تفریح است و همیشه می‌خواست سر کلاس توجه بچه‌ها و اطرافیانش را به خودش جلب کند و اگر چاره‌ای داشت به‌جای درب از پنجره وارد کلاس می‌شد. البته طبق بررسی‌ها نشان داده شد که از لحاظ وضعیت خانوادگی کاملاً در سطح مشکل و اختلافات خانوادگی قرار دارد.

 ناپایداری در این کودکان از ماه‌های اول زندگی به‌صورت حساسیت به نور، صدا، حرارت، گریه زیاد و خواب کم، فرار از آغوش مادر، جیغ زدن و لگد زدن خود را نشان می‌دهد. خواب و خوراک در این بچه‌ها عادی است. معمولاً اما در منزل بسیار ناراحت و در مدرسه بی‌قرارند. در انجام دادن تکالیف تحصیلی نظم و ترتیب خاصی ندارند و به‌راحتی نمی‌توان آنها را حمام کرد و لباس پوشاند.

ADHD اغلب به دو دلیل در سال‌های اولیه مدرسه بیشتر تشخیص داده می‌شوند اول این‌که تشخیص این اختلال قبل از سنین4و 5 سالگی به خاطر این‌که در این دوره رشدی رفتارهای کودکان عادی شبیه به ملاک‌های موجود در ADHD است دشوار است. دوم این‌که موقعیت و شرایط مدرسه از کودکان تقاضاهایی دارند که در محیط‌های اولیه ما شاهد آنها نیستیم.

 یعنی کودکان در مدرسه لازم است آرام بنشینند، به معلم توجه کنند و تکالیف چالش‌برانگیز را انجام دهند. این‌گونه خواسته‌ها که در سطوح سنی بالاتر افزایش می‌یابند مشکلات توجه را برجسته کرده و ایجاد ناتوانی برای کنترل سطح فعالیت می‌نمایند.

بی‌قراری و ناآرامی شدید مهم‌ترین عامل ناتوانی در یادگیری است. نشانه‌های بیش‌فعالی از نشانه‌های این اختلال می‌توان به موارد ذیل توجه داشت:

1 - وول خوردن

 2 - مشکل تداوم نشستن روی صندلی

 3 - حواس‌پرتی

 4 - در انتظار نوبت ماندن

 5 - پاسخ دادن بدون تمام شدن سؤال

 6 - مشکل در پی‌گیری آموزش

 7 - مشکل در حفظ توجه

8 - ناتمام گذاشتن تکالیف و گم کردن چیزهای ضروری برای انجام تکالیف

 9 - درگیر شدن در فعالیت‌های خطرناک از نظر جسمانی

 10 - حرف دیگران را قطع کردن

 11 - مشکل در بازی کردن به‌صورت آرام

 12 - صحبت کردن افراطی و گوش نکردن به حرف دیگران

ملاک‌های تشخیصی در اختلال بیش‌فعالی به شرح زیر است:

 1 - دست و پاها بی‌قرارند یا در حالت نشسته حرکت می‌کنند.

 2 - در موقعیت‌هایی که انتظار می‌رود بنشینند اغلب صندلی خود را ترک می‌کنند.

 3 - به‌صورت افراطی در موقعیت‌های نامناسب حرکت می‌کنند و می‌دوند.

4 - در بازی کردن یا انجام فعالیت‌های اوقات فراغت به‌طور آرام مشکل دارند.

 5 - اغلب در حال راه رفتن هستند به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد به وسیله موتوری رانده می‌شوند.

 6 - به‌صورت افراطی صحبت می‌کنند.

 ملاک‌های تشخیصی در فقدان توجه (نقص توجه):

 1 - شکست در توجه کردن به جزئیات یا اشتباه در تکالیف مدرسه یا وظایف شغلی یا دیگر فعالیت‌ها از روی بی‌دقتی.

 2 - به نظر می‌رسد وقتی مستقیم مورد خطاب قرار می‌گیرند نمی‌شنوند.

 3 - در سازماندهی فعالیت‌ها و تکالیف مشکل دارند.

 4 - از تکالیفی که نیاز به چالش ذهنی مداوم دارند اجتناب کرده و یا بیزاری نشان می‌دهند.

5 - به وسیله محرکات نامربوط به آسانی دچار حواس‌پرتی می‌شوند.

 6 - در فعالیت‌های روزمره فراموش‌کارند.

 معمولاً این اختلال برای اولین بار در سنین دبستان تشخیص داده می‌شود. یعنی هنگامی‌ که در سازگاری با مدرسه دچار اختلال شده‌اند و این اختلال در بیشتر موارد تا اوایل نوجوانی نسبتاً پایدار است.

 تعامل با همتایان، والدین و معلمین

 توانایی تعامل موفقیت‌آمیز با همتایان در موقعیت‌های اجتماعی یکی از جنبه‌های بسیار مهم رشد کودک است. کودکان ADHD از سوی همکلاسی‌ها و همتایان خود محدودیت‌هایی را در زمینه اجتماعی تجربه می‌نمایند و معمولاً آنها به عنوان دوستانی خوب تلقی نمی‌شوند به‌طوری ‌که این‌گونه کودکان در تعامل با همتایان فاقد سازمان و درمانده‌اند.

 اغلب به وسیله همتایان به خاطر رنجش‌آور بودن طرد می‌شوند و این‌گونه تعاملات درون‌فردی در موقعیت‌های خانوادگی و مدرسه نیز دیده می‌شود. اغلب والدین این کودکان مشکلات زوجی داشته و سطوح بالایی از استرس و تعارضات بین‌فردی را گزارش می‌کنند در حالی ‌که گاهی اوقات این‌گونه ویژگی‌ها به عنوان علت احتمالی مشکلات کودک تلقی می‌شوند، ولی ممکن است در اثر تعامل با کودک ADHD به‌وجود آیند.

در شرایط آزمایشگاهی بعد از تغییر رفتارهای کودکان در اثر تجویز دارو رفتارهای والدین نیز تغییر کرد. والدین کودکان ADHD استرس بیشتر و رضایت خاطر کمتری را نسبت به والدین کودکان عادی تجربه می‌کنند اگرچه بیشتر این‌گونه استرس‌ها از تعامل والد-کودک سرچشمه می‌گیرد.

منابع مهم دیگری نیز در تجربه استرس والدین دخالت می‌کنند از جمله واکنش‌های افراد پیرامونی که ممکن است در مقابل والدین این کودکان به‌طور منفی پاسخ دهند. معلمین نیز به‌طور کاملاً متفاوتی با کودکان ADHD نسبت به همتایان عادی آنها رفتار می‌کنند. معلمین در تعامل با چنین کودکانی سخت‌تر و کنترل‌شده‌تر عمل می‌کنند.

حضور کودک ADHD در کلاس درس به نظر می‌رسد که رفتار معلم را نسبت به کل کلاس تغییر می‌دهد به‌طوری ‌که تعامل منفی معلم با کودکان دیگر در کلاس نیز افزایش می‌یابد. وقتی کودکان ADHD در ساعات مدرسه مورد کنترل و مداوا قرار می‌گیرند تعاملات کودک- معلم طبیعی‌تر می‌شود.

«درمان»

 تصمیم‌گیری در مورد نوع درمان به اثری که نشانه‌ها بر روی سازگاری کودک در خانه، مدرسه و با همتایان دارد یا در مورد افراد بزرگتر تأثیری که بر ارتباطات میان‌فردی و عملکرد شغلی آنها می‌گذارد بستگی دارد. اگر نشانه‌ها و مشکلات مرتبط خفیف‌ باشند رویکردهای رفتاری برای درمان مفید‌ترند.اما رایج‌ترین درمان برای کودکان ADHD استفاده از داروهایی است که تحریک کننده سیستم عصبی مرکزی است.

 برخی پژوهش‌ها تأثیر دارو درمانی را بر بهبود رفتار کلاسی نشان داده، به‌طوری‌ که میزان آشفتگی کاهش و عملکرد مبتنی بر تکلیف در آنها افزایش یافته است. اما پژوهش‌‌های دیگر نشان می‌دهد دارو درمانی باعث تشدید تیک‌ها می‌شود.

 به همین دلیل عده‌ای از پژوهشگران عقیده دارند که مؤثرترین درمان ADHD ترکیبی از درمان دارویی و درمان رفتاری است. این موضوع کاملاً روشن است که پاسخ‌های کودکان به داروهای محرک و درمان رفتاری کاملاً فردی یا تابع ویژگی‌های فردی آنهاست. یک مقدار از داروهای محرک یا سطحی از درمان رفتاری ممکن است برای یک کودک مؤثر و برای دیگری نامؤثر باشد.