نمیدانم چه باید بگویم. میترسم اسم دزدی را روی این کار یک دختر بچه کلاس اولی بگذارم. از طرفی هم میترسم دخترم پیش معلم و مدیر مدرسه دزد شناخته شود.»
دختر شما دختر بسیار خوبی است؛ تکالیفش را به موقع انجام میدهد، در جمع کردن سفره و کارهای دیگر خانه به شما کمک میکند و همه در خانه از او راضی هستند.
مشکل میشود باور کرد این دختر دستهگل چیزهای همکلاسیهایش را بلند میکند. چه کار باید کرد؟
آیا فقط باید منتظر ماند تا این مشکل خودش خودبهخود حل شود یا میتوان راهحلهایی هم برای آن پیدا کرد؟ اصلا برخورد و عکسالعمل ما در برابر این رفتار کودک سه ساله، نه ساله یا نوجوانمان چگونه باید باشد؟ نکند واقعا «تخم مرغ دزد»، «شتردزد» شود؟
قبل از این که هر تصمیمی درباره برخورد با او بگیرید، بهتر است اول بدانید چرا بچهها دست به دزدی میزنند؛ این به شما کمک میکند بهترین راه را برای برخورد با فرزندتان پیدا کنید.
اقتضای هر سن
ظاهر ماجرا این است که: کودکی وسیله یا چیزی را که مال خودش نیست برداشته و با خود به خانه آورده. اما واقعیت این است که بچهها در سنین مختلف به دلایل مختلف، ممکن است به وسایل دیگران دستبرد بزنند. این دلایل آنقدر باهم فرق دارند که دیگر اسم همه این کارهای به ظاهر مشابه را نمیتوان «دزدی» گذاشت.
تا قبل از پنج سالگی: بچههای خیلی کوچک گاهی اشیایی را که دوست دارند برمیدارند، بدون اینکه بدانند برای داشتن آنها باید پول داد. آنها نمیدانند برداشتن چیزها بدون پرداخت پول کار غلطی است. آنها هنوز مفهومی به نام «دزدی» را نیاموختهاند.
پنج تا 12 سالگی:
کودکان دبستانی معمولا میدانند که برداشتن چیزها بدون پول دادن کار نادرستی است، با این وجود گاهی آنها کنترل لازم را بر اعمال خود ندارند.
12 تا 19 سالگی:
دزدی کردن در نوجوانان میتواند علل گوناگون داشته باشد. آنها مسلما میدانند که نباید دزدی کنند، اما ممکن است به خاطر هیجان این کار دست به دزدی بزنند یا چون دوستان آنها دزدی میکنند آنها هم این کار را بکنند.
بعضی نوجوانان فکر میکنند ممکن است کسی متوجه کار آنها نشود یا بتوانند از زیر تنبیه دزدی در بروند. در نهایت، دزدی برای برخی از نوجوانان راهی برای یاغیگری و اعتراض به وضع موجود است. البته دلایل پیچیدهتری هم برای دزدی کودکان و نوجوانان وجود دارد. این کار میتواند نشانهای از این باشد که آنها در شرایط پراسترسی قرار دارند که ممکن است درخانه، مدرسه یا در گروه دوستان باشد.گاهی آنها برای نشان دادن عصبانیت یا برای جلب توجه این کار را میکنند.
دزدی برخی از بچهها فریاد کمکخواهی برای رهایی از آزارهای روحی و جسمی محیط خانه است. در این نوع بچهها، دزدی نشانهای است که ما را به طرف مشکل اصلی هدایت میکند.
گاهی وقتها بچهها چیزی را میدزدند که آرزو دارند داشته باشند، اما به دلیل مشکل مالی نمیتوانند تهیه کنند.در بدترین حالت، ممکن است دزدی آنها به خاطر تامین نیازهای مالی برای خرج اعتیاد باشد. علت دزدی فرزندان هر چه که باشد والدین باید اول مشکل ریشهای را شناسایی کنند و سعی کنند علت اصلی را از بین ببرند.
چه باید بکنیم؟
وقتی متوجه دزدی فرزندتان میشوید عکسالعمل شما بستگی به این دارد که این اولین بار است یا فرزندتان عادت به دزدی دارد. در مورد بچههای کوچک، باید به آنها بفهمانید که این کار نادرست است و بگویید اگر چیزی را بدون اجازه یا پرداختن پول آن برداریم، دیگران ناراحت میشوند. مثلا اگر یک کودک پیشدبستانی، یک آبنبات از فروشگاهی برداشته، به او کمک کنید تا آن را برگرداند. اگر کودک آبنبات را خورده است، او را به فروشگاه ببرید و به او یاد دهید عذرخواهی کند و پول آبنبات را بپردازید.
در مورد کودکان دبستانی هم برگرداندن شیء دزدیده شده بسیار مهم است. کودکان کلاس اولی یا دومی باید بدانند که دزدی کار نادرستی است. ممکن است درک بهتری از عواقب دزدی هم برای آنها لازم باشد. مثلا اگر دختر شما دستبند دوستش را بدون اطلاع او برداشته، به او بگویید: «اگر دوستت وسایل مورد علاقه تو را بدون اجازه برمیداشت، ناراحت نمیشدی؟» او را تشویق کنید به دوستش زنگ بزند، ماجرا را توضیح دهد، عذرخواهی کند و قول بدهد که دستبند را بر میگرداند.
در مورد دزدی نوجوانان باید عواقب جدیتر دزدی را به آنها نشان داد. مثلا اگر نوجوان از یک فروشگاه چیزی بلند کرده او را به فروشگاه برگردانید و با مدیر فروشگاه روبهرو کنید تا این اتفاق را توضیح بدهد و عذرخواهی کند.
یک نوجوان از اینکه مجبور باشد شیء دزدی را برگرداند، شرمنده میشود و همین شرمندگی و خجالت باعث میشود او برای همیشه یاد بگیرد چرا دزدی کار غلطی است. البته توجه داشته باشید که ادامه سرکوفت و تنبیه، به خصوص تنبیه بدنی، کار اشتباهی است و ممکن است نوجوان را عصبانی کند و منجر به ادامه دزدی یا حتی انجام کارهای بدتری شود.
بچهها در همه سنین باید یاد بگیرند که دزدی از فروشگاه مثل برداشتن پول افراد است و به صاحبان آنجا ضرر میزند. آنها باید بدانند که دزدی میتواند عواقبی بدتر از اینها داشته باشد و ممکن است باعث زندانی شدن آدم شود.
دزدی از جیب مامان و بابا
اگر فرزندتان از شما پول میدزدد، برای بازگرداندن آن راههایی را پیش پایش بگذارید. مثلا به او بگویید در عوض آن پول، یکی از کارهای خانه را انجام دهد (شما میتوانستید در ازای کمک او در کاری مثل عوض کردن واشر شیرهای آب، به او پول بدهید ولی حالا او بدون دریافت مزد این کار را میکند.)
اما هرگز نباید برای مچگیری از او حین برداشتن پول برایش دام پهن کنید (مثلا پولهایتان را روی میز هال رها کنید تا ببینید او به آن دست میزند یا نه.) این کار اعتماد او به شما را از بین میبرد.
اگر بچهها به دزدی ادامه دادند...؟
اگر فرزندتان بیش از یک بار دزدی کرده است، میتوانید از کارشناسان کمک و مشورت بخواهید. تکرار دزدی میتواند نشانهای از یک مشکل بزرگتر باشد.
یک سوم جوانانی که در حین دزدی از فروشگاهها دستگیر شدهاند، میگویند ترک این کار برایشان دشوار است؛ پس بهتر است زودتر به کودکان و نوجوانان کمک کنید بفهمند چرا دزدی اشتباه است و ممکن است در صورت ادامه این کار با عواقب جدیتری روبهرو شوند. یک ناراحتی نادر روانی هم میتواند باعث بلند کردن اشیا از فروشگاهها شود.
این اشیا ممکن است بیارزش باشند و فرد آنها را پس از دزدیدن دور بیندازد، ولی مشکل اینجاست که او نمیتواند در برابر وسوسه دزدی مقاومت کند. این اختلال، حتی در بزرگسالان نیز دیده میشود.
علت دزدی فرزندتان هرچه که باشد، افرادی هستند که میتوانند برای حل این مشکل به شما کمک کنند؛ مثلا مشاور امور خانواده، مشاور مدرسه (به خصوص اگر کودکتان در مدرسه دزدی میکند)، روانپزشک و روانپزشک کودکان.