افت تحصیلی مشکل اساسی نظامهای آموزشی است که هر ساله هزینههای سنگینی به بار میآورد و همچنان درحال افزایش است.
بسیاری از دانشآموزان نمیتوانند از عهده مواد و محتوای آموزش مسایل برآمده یا در موعد مقرر یادگیری آنها را به پایان برسانند، تاسفانگیزتر اینکه بسیاری از این افراد تواناییهای لازم برای کسب موفقیت را دارند اما موفق نمیشوند، از طرفی باوجود توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر شاهد انتقادهایی از شرایط کیفی تعلیم و تربیت در عرصههای مختلف بودهایم، شرایطی که موجب پدید آمدن دانشآموزان بیاحساس و انگیزه، فارغالتحصیلان بیعلم و معلمان فاقد خلاقیت شده است، به طوری که هر چه سطح تحصیلی بالاتر میرود، شوق آموختن در دانشآموزان کمتر میشود.
افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی دانشآموزان از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است.
عوامل مختلفی در افت تحصیلی دانشآموزان دخیلاند که مهمترین آنها عبارت است از: عوامل فردی(هوش، حافظه، مشکلات جسمی)، خانواده (ناآرامی محیط، نظام ارزشی حاکم بر خانواده)، مدرسه (شیوه تدریس و نحوه نگرش معلم، استفاده نکردن مناسب از وسایل کمک آموزشی، تعداد زیاد دانشآموزان)، جامعه (بیکاری تحصیلکردهها).تحقیقات نشان میدهد، حدود 10 درصد از موارد افت تحصیلی به علت ناتوانی ذهنی و عدم کنش فرد است، از بین 2 دانشآموز با بهره هوشی مساوی آن کسی موفقتر خواهد شد که تلاش بیشتر کرده و پشتکار زیادتر داشته باشد.
معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی چندی پیش در گردهمایی معاونان آموزش و پرورش نظری و مهارتی سازمانهای آموزش و پرورش سراسر کشور از افت تحصیلی 25 درصدی دانشآموزان پایه اول متوسطه خبر داد و افزود: افت تحصیلی به معنای مردودی در این دوره نیست، بلکه در این مقطع تحصیلی بازماندگان از تحصیل وجود دارند که به دلایل گوناگون ترک تحصیل میکنند.
دلایل افت تحصیلی
معاون آموزش و پرورش نظری و مهارتی در اینباره گفت: افت تحصیلی دانشآموزان دلایل مختلفی دارد که بخشی از آن به آموزش و پرورش مربوط میشود که شیوههای تدریس، محتوای کتابهای درسی، نیروی انسانی غیرمرتبط از آن جمله است.
پرویز آژیده با اشاره به اینکه بخش دیگر نیز مربوط به عوامل خارج از فضای مدرسه و آموزش و پرورش است گفت: عوامل افت تحصیلی دانشآموزان شناسایی و رصد شده است و طرح ارتقای کیفیت آموزش پایه اول دبیرستان برای کاهش افت تحصیلی این پایه طراحی و تدوین شده که 120 منطقه در این طرح مورد بررسی کارشناسی قرار گرفتهاند.
دکتر زهرا بازرگان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در این باره معتقد است عوامل مختلفی میتواند به افت تحصیلی، مردودی یا ترک تحصیل دانشآموز منجر شود که برخی از این عوامل فردی، خانوادگی و اقتصادی است و برخی دیگر ناشی از عوامل درون سازمانی یعنی عوامل مربوط به مدرسه است.
وی گفت: در بسیاری از مواقع عدم تطبیق اهداف آموزشی با محتوا، روشهای آموزشی و حتی مقررات مدرسه میتواند باعث افت تحصیلی و ترک مدرسه شود چون با نیازهای روانی، اجتماعی و ذهنی دانشآموزان ممکن است ناسازگار باشد.
راهحلهای مقابله با افت تحصیلی
دکتر بازرگان در باره راهحلهای مقابله با افت تحصیلی گفت: نظام آموزشی ما به ویژه در چند دهه اخیر در مبارزه با افت تحصیلی اقدامات نسبتا مفیدی انجام داده است. به طور مثال تغذیه رایگان در مناطق محروم از طرحهایی است که با تقویت قوای جسمی و فعال کردن ذهن دانشآموزان، در کاهش خستگی و حتی غیبت دانشآموز میتواند موثر باشد و تا حدودی ضعف تحصیلی ناشی از کمبود مواد غذایی را جبران کند.
دایر کردن کلاسهای جبرانی، ایجاد مدارس شبانه روزی در روستاها، فعالیتهایی که برای تامین فرصت برابر برای تحصیل دختران انجام میشود از اقدامات مفید وزارت آموزش و پرورش است که تا حدودی نیز اثربخش بوده است، اما هیچ یک از این اقدامات نمیتواند به طور اساسی باعث پیشگیری از افت تحصیلی و حفظ و نگهداری دانشآموزان در مدارس شود.
جلوگیری از افت تحصیلی نیازمند به اقدامات وسیع پیشگیرانه است که آن هم نیاز به برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری وسیع دارد.در همین زمینه آژیده با اشاره به اختصاص یک میلیارد تومان برای جبران افت تحصیلی دانشآموزان پایه اول اظهار داشت: برای دانشآموزانی که وضعیت تحصیلی مطلوبی ندارند کلاسهای فوقبرنامه برگزار میشود تا افت تحصیلی در آنان جبران شود.
راهکارهایی برای کاهش افت تحصیلی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران و رئیس اداره آموزش کمیسیون ملی یونسکو میگوید: بهطور کلی آمارها نشان میدهد که در خیلی از کشورها آمار مردودی یا ترک تحصیلکنندگان کمتر از ایران است. در کشورهای مختلف جهان در چند دهه اخیر با توجه به وسعت آماری این پدیده و خسارتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی که در اثر کیفیت ضعیف آموزش تکرار پایه و یا ترک تحصیل به وجود میآید، اقدامات متنوعی انجام میگیرد.
در برخی از کشورهای آسیایی ارتقای خودکار دانشآموزان به آنان این فرصت را میدهد تا بدون تکرار پایه یک دوره تحصیلی را به پایان برسانند. البته این روش در صورتی مفید است که ارزشیابیهای مستمر برای تشخیص ناتوانیهای یادگیری و انجام اقدامات به موقع جبرانی پیش از اینکه خیلی دیر شده باشد انجام گیرد.
وی از اقدامات تربیتی مثل گسترش آموزش پیشدبستانی به ویژه در مناطق محروم یا 2زبانه به عنوان یکی از روشهای موثر در موفقیت تحصیلی دانشآموزان نام برد و گفت: دوره پیش دبستانی برخلاف آنچه بسیاری از مردم تصور میکنند دورهای لوکس یا تجملی نیست. این نوع دورهها اگر با بهرهگیری از مربیان مجرب و با صلاحیت گسترش یابد مهمترین عامل تضمین کننده پیشرفت تحصیلی و ضامن آینده تحصیلی و حرفهای فرد است.
بازرگان با تاکید بر اینکه معلم از مهمترین عوامل موفقیت دانشآموزان است افزود: توسعه مراکز تربیت معلم، بازنگری و بهبود محتوای آموزشی اولیه و آموزش ضمن خدمت برای معلمان و مدیران برای شناخت بهتر کودک، نیازهای او و چگونگی برخورد با تفاوتهای فردی میتواند در کاهش افت تحصیلی موثر واقع شود.
وی تصریح کرد: اولیاء دانشآموزان یکی از عوامل موثر پیشگیری از افت تحصیلی هستند و جلب مشارکت اولیا برای نظارت و کمک به موفقیت تحصیلی فرزندانشان از مواردی است که در خیلی از کشورها مورد استفاده قرار میگیرد که در ایران کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: اولیاء مهمترین ثمره زندگی خود را به مدرسه میفرستند و حداقل انتظار آنان این است که مدرسه آنها را در مسئولیت خطیری که در مورد رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی فرزندان آنها به عهده دارد به همکاری بطلبد و از دانش، تجربه و توانمندیهای آنان استفاده کند.
در ایران با وجود تجربیات مفیدی که برخی از مدارس در جلب همکاری اولیاء داشتهاند، در اغلب مدارس بیشترین تلاشها برای جذب حمایتهای مالی اولیا به کار میرود و بهرهمند شدن مدرسه از مشارکت والدین در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای آموزشی و پرورشی مدرسه غالبا محدود است.
وی در باره راهحلهایی که در کشورهای صنعتی برای مقابله با افت تحصیلی بهکار گرفته میشود اظهار داشت: وقتی سیر تحول پژوهشهای مربوط به این مسئله را مطالعه میکنیم، میبینیم پدیده افت تحصیلی در اوائل قرن بیستم به عنوان یک عامل فردی تلقی میشد. معلمان و والدین و به طور کلی جامعه، ویژگیهای شخصیتی و کمبودهای فردی را باعث شکست تحصیلی میدانستند و آن را اغلب ناشی از تنبلی و کمکاری خود دانشآموزان میدانستند.
این نوع برخورد با مسئله که متاسفانه هنوز در برخی از نقاط کشور ما نیز حاکم است باعث میشود که دانشآموز تنها مسئول مشکلات تحصیلی خود به حساب آورده شود و برچسب بخورد.
بازرگان با اشاره به اینکه در اواسط قرن بیستم، افت تحصیلی در غرب به عنوان یک مسئله اجتماعی مورد توجه قرار گرفت افزود: در این دوره محققان و مربیان به ویژه جامعهشناسان عوامل اجتماعی و فرهنگی به ویژه شرایط خانوادگی را مسبب مشکلات تحصیلی دانشآموزان دانستند و انواع مدلها و روشهای اصلاحی و جبرانی بوجود آمد.
مسئولان آموزش و پرورش در کشورهای صنعتی تلاش کردند با صرف هزینههای بسیار و از طرق مختلف دانشآموزان عقب افتاده تحصیلی را به نظام مدرسه پیوند دهند یعنی دانشآموز را با انتظارات مدرسه تطبیق دهند و کمک کنند در مدرسه باقی بماند.
به گفته وی نتایج تحقیقات نشان میدهد که این نوع سرمایهگذاریها برای این اقدامات جبرانی با اینکه نسبتا مفید بوده است، به ویژه که وقتی اولیا را درگیر مسئله کردند، ولی به طور کلی نتایج چندان مثبتی در برنداشته است.
از اواخر قرن بیستم نتایج تحقیقات اجتماعی محققان بر این نکته تاکید داشته که بخش عمدهای از عقب ماندگیهای تحصیلی دانشآموزان ناشی از عوامل درونی مدرسه است. این تحقیقات نشان داد که مدرسه با شرایط، امکانات، نیازها و انتظارات بخش اعظم دانشآموزان مطابقت ندارد. بهخصوص دانشآموزانی که به اقشار غیرمرفه و محروم جامعه تعلق دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار داشت: در این دوره مدرسه به عنوان عامل اصلی نابرابریهای اجتماعی و مسئول طبقهبندی افراد جامعه تلقی شد. به گفته جامعه شناسان معروفی مانند بوردیو، استابله و پاسرون، مدرسه ابتدایی که باید عامل اصلی برقراری تساوی اجتماعی باشد خود بزرگترین عامل تبعیض است.
مدرسه ابتدایی براساس فرهنگ طبقه متوسط و انتظارات این طبقه شکل گرفته است و نیازها و کمبودها و مسائل زندگی بسیاری از کودکان آسیبپذیر جامعه در برنامههای اساسی مدرسه جایی ندارد. از این دوره به بعد مسئله لزوم ایجاد تغییر و تحول در مدرسه و تلاش برای سازگار کردن آن با شرایط و نیازهای کودکان طبقات مختلف اجتماعی مطرح شد.
برخی طرحهای اصلاح نظام آموزشی
دکتر بازرگان با اشاره به برخی طرحها در چارچوب اصلاح نظام آموزشی گفت: آموزش و پرورش جبرانی یکی از این طرحها است و هدف از این طرح تنها جبران کمبودهای درسی دانشآموزان نیست بلکه رفع کمبودهای فرهنگی و اجتماعی هم مورد توجه قرار دارد و بنابراین مدارسی که از این رویکرد استفاده میکنند لازم است رشد فرهنگی، اجتماعی و عاطفی دانشآموز را هم مدنظر قرار دهند و در کنار تقویت درسی به این عوامل و تدبیر برنامههایی برای رشد شخصیت دانشآموز توجه داشته باشند.
وی افزود: پژوهشهای مختلف نشان داده است این برنامهها هم به تقویت درسی دانشآموزان کلاسهای پایینتر کمک میکند و هم به افزایش اعتماد به نفس و پیشرفت درسی دانشآموزان کلاسهای بالاتر منجر میشود و این برنامه در صورتی موفق خواهد بود که با درایت و هماهنگی و با آموزش معلم- شاگردها و استفاده از خلاقیت آنان انجام پذیرد.
دکتر بازرگان، از مدارس یا کانونهای تکلیف شب به عنوان طرح دیگری در این زمینه یاد کرد و گفت: در بسیاری از کشورهای اروپایی، در محلهها و مناطق نسبتا محروم، یعنی جایی که والدین دانش و مهارت لازم و یا وقت کافی را برای نظارت بر تکالیف درسی فرزندان خود ندارند، شهرداریها با همکاری اولیاء، مدارس یا مراکزی را دایر میکنند تا دانشآموزان پس از تعطیلی مدرسه در ساعاتی از روز تحت نظر معلمان داوطلب تکالیف خود را انجام دهند و به رفع مشکلات درسی خود بپردازند.
طرح تبعیض مثبت
این مقام آموزشی از مبارزه محلی و منطقهای با افت تحصیلی یا تبعیض مثبت به عنوان یکی از روشهایی که در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی برای مقابله با افت تحصیلی نتایج بسیار مثبت داشته است نام برد و اظهار کرد: بسیج نیروهای مردمی با مسئله افت تحصیلی یعنی مبارزه منطقهای و محلی با این پدیده است. در این روش به جای اینکه یک وزارتخانه یا سازمان یا گروه اجتماعی درگیر این مسئله باشند مردم محله برای مقابله با افت تحصیلی بسیج میشوند.
به گفته وی در این روش مابین محلههای شهرهای بزرگ یک یا چند منطقه بر اساس معیارهای خاص و تحلیلهای جامعهشناسانه به عنوان منطقه اولویتدار از نظر آموزش و پرورش انتخاب میشوند.
این معیارها میتواند موقعیت جغرافیایی، بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنان، سطح سواد خانوادهها یا وجود دانشآموزان 2زبانه و از همه مهمتر میزان افت تحصیلی در مدارس محله باشد. طبیعتا با بهبود کیفیت آموزش و پرورش در مدرسه میزان افت تحصیلی و مسائل رفتاری دانشآموزان کاهش مییابد.
در این طرح مسئولان آموزش و پروش میتوانند با شناسایی مناطق اولویت دار و ایجاد تبعیض یعنی در اختیار قرار دادن امکانات لازم آموزشی، معلمان مجرب، فعالیتهای آموزشی و پرورشی غنیتر و ارزشیابیهای مستمر، تفاوت کیفی بین مدارس مناطق قرار گرفته در حاشیه شهرها و مدارس مناطق متوسط مرفه را کاهش دهند و در ارتقای کیفیت این مدارس اهتمام ورزند.دکتر بازرگان با اعلام اینکه این طرحها اغلب مقطعی است و یک یا چند مدرسه را تحت تاثیر قرار میدهد تاکید کرد: اما اعمال تبعیض مثبت یا بسیج محلی و منطقهای در مقابله با افت تحصیلی با حساس کردن اولیاء و جامعه محلی در مورد این پدیده، وحدت و بروز خلاقیت را در ساکنان محل افزایش میدهد و در آنها حساسیت نسبت به مسئله و احساس مسئولیت برای مقابله با این پدیده را رشد میدهد.وی افزود: در این طرح خانواده و معلمان متوجه عواقب منفی افت تحصیلی و اثرات آن بر سرنوشت فردی و خانوادگی و بر جامعه میشوند.
آموزش و آماده سازی افراد محل میتواند آنان را در پیشگیری و کاهش این پدیده بسیج کند. این فعالیت البته به سازمان، تشکیلات، افراد واجد شرایط برای مدیریت پروژه و بودجه قابل توجهی نیازمند است. از مزایای انکارناپذیر این نوع برخورد با پدیده افت تحصیلی این است که زمینه را برای مشارکت جامعه محلی در امور مربوط به خود و تحقق جامعه مدنی آماده میکند.
روش موثر در ایران
دکتر بازرگان در باره موثرترین روش با توجه به شرایط آموزش و پرورش کشورمان و وجود افت تحصیلی به ویژه در استانهای محروم گفت: بسته به شرایط محلی، امکانات آموزشی، آمادگی معلمان و مدیران هریک از روشهایی که گفته شد میتواند در کارایی نظام آموزشی مفید باشد.
وی افزود: ایجاد مراکز تکلیف شب در مناطق محروم و پرجمعیت، با توجه به مشکلات اجتماعی و اقتصادی اولیا و ناتوانی بسیاری از آنان در نظارت بر تحصیل دانشآموزان اقدامی مفید به نظر میرسد.
به شرط اینکه این مراکز، روشهای مدارس معمولی را الگوی خود قرار ندهند و در آنجا نمره دادن و نمره گرفتن و تنبیه و تشویق به سبک رایج برقرار نباشد. تکلیف شب باید چیز متفاوتی به دانشآموز دهد، چیزی که در مدرسه خود از آن محروم بوده است: توجه فردی با در نظر گرفتن نیازها و کمبودهای او.عضو هیات علمی دانشگاه تهران اظهار داشت: ایجاد پیوند بین خانه و مدرسه از طریق آموزش اولیا و تاکید بر توانمندسازی آنان در بسیاری از کشورها نتایج بسیار مثبتی دربرداشت. وی خاطر نشان کرد: آموزش متقابل هزینه چندانی برای آموزش و پرورش و مدرسه ندارد و فقط نیازمند توجیه، آموزش و آمادهسازی معلمان و شاگردان کلاسهای بالای مدرسه و ایجاد تغییرات محدود در ساختار زمانی و فیزیکی در مدرسه است.
بهطور کلی هدف از مدرسه رفتن این است که دانشآموز با تکمیل دورههای آموزشی مدرسه به عنوان یک شهروند مسئول، خلاق و کارآمد وارد جامعه بشود، تشکیل خانواده بدهد و زندگی خودش را اداره کند و در حد خودش به کمال برسد.
از طرفی جامعه هم انتظار دارد با هزینهها و سرمایهگذاریهای مادی و معنوی که برای تحصیل نسلهای آینده صرف میکند بتواند از استعدادها و تواناییهای فارغ التحصیلان مدارس خود در جهت رشد و توسعه جامعه از جهات مختلف بهرهمند شود. در ایران مثل اکثر کشورهای دیگر دنیا بخش اعظم دانشآموزان واجبالتعلیم، از این حق آموزش برخوردارند اما تساوی در دستیابی به آموزش به این معنی نیست که همه آنها از آموزشی که در مدرسه ارائه میشود به طور یکسان بهرهمند بشوند.
بسیاری از کودکان حتی یک دوره تحصیلی را هم به پایان نمیرسانند و در نیمه راه تحصیل به عنوان ترک تحصیلکننده، قبل از اینکه حتی به خواندن و نوشتن تسلط پیدا کنند مدرسه را برای همیشه ترک میکنند. حالا فکر کنید که جامعه چقدر باید هزینه صرف کند تا بعدها این افراد را به کلاسهای سوادآموزی جلب کند.